به گزارش ایبِنا، از زمان بنیانگذاری بیتکوین در سال ۲۰۰۹، هزاران واحد بیتکوین وارد چرخهی دادوستد شدهاست. از آن زمان تاکنون، گرچه ویژگیِ «مجازی» بودنِ رمزارزها بیش از هر ویژگی دیگر به چشم آمده، لیکن نباید از این واقعیت غافل شویم که رمزارزها تاثیرات محسوسی بر محیط «واقعی» زیست گذاشتهاند و احتمالاً خواهند گذاشت. اغلب تحلیلهایی که در فضای ایران پیرامون انتشار رمزارزها صورت گرفته، معطوف به فرصتها و تهدیدهای گسترش به کارگیری از آن در بازارهای مالی بوده و کمتر به نقش آنها بر محیط زیست پرداخته شده است. به همین جهت، نوشتار حاضر در صدد بررسی سایهروشن استخراج رمزارزها از منظر زیستمحیطی برآمدهاست.
به منظور حداکثرسازی سود، استخراجکنندگان رمزارز به دنبال مکانهایی هستند که اولاً هزینهی برق در آنجا پایین باشد و ثانیاً نظام مقرراتگذاری شرایط سختگیرانهای برای استخراج رمزارز پیش پای آنها نگذارد. در چنین شرایطی، محیط زیست در مکان استخراج رمزارز در معرض خطراتی قرار میگیرد، بدون این که هیچگونه منفعتی نصیب جامعه مقیم در آن محیط زیست شود.
فرایند استخراج رمزارز به واسطه حجم بالای عملیات پردازش، نیاز به استفادهی زیاد از انرژی برق دارد. مناسبت دارد که برای درک چگونگی استفادهی این صنعت از مصرف برق، مثالهایی بزنیم. برای نمونه، این طور برآورد میشود که تا پایان سال ۲۰۱۸ میلادی، مزارع استخراج بیتکوین (نامی که به مکانهای استخراج رمزارز میدهند) نزدیک به پنج صدم درصد از کل انرژی تولیدشده در جهان را مصرف کردهاند (۱). برای بزرگی این حجم از انرژی کافی است بدانیم چنین حجمی از انرژی بیشتر از یا معادل با خالص مصرف انرژی کشوری همچون ایرلند (با ۱/۳ گیگاوات مصرف) و اتریش (با ۲/۸ گیگاوات مصرف) است (۲).
تا پایان سال ۲۰۱۷ میلادی، درآمد کل استخراجکنندگان بیتکوین نزدیک به ۵۳ میلیون دلار بود و بیتکوین در آن سال به بالاترین قیمت خود از زمان پیدایش رسید که معادل با ۱۹.۷۸۳ دلار برای هر واحد بیتکوین بود (۳). علیرغم درآمد هنگفتی که بالقوه نصیب استخراجکنندگان چنین رمزارزهایی شد، نصیب ساکنین مناطق همجوار با مزارع استخراج بیتکوین همانند حوضه آبریز رودخانه میدکلمبیا در ایالت واشنگتن آمریکا چیزی جز خطرات زیستمحیطی، مشکلات سلامت عمومی و تاثیرات منفی بر خدمات عمومی نشد (۴). از آنجا که سودآوری استخراج رمزارز عمدتاً وابسته به عوامل جغرافیایی و محیط مقرراتگذاریاست، اغلب استخراجکنندگان آن در زمینهایی متمرکز میشوند و به دنبال سودآورترین مکانها برای این کار میشوند.
مهمترین ویژگی رمزارزها را خصیصه کنترل آنها به شیوه غیرمتمرکز برمیشمرند. در سازوکار این قبیل ارزها دولت یا شرکت خاصی متصدی مدیریت فرایند تولید و مبادلهی واحدهای پول نیست، بلکه تولید و مبادلهی اغلب آنها از جوامع مردمی [۱] خواستهاست (۵). اگر بخواهیم به بیانی ساده فرایند تولید و مبادلهی رمزارز را تعریف کنیم، میتوان اینگونه توضیح داد که افراد واحدهای پولی رمزارز را با استفاده از رایانه برای حل تعدادی پازل تولید میکنند و سپس این اطلاعاتِ تولیدشده را در یک زنجیره بلوکی ذخیره مینمایند. زنجیره بلوکی یک دفتر کلِ (معمولاً) در دسترس عموم و پایگاه داده توزیع شده است (۶). به عبارت دیگر، زنجیره بلوکی یک روش مستندسازی است تا دادههای دیجیتال را در یک شبکهی رایانهای رمزنگاری نمایند. این عمل کمک میکند که به صورت نظری چنین اطلاعاتی در مقابل هکشدن مقاومتر شوند و تولید و مالکیت واحدهای پولی به صورت عمومی ثبت شود (۷).
با افزایش تعداد استخراجکنندگانی که برای کشف یک واحد بیتکوین جدید رقابت میکنند، به صورت همزمان دشواری پازلها بیشتر میشود. این پدیده منجر به خلق مسابقهای محاسباتی میشود که جلوی تورم و انحصار را میگیرد. برای حل مداوم الگوریتمهای نوشَوَنده، سِروِرهای استخراج رمزارز نیاز به حجم عظیمی از انرژی دارند. و اگر هزینه این انرژی بیش از سودآوری ناشی از تولید رمزارز باشد، هم انگیزهای برای ادامه فعالیت استخراج نمیماند و هم قیمت ابزارهای استخراج رمزارزها تنزل مییابد.
این بدان معناست که داشتن رایانههای قدرتمندتر، اینترنت سریعتر و خدمات زیرساختی ارزانتر (مثلاً قبض برق پایینتر)، امکان سودآوری از استخراج رمزارز را افزایش میدهد. استخراج رمزارز نیازمند تجهیزات تخصصی و فضایی نسبتاً بزرگ برای سرورهای پرسرعت است. برای محاسبهی قیمت چنین حجمی از محاسبه، که با استفاده از رایانههای درحال پردازش مداوم به دست میآید، کافی است یک محاسبهی سرانگشتی با قیمتهای جهانی انجام دهیم: یک سرور معمولی استخراج بیتکوین به صورت متوسط ۵/۱ کیلووات انرژی مصرف میکند. با چنین استفادهای از برق، در هر کجای آمریکا بین ۳.۲۲۴ دلار تا بیش از ۹.۰۰۰ دلار برای استخراج هر واحد بیتکوین هزینه میشود (۸).
برای بررسی بیشتر، میتوانیم برخی از آمار و ارقام را در رابطه با رمزارزهای استفادهکننده از زنجیره بلوکی در نظر آوریم. شبکه رمزارزهایی همچون بیتکوین، اتریوم، مونرو و لایتکوین همگی از نظام مشابهی برای خلق واحد رمزارز استفاده مینمایند (۹). با این حال، با عمومیت یافتن رمزارزها، بیتکوین غلبه خود را بر بازار رمزارزها تحمیل کرده است، به گونهای که نزدیک به ۷۲ درصد استفاده از رمزارزها به بیتکوین اختصاص دارد (۱۰). به واسطه همین عمومیتیافتن بیتکوین، میان چهار رمزارز اشاره شده، ۷۳ درصد انرژی برق مصرفشده در سال ۲۰۱۷ و ۶۸ درصد در سال ۲۰۱۸ مربوط به بیتکوین شد (همان). در حال حاضر، میزانی که از بیتکوین در هر ده دقیقه در دنیا مبادله میشود چیزی معادل ۱۴۵.۰۰۰ دلار است (۱۱). به دلیل گستردگی استفاده از بیتکوین در بازار رمزارزها، اغلب بحثهایی که به موضوع تاثیرات استخراج رمزارز میپردازد به صورت مشخص روی تاثیرات استخراج بیتکوین تمرکز میکنند. اینطور تخمین زده میشود که در سال ۲۰۱۸ میلادی، شبکه تولید و مبادلهی بیتکوین دستکم چیزی معادل ۲۵/۲ گیگاوات برق در سال مصرف کردهاست پتانسیل رسیدن به رقم ۷.۶۷ گیگاوات را تا آیندهی نزدیک دارد که برابر با مصرف خالص انرژی برای کشورهای کوچک است (۱۲).
احتیاج ذاتی رمزارزها به انرژی زیاد به معنای آن است که استخراج آنها به گونهای جدانشدنی به مکان جغرافیایی استخراج گره خوردهاست. استخراجکنندگان رمزارز میتوانند هر مکانی از کرهی زمین وجود داشته باشند، به شرط آنکه ترکیبی از محیط سیاستی غیرسختگیرانه و انرژی ارزان در آن مکان مهیا باشد. برای نمونه میتوان کشور چین را مثال زد که یکی از بازیگران اصلی در صنعت رمزارز محسوب میشود و بزرگترین شرکتهای استخراجکنندهی بیتکوین به آنجا پناه بردهاند و در عین حال بیشترین حجم از مبادلات بیتکوین از طریق رایانههای موجود در این کشور صورت میپذیرد. چین به تنهایی نزدیک به ۸۵ درصد مبادلات بیتکوین در دنیا را صورت میبخشد و میزبان استخراجکنندگانی است که ۷۴ درصد «قدرت هش [۲] » بیتکوین را مییابند (۱۳).
مناطقی در کشور پهناور چین، همچون سیچوان، یونّان، سینکیانگ یا مغولستانِ داخلی دارای حجم عظیمی از انرژی مازاد هستند که برای انجام عملیات استخراج در دسترس قرار میگیرد. با وجود این، کشور چین فشارهای مقرراتگذاری را روی دولتهای محلی آغاز نموده تا جلوی فعالیتهای مرتبط با استخراج رمزارز در این مناطق گرفته شود و معافیتهای مالیاتی انگیزشی در این زمینه را لغو کردهاست. در کنار فعالیتهای مقرراتگذاری انرژی، کشور چین مداوماً تلاش میکند مقررات مالی جدیدی روی رمزارزها اعمال نماید. طرف آن که بانک مردم چین (که بانک مرکزی این کشور محسوب میشود) قوانینی پیاده نموده که جلوی مبادلاتی از بیتکوین را میگیرد که میان دو طرف داخل کشور باشد و همچنین پذیرهنویسی عمومی (جمعآوری وجوه عمومی) برای توسعهی رمزارزهای جدید را ممنوع کرده است. به صورت تاریخی، مقرراتگذاری مالی در کشور چین همبستگی قابل توجهی با افت ارزش بیتکوین داشتهاست که شایان توجهترین آنها را شاید بتوان مربوط به سال ۲۰۱۴ دانست، زمانی که به واسطه اعلان اخطاریهای در خصوص بیتکوین از سوی دولت چین، قیمت این رمزارز بیش از ۵۰ درصد سقوط کرد (۱۴).
به سبب نرخ بالای تولید برای فعالیت استخراج رمزارز در کشور چین، شهره بودن کمپانیهای استخراج در کشور مذکور و سطح معتنابه تبادلات بیتکوین در این سرزمین، هرگونه سرکوب مقرراتی در مملکت مورد اشاره میتواند تاثیر قابل توجهی در بازار رمزارز بگذارد. با این حال، شاهد آن هستیم که به جای بسته شدن عملیات، فعالیتهای مرتبط با رمزارزها عمدتاً به مناطق دیگری همچون آمریکای شمالی و کشورهای شمال اروپا منتقل شده که مقررات کمتری در این قبال گذاشتهاند و از نظر فیزیکی نیز برای استخراج رمزارز مزیتهایی (مثلاً درجه پایینتر دمای هوا) دارند. یکی از کشورهای مقصد هم ایران است که نه به خاطر دمای پایین هوا، بلکه به واسطه هزینه بسیار پایین برق (یارانهای) برای مصرفکننده، مکان مناسبی برای کوچ استخراجکنندگان رمزارز شد. البته باید خاطرنشان کرد که به واسطه فقدان دادههای قابل اتکا، نمیتوان در مورد کم و کیف نفوذ استخراجکنندگان به کشور ایران ادعای صریحی نمود.
میتوان گفت نظر عمومی بر این است که بیتکوین تاثیر منفی بر محیط زیست میگذارد، گرچه کمتر فعالیتی از بشر را میتوان خارج از این دایره قلمداد کرد. آنچه در این بین محل مناقشه تلقی میشود، نظرات مختلف در مورد میزان ردپای زیستمحیطی [۳] رمزارزهاست. به تعبیری، هر کجا که انرژی مورد نیاز استخراج رمزارز بیشتر منجر به آلودگی محیط زیست شود، ردپای زیستمحیطی رمزارز بزرگتر است. برای نمونه، میتوان به فعالیتهای استخراج رمزارز در مقدونیه اشاره کرد که با انرژی برقی انجام میشود که از سوزانیدن زغالسنگ به دست آمدهاست (۱۵). در هر حال باید این نکته را هم پذیرفت که فعالیتهای استخراج رمزارز در دنیا عموماً در مناطقی صورت میگیرد که از انرژیهای تجدیدپذیر (برقابی) بهره میبرند، چرا که قیمت واحد تولید این برق نسبت به انرژی برق تولیدشده از سوختهای فسیلی کمتر است. این نکته را میتوان فرق قابل توجه ایران با دیگر کشورهای مقصد فعالیتهای استخراج دانست، چرا که در قسمت عمدهی انرژی برق از سوختهای فسیلی تامین میشود و به واسطه یکسانی قیمت برق، فرقی میان قیمت برق تولیدشده از انرژیهای تجدیدپذیر و تجدید نیست و استخراجکنندگان پیامی بابت استفاده از انرژیهای ناپاک در مقایسه با استفاده از انرژیهای پاک دریافت نمیکنند.
بسته به منبع انرژیای که برق از آن تولید میشود، برآورد محققان آن است که فعالیتهای مرتبط با استخراج میتواند ۳ الی ۱۵ میلیون تن آلودگی کربنی تولید کند (۱۶). کشور چین با داشتن منابع گسترده زغالسنگ در ایالتهای سینکیانگ و مغولستان داخلی یکی از بزرگترین تولیدکنندگان و مصرفکنندگان سوخت زغالسنگ در دنیا محسوب میشود. قیمت ارزان انرژی برق نیز که این مناطق را برای کمپانیهای استخراج رمزارز جذاب نموده، به زغالسنگ فراوان این مناطق وابسته است. منابع انرژی حاصل از زغالسنگ نزدیک میتواند برقی تولید کند که نزدیک به ۳۰ درصد ارزانتر متوسط قیمت انرژی برای مصرفکننده در بنگاههای صنعتی است (۱۷). ولی از سوی دیگر، اگر بخواهیم میزان آلودگی تولیدشده توسط چنین منابعی از انرژی را با آلودگیهای تولیدشده توسط منابع انرژی تجدیدپذیر مقایسه نماییم، به این یافته میرسیم که هر رمزارزی که در کشور چین استخراج شود چهاربرابر بیشتر از تولید همان رمزارز در کشور کانادا آلودگی کربندیاکسید وارد طبیعت میکند (۱۸).
یافتههای اخیر حاکی از آن است که با فرض آزادسازی قیمت برق، ابزارهای استخراج رمزارز میتواند به توسعهی انرژیهای تجدیدپذیر کمک کند، چرا که انرژی ارزانتری در اختیار استخراجکنندگان قرار میدهد و قیمت تولید رمزارز را پایین میآورد. این البته ادعای بزرگی است، اما میتوان شواهدی از رابطهی عملیات استخراج بیتکوین در کشور چین با انرژیهای تجدیدپذیر یافت. این شواهد نشان میدهد که ازدیاد مزارع استخراج بیتکوین همخطی معناداری با انرژیهای تجدیدپذیر دارد. در سال ۲۰۱۷، ۸۰ درصد عملیات استخراج بیتکوین در چین (یعنی ۴۳ درصد کل عملیات بیتکوین دنیا) در منطقهی سیچوان اتفاق افتاد، منطقهای که نزدیک به ۹۰ درصد انرژی آن از منابع تجدیدپذیر تامین میشود (۱۹). گزارشی از پژوهش کوینشرز [۴] برآورد میکند که قریب به ۶/۷۷ درصد از ابزارهای استخراج بیتکوین از برقی استفاده میکنند که از منابع تجدیدپذیر انرژی تامین شدهاست و بقیه آن از سوختهای فسیلی و انرژی هستهای تامین شده است (همان). همچنین، مزارع استخراج با مقیاس بزرگ در دیگر مناطق عمدتاً در نقاطی مانند شمال غربی اقیانوس آرام، شمال ایالت نیویورک، شمال اسکاندیناوی، ایسلند و ایالت جرجیا قرار دارد که به صورت گسترده از انرژیهای تجدیدپذیر برای تولید برق استفاده میکنند.
برای چارهاندیشی در خصوص تاثیر فعالیتهای استخراج رمزارز روی بخشهای انرژی و محیط زیست نیاز است چه در سطح محلی و چه در سطح کشوری سیاست منسجمی برای خلق محیطی مقرراتی تعبیه شود. این محیط مقرراتی باید کمک کند در سطح محلی نظارت بر فعالیتهای آسیبزننده به محیط زیست بیشتر شود و در سطح ملی نیز سازوکار افزایش عدالت در قبال منابع مالی عمومی در این خصوص خلق شود. تا آنجا که تاریخچه قیمتی نشان داده، سقفی برای قیمت بیتکوین وجود ندارد و این بدان معناست که هر مکانی به صورت بالقوه میتواند از نظر اقتصادی برای استخراجکنندگان سودآور محسوب شود. این معنا در مورد کشور ایران هم دارای برق یارانهای است و هم نظارت بر میزان برق مصرفی در بسیاری از اماکن به اندازه مطلوب نیست، وجه بیشتری مییابد و میتواند موجب بروز بیعدالتی در توزیع منافع ملی شود. قطعاً اولین و بهترین جواب برای نیل به این هدف، آزادسازی قیمت برق است، اما چنانچه به دلایل غیراقتصادی این راهکار (لااقل در کوتاهمدت) اجرایی نباشد، باید تلاش کنیم از منظر زیستمحیطی و تامین انرژی، هزینه استخراج رمزارز را از تحمیلکنندگان آن اخذ کنیم.
از منظر سیاستگذاری و اقتصاد زیستمحیطی، مصرف نامتوازن انرژی که استخراج رمزارز بر جوامع محلی و محیط زیست تحمیل میکند باید با مقرراتگذاری سختگیرانه محدود شود. این مقرراتگذاری از یکسو احتمالاً کسبوکار استخراج رمزارز را معلق میکند و از سوی دیگر جوامع محلی را از بعد تامین انرژی تابآورتر مینماید. این را باید بدانیم که بزرگترین تهدید برای پایداری زیرساختهای استخراج رمزارز، و البته جوامع میزبان این کسبوکارها، همین نبود مقررات واقعبینانه و دوراندیشانه است. رواییِ فروش مازاد انرژی برق به سازمانها و شرکتهای استخراجکنندهی رمزارز (به شرط آنکه چنین انرژی مازادی وجود داشته باشد)، تنها نقطه شروعی مشروعیتبخشی به چنین فعالیتهایی است. سیاستگذاران در این قبال همچنین باید راههایی برای محدود نمودن سوءاستفادهکنندگان از برق ارزان برخی مراکز خاص بیابند و در عین حال موازنهای میان امنیت انرژی، محافظت بلندمدت زیستمحیطی و توسعه اقتصادی ایجاد نمایند.
برای دریافت شماره ۱۵۷ تازههای اقتصاد اینجا را کلیک کنید.
پوریا چوبچیان
[۱] Grassroots communities
[۲] Hash power
[۳] Ecological footprint
[۴] CoinShares Research