همزمان با افزایش نفوذ فنآوری در موسسات مالی و افزایش پیچیدگی امور مالی که تابعی از الزامات بازار و اصول نظارتی است، پوشش شکاف مهارتی کارکنان جزء محورهای مهم در مدیریت منابع انسانی بنگاههای مالی است. از جمله مهارتهایی که توسعه و بهبود آن باید در دستور کار باشد؛ مهارتهای ارتباطی در شقوق مختلف آن است. یادداشت ذیل ترجمه و تلخیصی از مقاله جان اسمیت استاد دانشکده حسابداری در دانشگاه شرقی نیومکزیکو است که سعی در تبیین چرایی و ضرورت این دست از مهارت ها دارد.
مهارتهای ارتباطی جزء ضروریات شغلی حسابرسان داخلی، برای موفقیت در این شغل است. تعامل بین فردی، نوشتن و مهارتهای شنیداری و گفتاری، نیازمندیهای ارتباطی یک حسابرس برای انتقال یافتههای حسابرسی و توانایی پاسخگویی اثربخش اوست.
حسابرس دائماً در حال جمع آوری، دسته بندی، تجزیه و تحلیل و تشریح اطلاعات حسابرسی برای مدیران است از اینرو مدیران و همکاران یک حسابرس نیاز به اطلاعات دقیق و شفافی دارند که با کمترین تلاش بتوانند بین یافته های حسابرس در بیان شفاهی و گزارشهای مکتوب او ارتباط برقرار کنند.
نسل آینده حسابرسان باید بر روی مهارت ارتباط متمرکز شوند و از طریق توسعه آن مزیت حرفه ای خودرا بسازند. حسابرسان باید به شکل تیمی نیز قادر به فعالیت و تعامل با سایر حسابرسان باشند و شنوندگی فعال را تمرین کنند.
مهارت تهیه گزارش نیز می تواند باعث نمایش او به عنوان یک فرد حرفه ای شود. این گزارش باید اهمیت را در خود تبیین و به سرعت علت محتوایی خود را نشان دهد در این مسیر حسابرس باید متن خود را ویرایش و غلط گیری نماید؛ ساختار دستوری ضعیف و غلط املایی نشان دهنده غیر حرفه ای بودن و نشانه عدم توجه به جزییات است.
او باید ریسک های مترتب بر مشکل و همچنین تبعات ناشی از عدم اتخاذ تدابیر لازم که ممکن است موجب دامن زدن به مشکلات بعدی شود را تشریح کند.
حسابرس باید به مهارت ارتباط با مدیریت سازمان و شنیدن پیام های آنها مجهز شود تا به درستی بفهمد مدیریت چه چیزی را توصیف می کند و به آن نیاز دارد.
مهارتهای قوی ارتباطی ابزار حسابرس در مصاحبه و گردآوری اطلاعات جامع از حسابرسی شونده است. گفتمان موفق به حسابرس در فهم دانش و فرهنگ ارتباطی و رویه هایی سازمانی کمک کرده و از طرفی موجب آسودگی و راحتی کارکنان سازمان از تعامل با آنها خواهد شد. در طول فرآیند پیمایش و گفتگو با مخاطب، حسابرس باید یادداشتهای دقیق و مفهوم خود را گردآروی کند و این کار نباید موجب بی حوصلگی و انزجار حسابرسی شونده شود.
برای حسابرسی که می خواهد وظایف مهم و حساسی داشته باشد، به دست آوردن مهارت های ارتباطی منتهی به تکمیل مهارت های فنی نیز خواهد شد. او باید گیرندگان گزارش خود را بشناسد و از درک گزارش خود با توجه به سطح ارتباطی اطمینان حاصل کند. در این خصوص درک و شناخت روش ارائه اطلاعات و متدولوژی آن مهم است.
هنگامی که حسابرسان در حال انجام بررسی های میدانی خود هستند نباید سایرین احساس کنند آنها بازجو هستند، بلکه باید این احساس شکل بگیرد که آنها میتوانند به حسابرسی شوندگان کمک کنند. حسابرسان در برخی سازمانها، ممکن است فقط در جستجوی نواقص و یا مقصر باشند و چهره آدم مثبتی را نشان ندهند در حالی که یک حسابرس، نباید نمایشی از یک بازجو داشته باشد.
درک اهداف حسابرس از سوی حسابرسی شونده وابسته به مهارت های ارتباطی حسابرس است، و این مسئولیت حسابرس است تا به گونه ای موثر ارتباط برقرار نموده و تکالیف خود را که کمک به تحقق هدف سازمان است تبیین کند و اهمیت حسابرسی و منافع آن را برای طرف مقابل اثبات کند.
حسابرس نیازمند همکاری حسابرسی شوندگان است بنابراین باید از کلمات و شگردهایی که حسابرسی شوندگان را تحت تاثیر قرار میدهد آگاه باشد؛ روش مورد استفاده در ارتباط، پاسخ مخاطبان را تعیین میکند.
حسابرسانی که اهداف حسابرسی را اجرا می کنند باید گوش به زنگ اطراف خود باشند. به واسطه توجه به افراد و محیط اطراف، حسابرس میتواند اطلاعات قابل توجهی را از نگرش مدیریت به کنترلهای داخلی و حسابرسی کسب کند. زمانی که حسابرسان ایرادی را می یابند، آنها باید از طریق مستند سازی، آن را به اطلاعات حسابرسی شوندگان برسانند. هنگامی که حسابرسان یک خطا را گزاش میدهند، راه حل اصلاح آن را نیز باید ارائه کنند.
حسابرس داخلی ملزم به گشودن یک ارتباط باز با محیط حسابرسی است، تا همکاری مخاطب خود را جلب نماید و ضمن ارائه راهکار از عدم تکرار آن در آینده نیز مطمئن شود. در مجموع مهارت های ارتباطی حسابرسان به واسطه نقش آنها در ممیزی عملکرد در پیوند با دستورالعمل ها، رویه ها، فرهنگ و ضوابط سازمانی که خود در زیست بومی قانونی شکل میگیرد، میتواند منتج به نتایج و دانش سازمانی بهتر و اثربخش تر برای تصمیمات بعدی شود از اینرو توسعه این مهارت ها می بایست در دستورکار سازمان و حسابرس با هم باشد.
ترجمه و تنظیم از محمود مزینانی