به گزارش خبرنگار ایبِنا، در بخش دیگری از مجموعه مقالات " آنچه که از جهان پسا دلار باید بدانیم"، به سراغ تحلیل و بررسی آن دسته از مولفهها و متغیرهای موثری میرویم که نقش عمدهای در شتاب دهی به فرآیند تزلزل جایگاه جهانی دلار و شکست هژمونی این ارز مرجع دارند.
از دید بسیاری از صاحبنظران و محققان اقتصاد سیاسی بینالملل، نوسانات ارزی به همراه کاهش ارزش دلار در برابر سایر ارزهای بین المللی معتبر، افزایش تورم در ایالات متحده و کاهش تولید جهانی و کاهش سهم تولید ناخالص آمریکا از این بستر در سالهای اخیر، به شدت موجب تضعیف جایگاه انحصاری و سلطهگر دلار و از بین رفتن اعتماد به این ارز مرجع در بستر جهانی شده است.
اکثر ناظران اقتصاد بینالملل معتقدند که کاهش نقش دلار در عرصه جهانی، تنها یک امکان صرف نیست، بلکه واقعیتی نزدیک به امروز است که هر لحظه امکان وقوع دارد.
پس از فروپاشی نظام برتن وودز و به ویژه با قدرتگیری یوروی اتحادیه اروپا و یوان چین، گمانه زنیهایی در مورد سر برآوردن یک نظام ارزی چندقطبی به وجود آمده است. گفته میشود که کسری حساب جاری، شوکهای نفتی، کسری بودجه، هزینههای جنگ و نظامی گری و نیز تورم فزاینده آمریکا، تداوم موقعیت بینالمللی دلار را با تردیدهایی مواجه کرده است.
برخی معتقدند که تکامل درونزای نظام بین المللی پول، بزرگترین خطری است که پیش روی دلار آمریکا وجود دارد. همچنین تکیه بر ارز کلیدی واحد یک مشکل اساسی در نظام بین المللی پول است؛ به این صورت که ایالات متحده در جایگاه تنها کشور دارنده حق انحصاری چاپ دلار، به مرور زمان با مشکلاتی مانند کاهش ارزش دلار مواجه شده که ناشی از همین نقش انحصاری آن است؛ بنابراین خیلی ساده و بدون نیاز به هیچ تکانه خارجی، خود نظام بینالمللی پول که متکی بر ارز واحد است، منجر به از بین رفتن اعتماد به ارزش دلار و تضعیف برتری آن در میان مدت و بلند مدت منجر میشود. این چالش" معضل مدرن تریفین" نامیده شده که در مخالفت با ادامه یکپارچگی نظام بینالمللی پول، گرایش به چندگانگی و چندقطبی ارزی را نمایان میسازد.
امروزه کل نظام بینالمللی پول بر استحکام دلار مبتنی است و نگاه به آینده حاکی از آن است که دو نیرو متضاد که همچنان در حال پیشروی هستند، باعث شکل گیری شرایط جدیدی در ساختار اقتصادی ایالات متحده خواهند شد. آمریکا در کوتاه مدت مجبور خواهد بود برای تأمین تقاضای جهانی دلار، بدهی بیشتری را با چاپ بیشتر دلار متحمل شود، اما در بلند مدت مجبور است که در جهت بهبود ظرفیت مالی خود، بدهیهای خود را کاهش دهد. این تضاد منافع اقتصادی که بین اهداف کوتاه مدت داخلی و بلند مدت بین المللی به وجود میآید، روند واضحی از تضعیف قدرت ساختاری اقتصاد آمریکا که ناشی از حرکت به سمت چند قطبی شدن ارزهای مرجع و از بین رفتن یکپارچگی نظام بین المللی پول است، نشان میدهد؛ بنابراین شرایط امروز اقتصاد جهان نشان میدهد که قدرت ساختاری ایالات متحده که یکی از مؤلفههای مهم هژمونی دلار است، در حال تضعیف شدید است. ارزیابی پایداری برتری دلار براساس مؤلفههای قدرت ساختاری ایالات متحده نشان میدهد که پیشبینی تضعیف هژمونی دلار، به وضوح امکانپذیر است.
با اتکا بر این استدلال، پیشبینی میشود یک نظام ارزی چندقطبی که ناشی از فرسایش قدرت ایالات متحده در ابعاد اقتصادی، نظامی و مالی است، شکل خواهد گرفت و به نظر میرسد انتظار جایگزینی دلار با یک نظام ارزی چندقطبی در بلندمدت، دور از انتظار نیست.
تضعیف احتمالی و تدریجی دلار که ناشی از کاهش قدرت اقتصادی ایالات متحده و نیز نوسانات مالی ناشی از آن است، خبر از تغییر شکل آهستة ساختار اقتصادی جهان دارد؛ ظهور چین و پویایی برخی اقتصادهای پیرامونی به همراه کاهش قدرت ایالات متحده، روابط اقتصادی را به سمت چندجانبه گرایی سوق میدهد. شواهدی وجود دارد که نشان میدهد پس از تضعیف هژمونی دلار، سرانجام مراکز پویای اقتصاد جهانی جایگزین خواهند شد. شاخصهای کنونی ناظر بر وضعیت ناپایدار اقتصاد جهانی (کاهش تولیدات و تداوم جنگهای تجاری میان امریکا و چین) ممکن است نقطه عطفی باشد که انتقال از یک چرخه سیستمی را به هژمونی آسیایی تسریع کند. همچنین شواهدی از همزمانی ظهور چین و از دست رفتن نفوذ و نیز روند تدریجی کاهش قدرت ایالات متحده وجود دارد.
در سال ٢٠١٦ پس از آنکه یوان به سبد خرید حق برداشت مخصوص (SDR) اضافه شد، این امر علاوه بر اینکه به نماد ظهور چین به عنوان یک سهامدار مهم در نظام پولی و مالی جهان تبدیل شد، نشان دهنده رشد تأثیر چین در صحنه جهانی نیز بود؛ بنابراین در وضعیت فعلی، یوان چین دارای بیشترین ظرفیت برای تبدیل شدن به رقیب دلار است؛ گستردگی اقتصاد چین، رشد اقتصادی باثبات آن از دهة ١٩٩٠ به بعد، ادغام در اقتصاد جهانی و تلاش برای تبدیل یوان به یک ارز بین المللی، نقش یوان در نظام بین المللی پول را افزایش داده است. با این حال، روند تحقق این امر تا حد بسیاری به تصمیمهای آینده چینیها بستگی خواهد داشت؛ اینکه چین تا چه اندازه به سمت یک اقتصاد بازارمحور حرکت خواهد کرد و قوانین اقتصادی خود را بهبود خواهد بخشید. اگر این کنشها توسط حاکمیت چین رخ دهد، میتوان شاهد ایجاد بحران بزرگ ارزی برای ایالات متحده در زمانی نزدیک به امروز بود.
در سالهای اخیر بویژه پس از شروع پاندمی کرونا در سال ۲۰۱۹، همکاریها و پیمانهای پولی دو یا چند جانبه از یک سو و ظهور منطقه گرایی پولی و مالی از جانب دیگر گسترش یافته است. اگرچه به ظاهر این دسته از مبادلات ذیل نظم اقتصاد بین المللی در جریان است؛ اما در ماهیت، افزون بر توسعه همکاریهای خارج از نظم لیبرال جهانی، گسترش مبادلات تجاری با ارزهای ملی، زمینه ساز تشدید پیمانهای پولی و مالی کشورهای قدرتمندی نظیر چین و روسیه در جهت خروج از سلطهی نظام ارزی دلاری شده است.
عامل دیگری که صاحبنظران معتقدند به زودی باعث تزلزل جایگاه دلار ایالات متحده در روابط پولی بین الملل خواهد شد، یوروی اتحادیه اروپا است. یورو در سالهای اخیر، تهدیدی جدی بر علیه یگانگی و سلطه مطلق دلار بر نظام تجاری بین المللی بوده است. به دلیل احتمال تضعیف جایگاه جهانی دلار آمریکا در آیندهای نزدیک، کشورهای اتحادیه اروپا برای محافظت از اقتصاد خود در برابر ناپایداریها و بی ثباتی ها، تلاش زیادی در جهت بهبود اعتبار جهانی یورو انجام داده اند. در اروپای غربی بسیاری معتقدند که در نهایت این اتفاق خواهد افتاد و یورو، دلار را کنار خواهد زد. استدلال آنها این است که از آنجا که یورو با فاصلة نسبتاً زیاد از سایر ارزها پس از دلار بیشترین سهم را در اقتصاد جهانی به خود اختصاص داده است، بنابراین در میان مدت و بلندمدت و نیز در شرایطی که با افول قدرت آمریکا و دلار آن رو به رو هستیم، میتوان شاهد جایگزینی یورو با دلار بود. همچنین برخی از تحلیلگران اقتصاد منطقه یورو نیز معتقدند در آیندهی نزدیک، علاوه بر اروپا، در آسیا و آمریکا نیز احتمال شکل گیری بلوکهای ارزی منطقهای با محوریت یورو وجود دارد
داراییهای رمز نگاری شده یا رمز ارزها یا ارزهای مجازی، تهدید جدی دیگری است که در وهله اول ضربهای به ارزهای ملی رایج محسوب شده و در وهله بعد میتواند ابزاری قدرتمند برای تهدید دلار در جایگاه ارز پرتقاضای جهانی باشد.
برخی از محققین، سرمایهگذاران و صاحبنظران حوزه پولی و مالی معتقدند که درنهایت رمز ارزها جایگزین پولهای سنتی خواهند شد. اگر اینگونه شود، ارزهای مجازی میتوانند نظام و رژیم بین المللی پولی فعلی را دگرگون کنند و دلار آمریکا را به عنوان یک ارز برتر مطلق با چالش اساسی مواجه کنند.