به گزارش خبرنگار ایبِنا، در سالهای اخیر با تحرکات اساسی کشورهایی که خواهان کاهش سلطه دلار در بستر مبادلات تجاری و اقتصادی بین الملل بودهاند، یک نگرانی فراگیر بر سرمایه گذاران و معامله گران با دلار سیطره پیدا کرده است. آنها همواره در حال مطرح کردن این سوالاند که "آیا دلار آمریکا سقوط خواهد کرد؟". برای پاسخ به این سوال لازم است ابتدا چگونگی پایان سیطره دلار را در کلام صاحبنظران و اقتصاددانان مطرح جهان بهتر درک کنیم و در ادامه با نگاهی به نقاط ضعف و قوت این ارز مرجع جهانی، امکان سقوط و فروپاشی دلار ایالات متحده در آیندهای نزدیک را بررسی کنیم.
میلتون فریدمن، برنده نوبل اقتصاد، دانشمند برجسته حوزه اقتصاد پولی، از رهبران بزرگ مکتب شیکاگو و از مخالفان ماهیت و سیاستهای فدرال رزرو، در دهه ۸۰ میلادی، پایان سلطه دلار و از بین رفتن نظام انحصاری تک ارزی را هشدار داده بود. وی معتقد است که تاریخچه اقتصاد پولی نشان میدهد که هیچ ارزی برای همیشه سلطنت نخواهد کرد و در آخرین اظهارنظر رسمی خود در ارتباط با بحران فروپاشی دلار بیان داشت:
"مانند هر ارز مرجع دیگری، تاریخ انقضای سیطریه دلار بر اقتصاد بین الملل به زودی فرار خواهد رسید. همان فشارهایی که فرانک فرانسه را در قرن نوزدهم و پوند انگلیس را در قرن بیستم از بین برد، دلار را در قرن بیست و یکم از بین خواهد برد. چه چیزی باعث شد که بانکهای مرکزی جهان در سال ۱۹۱۹ از پوند انگلیس برای معاملات خود استفاده نکنند؟ در درجه اول بدهی خارجی بالای بریتانیا. دولتها با گذشت زمان با توجه به میزان فزاینده بدهی خارجی بریتانیا، تولیدات اقتصادی رو به افول و این واقعیت که پوند نه با طلا، بلکه با این باور که ارزش آن پشتوانه میشود، اعتماد و اعتبار خود را به این واحد پولی مرجع جهانی از دست دادند. امروز، وضعیت بدهی خارجی ایالات متحده در شرایط بسیار بحرانیتری از ۱۹۱۹ بریتانیا قرار دارد و همچنان هم با شتاب بالا، به قرض گرفتن خود ادامه میدهد؛ بنابراین کشورها با سرعت در حال از دست دادن اعتماد خود به ثبات دلار هستند. البته مشکل فعلی جهان این است که هنوز گزینه مناسب دیگری به قدرت و مرجعیت دلار ندارد وگرنه پیشبینی سقوط دلار در بازه زمان کوتاهتری محقق میشد"
همچنین جوزف ای، استیگلیتز استاد اقتصاد پولی دانشگاه کلمبیا و برنده جایزه نوبل اقتصاد در باب احتمال قریبالوقوع فروپاشی نظام پادشاهی دلار در جهان میگوید:
"تاریخ پر از سقوط ناگهانی ارزهاست. آرژانتین، مجارستان، اوکراین، ایسلند، ونزوئلا، زیمبابوه و آلمان همگی از سال ۱۹۰۰ بحرانهای ارزی وحشتناکی را تجربه کردهاند. بسته به تعریف "فروپاشی"، فاجعه ارزی روسیه در سال ۲۰۱۴ را میتوان مثال دیگری در این حوزه در نظر گرفت. ریشه هر فروپاشی ناشی از فقدان ایمان به ثبات یا مفید بودن پول به عنوان ذخیره موثر ارزش یا وسیله مبادله است. به محض اینکه سرمایهگذاران و معامله کنندگان، باورپذیری خود را نسبت به مفید بودن ارز مرجعی از دست بدهند، آن ارز دچار مشکل میشود. این امر میتواند از طریق ارزش گذاری نامناسب یا تثبیت، رشد کم مزمن، یا تورم ایجاد شود. اتفاقی که به نظر میرسد برای دلار آمریکا در حال وقوع هست. بسیاری از رهبران اروپایی تمایل دارند که یورو جایگزین دلار به عنوان ارز مرجع و غالب جهان شود. همچنین بسیاری از مقامات دولت چین نیز میخواهند یوان، جایگزین دلار به عنوان ارز ذخیره جهانی شود؛ بنابراین شواهد نشان میدهد که یک خواست جهانی برای کنار زدن دلار ایالات متحده از سلطه مطلق بر تجارت جهانی در حال شکل گیری است".
ضعف اساسی دلار آمریکا، اقدام به کاهش پشتوانه طلای این ارز مرجع و چاپ دلار بدون پشتوانه به مرور زمان بوده است. فدرال رزرو ایالات متحده بواسطه افزایش اعتبار جهانی و سلطه انحصاری دلار بر اقتصاد بینالملل، به تدریج شروع به انتشار و چاپ دلار بدون پشتوانه طلا کرده است.
البته این ضعف در میان همه ارزهای ملی در جهان مشترک است و در عصر مدرن، امری عادی تلقی میشود، اما نه برای دلار آمریکا؛ به عبارت دیگر، چاپ حتی یک واحد اسکناس بدون پشتوانه برای ارزی که بیش از ۷۰ درصد تبادلات تجاری بین المللی در یک قرن اخیر بر مبنای آن انجام شده و تنها مرجع استاندارد فراگیر ذخیره ارزش و ابزار مبادلهای انحصاری بوده است، امری بسیار خطرناک و چالشبرانگیز است و نتیجه آن، شرایط متزلزل و در آستانه فروپاشی امروز دلار ایالات متحده است؛ لذا با در نظر گرفتن چاپ حجم بالای ارز بدون پشتوانه در جهان، اگر دولتها یا سرمایهگذاران خارجی همین امروز تصمیم بگیرند به طور دسته جمعی از دلار آمریکا دور شوند، سیل موقعیتهای فروش کوتاه مدت دلار میتواند به طور قابل توجهی به هر کسی که داراییهای وی به دلار است آسیب شدید برساند و تراژدی پایان سیطره دلار را رقم بزند.
سناریوی محتمل، قابل تامل و اساسا واقع بینانهترین تهدید در این حوزه که میتواند بحران فروپاشی ناگهانی دلار را هر لحظه دچار تعجیل غیرمنتظره کند، وضعیت اقتصاد داخلی ایالات متحده است.
دوگانه منحوس تورم بالا و بدهی خارجی فزاینده غیرقابل کنترل، سناریویی است که در آن افزایش قیمت مصرف کننده و سطح عمومی قیمت ها، فدرال رزرو را مجبور به تداوم افزایش شدید نرخ بهره خواهد کرد. چنین مسئلهای موجب کاهش شدید ارزش اوراق قرضه دولتی در دست بانک ها، نهادهای مالی، مشاغل، کسب و کارهای خرد و کلان و شهروندان آمریکا خواهد شد.
بدین ترتیب اگر دولت ایالات متحده برای پرداخت سود مربوط به پروسه بدهیهای خارجی خود به وام دهندگان غول پیکر جهانی، با کسری مفرط مواجه شود، طلبکاران خارجی به راحتی میتوانند دلار را کنار بگذارند و باعث سقوط آن شوند.
مبتنی بر این معضل و چالش اساسی، اگر ایالات متحده وارد یک رکود شدید شود، عملا هیچ تمایلی برای ادامهی بکارگیری دلار در مناسبات اقتصادی و تجاری جهانی نمیماند و آمریکا میبایست رسما پایان پادشاهی دلار را اعلام کند.