بانکها برای تامین نقدینگی مورد نیاز خود از بازار بین بانکی بهره میبرند. به این معنا در بازار بین بانکی، نقدینگی از موسسات مالی دارای مازاد به موسسات مالی دارای کسری وجوه انتقال داده میشود. در این میان بازار وام بین بانکی از گروههای بازار بین بانکی به حساب میآید که بانکها در چارچوب آن به یکدیگر وام میدهند. انجام عملیات استقراض در این بازار نیزبر مبنای نرخ سودی صورت میگیرد که به آن "نرخ سود بین بانکی" گفته میشود.
نرخ سود بانکی طی ماههای گذشته روند افزایشی داشته است و در مهرماه سال 1399، رقمی معادل 20 درصد را به ثبت رسانده؛ با این توضیح که در روزهای پایانی مهرماه، بازار بین بانکی شاهد فراتر رفتن نرخ سود از سقف کریدور بود. این امر به دلیل فقدان اوراق بهادار دولتی در ترازنامه بانکها و موسسات اعتباری دارای کمبود نقدینگی و به تبع آن، وجود محدودیت در استفاده از اعتبارگیری قاعدهمند بانکها از بانک مرکزی رخ داد و در حالی بود که در این دوره نرخ تامین مالی بانکهای دارای اوراق بدهی دولتی از کریدور نرخ سود خارج نشد.
برخی از کارشناسان بورس براین اعتقاد بودند که کاهش نرخ سود بانکی از مهمترین دلایل ورود نقدینگی به بورس و پررنگ شدن نقش بازار سرمایه در اقتصاد کشور بود، بنابراین افزایش آن هم دلیل افت بورس در روزهای اخیر است. به نظر میرسد این کارشناسان ظاهرا فراموش کردهاند آنچه میتواند بر بورس موثرواقع شود رشد سود "سپرده بانکی" نه "بین بانکی" است.
نرخ سود بانکی عملیاتی محسوب میشود که بین بانکها در جریان است و مردم در رشد یا کاهش سود آن هیچ نقشی نمیتوانند داشته باشند، در واقع دقیقا درنقطه مقابل سود سپرده بانکی قرار دارد. چنانچه نرخ سود سپرده بانکی افزایش مییافت( رئیس کل بانک مرکزی بارها عدم انجام این کار را مورد تاکید قرار داده است) شاید این اظهار نظر آن هم در سپردههای سنگین درست از آب درمیآمد، اما به نظر میرسد برای به انحراف کشاندن افکار عمومی نسبت به عملیات بانکی کشور عزم جدی وجود دارد که در صحیح نشان دادن موارد اشتباه به شدت اصرار ورزیده میشود.
محمدرضا آرام بنیار، کارشناس بازار بورس تاثیر نرخ سود بازار بین بانکی بر افت بازار بورس در گفتوگو با خبرنگار ایبِنا گفت: نرخ سپرده بین بانکی به طور مستقیم اثری بر بورس ندارد، مگر اینکه نرخ سود بین بانکی برنرخ قبول سپرده توسط بانکها اثر بگذارد. به عنوان مثال زمانی که نرخ سود بین بانکی پایین باشد شاید بانکها به راحتی سود سپرده بالا به سپرده گذار ندهند.
این کارشناس بازار بورس در ادامه اضافه کرد: چنانچه نرخ بالاتر از حد مجاز شروع به افزایش پیدا کند، امکان دارد که بخشی از منابع را به سمت خوئد جذب کند و سبب خروج نقدینگی ار بورس شود، ولی در یک جمعبندی کلی افزایش نرخ سود بین بانکی بر بورس حداقل به صورت مستقیم بی تاثیر است.
وی دلایل افت بازار بورس و کاهش قیمت سهام طی روزهای گذشته را چنین ابراز کرد: قمیتها در واقع پس از ابتدای سال 99 رشد تصاعدی پی درپی یافت و براساس جو عمومی غالب، رشد تمام قیمت سهام در بخشهای مختلف بیشتر از قیمت ذاتی شد. پس از آنکه یک یا دو عدم هماهنگی بین وزارت اقتصاد و نفت روی داد، بازار احساس کرد شاید دولت پشتیبانی و حمایت کامل خود را انجام ندهد، بنابراین شروع فروش آغاز شد و قیمتها تعدیل یافت و بخشی ازآن برگشت خورد. به این معنا اولین دلیل رشد بیرویه ارزش سهام برخی از شرکتها، برگشت به قیمت ذاتی بود.
این کارشناس بورس در ادامه اظهار داشت: دلیل بعدی در بورس این بود که بعضی از قواعد معاملات، برخی از تصمیمات در بحث فرضا حد اعتباری معاملات کارگزاران یا دامنه نوسان، حجم مبنا، روش معامله ( ساعات انجام معامله)، باز شدن یا بسته شدن نمادها در بخش حد نصاب سرمایهگذاری صندوقها از جهت آنکه مانع هیجان کاذب شود، کاهش یافت. از آن طرف هم روند کاهشی، افت قیمتها را تقویت کرد و گرچه توسط سازمان بورس برخی از این سیاستها مورد اصلاح قرار گرفت، ولی در نهایت تاثیر خود را در روند منفی برجای گذاشت.
آرام بنیار در این خصوص اضافه کرد: دلیل سوم انتظارات تورمی شدید در بین تحلیلگران بازار سرمایه بود. از کسر بودجه دولت و به تبع آن افزایش نرخ ارز، انتظار براین بود که در ابتدا نرخ ارز رشد بی رویهایی داشته باشد و عملا اثرات مثبتی را بر روی شرکتهایی گذارد که درآمدهای ارزی داشتند. به نظر میآید آن انتظارات تورمی تعدیل شده و نتیجه آن چنین شد که قیمتها افت پیدا کرد.