13 اسفند 1403 - 12:06

«تأمین مالی زنجیره‌ای» نبض جدید اقتصاد بدون تزریق نقدینگی

«تأمین مالی زنجیره‌ای» نبض جدید اقتصاد بدون تزریق نقدینگی
تامین مالی زنجیره‌ای به جای تزریق مستقیم پول، با روان‌سازی جریان‌های مالی در زنجیره تولید، نیاز بنگاه‌ها را برطرف می‌کند.
کد خبر : ۱۷۲۲۷۶

به گزارش ایبنا، با تنگ‌تر شدن حلقه تأمین مالی سنتی، روش‌های نوینی همچون «تأمین مالی زنجیره تأمین» (SCF) پا به عرصه گذاشته‌اند. این روش‌ها به جای تزریق مستقیم پول، با روان‌سازی جریان‌های مالی در زنجیره تولید، نیاز بنگاه‌ها را برطرف می‌کنند. اوراق گام، برات الکترونیکی و فاکتورینگ معکوس از جمله این ابزار‌ها هستند که می‌توانند گره از کار تولیدکنندگان باز کنند.

در سال‌های اخیر، با توجه به سیاست‌های انقباضی بانک مرکزی، دسترسی به منابع مالی برای بنگاه‌های تولیدی محدودتر و هزینه‌های تأمین مالی افزایش یافته است. در این شرایط، توسعه و به‌کارگیری ابزار‌های نوین تأمین مالی که بتوانند با کمترین وابستگی به خلق پول و رشد ترازنامه‌ای شبکه بانکی، در رفع نیاز بنگاه‌ها نقش‌آفرینی کنند، اهمیت ویژه‌ای پیدا کرده است. تأمین مالی زنجیره تأمین به مجموعه‌ای از روش‌ها و ابزار‌های مالی گفته می‌شود که با استفاده از روابط تجاری موجود در زنجیره تولید و توزیع، نیاز‌های مالی بنگاه‌های اقتصادی را با کمترین هزینه و بیشترین کارایی تأمین می‌کند. به زبان ساده‌تر، این روش‌ها به شرکت‌ها کمک می‌کنند بدون نیاز به دریافت وام مستقیم از بانک‌ها، از ظرفیت‌های موجود در زنجیره تأمین خود برای تهیه نقدینگی و سرمایه در گردش استفاده کنند.

تنزیل حساب‌های دریافتنی

در این روش، شرکت‌ها می‌توانند طلب‌های خود از مشتریان را که هنوز سررسید نشده، به یک نهاد مالی بفروشند و زودتر به پول خود برسند. برای مثال، اگر یک تولیدکننده قطعات خودرو، کالایی را به خودروساز فروخته و قرار است سه ماه دیگر پول آن را دریافت کند، می‌تواند با مراجعه به بانک یا مؤسسه مالی، فاکتور فروش خود را با کسر درصدی به‌عنوان کارمزد، نقد کند و بلافاصله به پول برسد. این روش به شرکت‌ها کمک می‌کند تا بدون انتظار طولانی، چرخه تولید خود را ادامه دهند.

فاکتورینگ

فاکتورینگ شکل پیشرفته‌تری از تنزیل حساب‌های دریافتنی است. در این روش، شرکت فروشنده، حساب‌های دریافتنی خود را به یک شرکت فاکتورینگ (معمولا یک بانک یا مؤسسه مالی تخصصی) می‌فروشد. شرکت فاکتورینگ معمولا بین ۷۰ تا ۹۰ درصد مبلغ فاکتور را به‌صورت نقدی به فروشنده پرداخت می‌کند و مسئولیت وصول طلب از خریدار را بر عهده می‌گیرد. پس از وصول کامل طلب، باقیمانده مبلغ (پس از کسر کارمزد) به فروشنده پرداخت می‌شود. این روش علاوه بر تأمین نقدینگی، ریسک عدم وصول طلب را نیز از دوش فروشنده برمی‌دارد.

فورفیتینگ

فورفیتینگ روشی مشابه فاکتورینگ است، اما معمولاً برای معاملات بین‌المللی با مبالغ بالاتر و دوره‌های طولانی‌تر (معمولاً بین ۶ ماه تا ۵ سال) استفاده می‌شود. در این روش، صادرکننده اسناد مالی مانند برات یا سفته را به یک نهاد مالی (فورفیتر) می‌فروشد و ریسک عدم پرداخت به خریدار منتقل می‌شود. فورفیتینگ برای صادرکنندگانی که با کشور‌های پرریسک معامله می‌کنند، بسیار مفید است، زیرا آنها را از ریسک‌های سیاسی و اقتصادی محافظت می‌کند.

فاکتورینگ معکوس

در فاکتورینگ معکوس، ابتکار عمل به‌جای فروشنده، در دست خریدار (معمولاً یک شرکت بزرگ با اعتبار بالا) است. خریدار با یک بانک یا مؤسسه مالی قرارداد می‌بندد تا تأمین‌کنندگان آن بتوانند فاکتور‌های تأییدشده توسط خریدار را با نرخ بهره پایین‌تری تنزیل کنند. این روش به‌ویژه برای شرکت‌های کوچک و متوسط که تأمین‌کننده شرکت‌های بزرگ هستند، بسیار مفید است، زیرا می‌توانند با استفاده از اعتبار خریدار بزرگ، به نقدینگی ارزان‌تر دسترسی پیدا کنند.

اوراق گواهی اعتبار مولد (گام)

اوراق گام یکی از ابزار‌های نوین تأمین مالی زنجیره تأمین در ایران است که توسط بانک‌ها و به درخواست واحد‌های تولیدی صادر می‌شود. این اوراق به‌عنوان تضمین پرداخت بدهی خریدار به فروشنده عمل می‌کند و قابل معامله در بازار سرمایه است. به‌عنوان مثال، یک شرکت خودروسازی می‌تواند از بانک درخواست کند تا اوراق گام صادر کند و آن را به تأمین‌کنندگان قطعات خود بدهد. تأمین‌کنندگان می‌توانند این اوراق را تا سررسید نگه دارند یا آن را در بازار سرمایه با نرخ تنزیل مناسب به فروش برسانند و زودتر به نقدینگی برسند.

برات الکترونیکی

برات الکترونیکی سندی است که به موجب آن صادرکننده به گیرنده دستور می‌دهد مبلغ معینی را در زمان مشخص به شخص معینی پرداخت کند. برات‌های الکترونیکی در بستر دیجیتال صادر می‌شوند و امکان انتقال سریع و ایمن آنها بین طرفین معامله وجود دارد. این ابزار به تسهیل جریان نقدینگی در زنجیره تأمین کمک می‌کند و هزینه‌های مبادله را کاهش می‌دهد.

کارت‌های رفاهی متصل به گام

این کارت‌ها به کارکنان واحد‌های تولیدی امکان می‌دهند تا با استفاده از اعتبار تضمین‌شده توسط اوراق گام، کالا و خدمات مورد نیاز خود را خریداری کنند. به‌عنوان مثال، یک شرکت تولیدی می‌تواند به‌جای پرداخت بخشی از حقوق کارکنان خود به‌صورت نقدی، کارت‌های رفاهی متصل به اوراق گام به آنها بدهد که قابل استفاده در فروشگاه‌های طرف قرارداد است. این روش به افزایش قدرت خرید کارکنان و همچنین تأمین مالی واحد‌های تولیدی کمک می‌کند.

مزایای تأمین مالی زنجیره تأمین

تأمین مالی زنجیره تأمین مزایای متعددی برای بنگاه‌های اقتصادی دارد:

دسترسی سریع‌تر به نقدینگی: شرکت‌ها می‌توانند بدون انتظار تا سررسید فاکتورها، به نقدینگی مورد نیاز خود دست یابند.

کاهش هزینه‌های تأمین مالی: با استفاده از اعتبار شرکت‌های بزرگ‌تر در زنجیره، هزینه‌های تأمین مالی کاهش می‌یابد.

بهبود روابط تجاری: این روش‌ها به تقویت روابط بین خریداران و فروشندگان کمک می‌کند و همکاری بلندمدت را تشویق می‌نماید.

کاهش ریسک‌های اعتباری: با انتقال بخشی از ریسک به نهاد‌های مالی، ریسک عدم دریافت مطالبات کاهش می‌یابد.

افزایش شفافیت: استفاده از ابزار‌های الکترونیکی و دیجیتال به افزایش شفافیت در معاملات تجاری کمک می‌کند.

کاهش وابستگی به تسهیلات بانکی: شرکت‌ها می‌توانند بدون نیاز به طی مراحل پیچیده دریافت وام بانکی، به منابع مالی دست یابند.

اهمیت تأمین مالی زنجیره‌ای

ابزار‌های تأمین مالی زنجیره تأمین ظرفیت مناسبی در اختیار بنگاه‌های تولیدی قرار می‌دهد که تأمین سرمایه در گردش خود را آسان‌تر و سریع‌تر انجام دهند و آنها را از صف دریافت تسهیلات بانکی یا بروکراسی مربوط به انتشار اوراق بدهی در بازار سرمایه دور نگاه دارد. استفاده از این ابزار به‌نوعی هدایت اعتبار به بخش واقعی بنگاه‌های اقتصادی محسوب می‌شود.

نکته مهم این است که ابزار‌های تأمین مالی زنجیره تأمین صرفاً می‌تواند نیاز واقعی بنگاه اقتصادی به سرمایه در گردش را تأمین کند. به‌عبارتی، این ابزار، چون به‌صورت غیرنقدی و در زنجیره تولید قابل‌استفاده است، نمی‌تواند مشابه تسهیلات ارزان‌قیمت با نرخ بهره حقیقی منفی، نیاز کاذب بنگاه‌ها را که به‌دلیل آربیتراژ نرخ سود ایجاد می‌شود، تأمین کند.

در اقتصاد امروز ایران که با محدودیت منابع مالی و افزایش هزینه‌های تأمین مالی رو‌به‌رو است، استفاده از ابزار‌های تأمین مالی زنجیره تأمین می‌تواند راهکاری مؤثر برای کاهش فشار بر نظام بانکی و تأمین نیاز‌های واقعی بنگاه‌های اقتصادی باشد. این ابزار‌ها با استفاده از ظرفیت‌های موجود در زنجیره تأمین، امکان گردش سرمایه را بدون نیاز به خلق نقدینگی جدید فراهم می‌کنند و به این ترتیب، به کنترل تورم نیز کمک می‌نمایند.

چالش‌های توسعه تأمین مالی زنجیره تأمین

با وجود مزایای متعدد، توسعه ابزار‌های تأمین مالی زنجیره تأمین با چالش‌هایی نیز روبروست:

چالش‌های نظارتی و احتیاطی: با توسعه و فراگیری تأمین مالی تعهدی، باید توجه داشت که افشای آنها در ابتدای امر، زیر خط ترازنامه بانک‌ها صورت خواهد گرفت. در صورت نکول بنگاه متعهد، این اقلام از زیر خط ترازنامه به بالای خط منتقل می‌شود که می‌تواند به رشد نقدینگی بیش از حدود هدف‌گذاری بانک مرکزی منجر شود.

چالش‌های حسابداری: الزامات حسابداری ابزار‌های تعهدی دارای جزئیات پیچیده‌ای است که نیازمند بررسی دقیق است.

چالش‌های فنی و زیرساختی: پیاده‌سازی موفق ابزار‌های تأمین مالی زنجیره تأمین نیازمند زیرساخت‌های فناوری اطلاعات پیشرفته است.

چالش‌های فرهنگی و آموزشی: آشنایی محدود بنگاه‌های اقتصادی با این ابزار‌ها و روش‌های استفاده از آنها می‌تواند مانعی برای توسعه این بازار باشد.

 

منبع: مسیر اقتصاد

ارسال‌ نظر