به گزارش ایبِنا، شاید امروزه درباره مفاهیم پولی و بانکی اصطلاحات زیادی را شنیده باشیم. اسکناس، کارت اعتباری، سکه و طلا، ارز، اوراق قرضه، سهام، ارز دیجیتال و نظایر آن که در علم اقتصاد اسامی مختلفی دارند. یکی از اسامی که در بر گیرنده بسیاری از این سرمایههای مالی است، «شبه پول» است. اما شبه پول دقیقا چیست و شامل کدام موارد میشود؟
در سه سده گذشته مفهوم پذیرفته شده پول در میان عامه از محدوده سکه های طلا و نقره فراتر رفته و اسکناسها و حسابهای سپردهای را که با صدور چک قابل انتقال هستند، را نیز در بر گرفته است.
تا مدتی پیش اغلب اقتصاددانها پول را به همین دایره محدود میکردند در حالی که در حال حاضر چنین اتفاق نظری وجود ندارد. از همین رو ارائه تعریف درخوری برای پول در شرایط فعلی محل بحث است.
از قرن هجدهم میلادی اقتصاددان شروع به تلقی مقدار پول در چرخه به عنوان یکی از مهمترین متغیرهای اقتصادی کردند. با اختصاصی تر شدن مسئله در قرون نوزدهم و بیستم، عرضه پول به جهت ایجاد سهولت در مبادلات و امکان نقدشوندگی در داراییها نیز وارد مبحث این متغیرها شد.
بنابراین، نقدینگی یکی از متغیرهای کلیدی در اقتصاد است که از دو بخش اصلی پول و شبه پول تشکیل شده است.
شبهپول اصطلاحی است که تحلیل گران اقتصادی جهت درک و اندازهگیری نقدشوندگی داراییهای مالی به کار می گیرند. شبه پول به داراییهایی که نقد نیستند ولی قابلیت نقدشوندگی بالایی دارند، گفته میشود. مثلا حسابهای پسانداز، صندوقهای سرمایهگذاری بازار پول، سپرده مدتدار، ارزهای خارجی و یا اوراق قرضه دولتی از انواع شبه پول به شمار میروند. ویژگی این داراییها این است که برای تبدیل آنها به پول نقد، نیاز به اتلاف زمان نیست و این امر به سرعت و به آسانی قابل انجام است.
نقش شبه پول در اقتصاد
بدین ترتیب، شبه پول نوعی از سپردههای مدتدار است. از جمله مثالهای شبه پول میتوان به اوراق قرضه، سپردههای بلندمدت، اسناد خزانه یا هرگونه اوراقی که نقد شدن آن به صرف زمان نیازمند است، اشاره کرد.
از این رو، شبه پول میتواند ابزاری موثری برای کنترل تورم باشد. به این ترتیب که دولت میتواند در زمانی که نیاز است تورم در جامعه را به وسیله آن کنترل کند، سیاستهای جالب را به کار گرفته و کاری کنند که تقاضا کاهش پیدا کند. دولت می تواند با افزایش نرخ سود بانکی افراد را برای تبدیل پول به شبه پول و افزایش سپرده گذاری در بانکها ترغیب کند.
از سوی دیگر، زمانی که نیاز باشد تقاضا در جامعه بیشتر شود و رونق اقتصادی را بهبود بخشند، میتوانند نرخ سودهای بانکی را کاهش دهند تا افراد از سپرده گذاری منصرف شده و با آزاد کردن موجودی حسابهای خود موجب افزایش پول در بازار شوند و این باعث رونق بازار و افزایش تقاضا میشود.
حتی در برخی از کشورها دولتمردان به منظور افزایش تقاضا و آزادسازی شبه پولها، برای سپرده گذاری در بانکها، کارمزد و مالیات معین میکنند. به این ترتیب مردم علاقهی کمتری به سپرده گذاری در بانک از خود نشان میدهند و مبلغ زیادی از پولهای سپرده گذاری شده توسط سرمایهداران به چرخه اقتصادی کشورشان باز میگردد.
در شرایط مختلف میتوان با استفاده از شبه پول تورم را در جامعه کنترل کرد و این تاثیری است که شبه پول بر اقتصاد یک کشور میگذارد. یعنی زمانی که شما پول خود را به روشهایی نظیر روش سپرده گذاری و ... از حالت نقدینگی خارج میکنید و قابلیت نقدشوندگی آن را محدود میکنید، در واقع پولتان را تبدیل به شبه پول کردهاید.
اما این فرایند چگونه است؟ با توجه به آنچه در مورد شبه پول گفته شد، میتوان دریافت که خاصیت نقدشوندگی بارزترین حدفاصل میان پول و شبه پول است. یعنی پول از خاصیت نقدشوندگی بیشتری برخوردار است. به همین ترتیب، سرعت تزریق پول به اقتصاد یک کشور بیشتر است.
اما شبه پول داراییای است که در بانک به صورت سپرده نگهداری میشود. در سمت دیگر سپردهها مدتدار هستند. یعنی شما نمیتوانید هر زمان که اراده کردید پول خود را به صورت نقد در اختیار داشته باشید. به همین ترتیب، برای تزریق شبه پول به اقتصاد باید اجازه دهید زمان بگذرد. پس زمان بیشتری برای انجام این کار نیاز است و همین زمان میتواند به بازار عرضه و تقاضا اجازه دهد که با اتخاذ سیاستهای انبساطی خود را ترمیم کند و از تورم کاذب در بازارهای مختلف جلوگیری کند.
حجم شبه پول در اقتصاد ایران
شبه پول بر اساس آخرین آمار رسمی بانک مرکزی از پایان سال ۹۹، ۱/ ۲۷۸۵۲ هزار میلیارد ریال رسید که نسبت به مدت مشابه، ۳۶/۲ درصد رشد داشته است. البته این رشد قابل توجه است اما هنوز سوال این است که اگر حجم شبه پول در اقتصاد ایران افزایش یافته، پس چرا هنوز کشور با چالش نقدینگی مواجه است؟
پاسخ روشن است؛ در همین بازه زمانی حجم نقدینگی نیز افزایش داشته که علاوه بر تحریم و کرونا باید ریشه آن را در نبود ساختار هدفمند تولید و انگیزه تولید دانست.
در نتیجه در جامعهای که سود تولید کمتر از نرخ تورم است، سرمایهگذاران انگیزهای برای ورود به بازار تولید ندارند و از همین رو نقدینگی تشدید شده و به بازارهای مالی دیگر منتقل میشود و به صورت ویروسی بازارها را آلوده میکند. در چنین شرایطی یکی از سیاستهای مالی که باید در پیش گرفت سرمایهگذاری در شبهپول است که تا حدی بتوان از نقدشوندگی آسان داراییها جلوگیری کرد.