بهنام بهزادفر؛ کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با خبرنگار ایبِنا اظهار کرد: در ماههایی که نرخ تورم بالایی را شاهد هستیم و بازارهای موازی با رشد قیمتهای بالایی مواجهاند، بازار سرمایه متاسفانه نتوانست رشد خاصی داشته باشد و بعضا حتی با زیان همراه بود.
وی ادامه داد: شاخص کل بورس هنوز هم با سقف تاریخی خود حدود ۳۵ درصد فاصله دارد، این در حالی است که اکثر بازارها در محدوده سقف تاریخی خود قرار دارند یا از آن ها عبور کردند.
بهزادفر یکی از دلایل نوسانات بازار سرمایه را قیمت گذاری دستوری دولتی دانست و گفت: برخی از صنایع مانند صنعت لاستیک و پلاستیک و خودرو با این تصمیمات به زیان رسیدند. به عبارت دیگر با وجود اینکه در همه صنایع رونق در فروش حاکم است اما با نرخگذاری دستوری برخی از صنایع با زیان همراه شدهاند و از آنجایی که این اقدام ممکن است به همه شرکتها تسری یابد و در نتیجه بازار، از برخی صنایعی که مشخصا سودآوری خوبی دارند نیز استقبال نمیکند. نتیجه این ترس در تابلوهای مختلف بورس و فرابورس مشخص است.
این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: یکی دیگر از دلایل نوسان بازار، افت قیمتهای جهانی است که با رشد ارزش دلار و شاخص دلار همراه بوده است. این موضوع نیز به دلیل رشد در نرخهای بهره آمریکا رخ داده است که طبیعتا نزدیک به ۷۰ درصد بورس کشور کامودیتی محور است و این ریزش اخیر بر نرخ های فروش تاثیر منفی دارد.
به گفته وی، دلیل مهم دیگر افت بازار سرمایه را می توان به نبود ابزار دو طرفه در بازار سرمایه و فرسایشی شدن معاملات نسبت داد، به هر حال ممکن است تحلیلگری به این جمع بندی برسد که سهم خاصی ۱۵ درصد زیر قیمت ارزنده است، اینکه سهام به این قیمت برسد با شرایط فعلی چندین روز طول می کشد و روند فرسایشی بازار نیز دومینو وار سهام را به قیمت های پایین تری می رساند.
بهزادفر تصریح کرد: وجود ابزارهای نوین مالی و مشتقاتی نظیر معاملات آپشن و آتی سهام و شاخص به صورت فراگیر می توانست بخش زیادی از فرسایش بازار را حل کند.
این کارشناس بازار سرمایه درباره افزایش نرخهای بهره بین بانکی نیز گفت: این عامل گرچه بر ریزش بازار موثر است اما وزن زیادی ندارد و به نظر می رسد عوامل دیگری که به آن اشاره کردم، تاثیر بیشتری بر نوسانات بازار بورس دارند. نکته مهمی که در این خصوص می توان عنوان کرد، همگرایی بین بازارهای پول و سرمایه در شرایط فعلی است.
وی افزود: بخش عمده ای از بدنه بانک مرکزی اکنون سبقه بازاری دارد و نظرات اهالی بازار سرمایه را شنواست. گرچه ممکن است در کوتاه مدت اقداماتی متناقضی صورت پذیرد اما از آنجایی که دیالوگ مشترک و سازندهایی بین این دو بازار در جریان است این اقدامات در نهایت به سمت همگرایی سوق پیدا میکند.