هدایت اعتبار به سبک کشورهای اروپایی/ تجربه کشورهای جهان در هدایت نقدینگی به سمت تولید

هدایت اعتبار به سبک کشورهای اروپایی  تجربه کشورهای جهان در هدایت نقدینگی به سمت تولید
پس از جنگ جهانی دوم، کشورهای صنعتی مخصوصا در اروپا برای بازسازی اقتصادی اقدام به کنترل و هدایت وام‌دهی نظام بانکی با روش‌های مستقیم کردند.
کد خبر : ۱۴۲۰۰۳

به گزارش ایبِنا، اجرای برنامه‌­های هدایت اعتبار یکی از اقدامات کلیدی کشور‌ها برای ایجاد رونق در بخش تولید و سرمایه گذاری و نیز جبران عقب ماندگی­‌های اقتصادی بوده است. براین اساس، بررسی تجربه کشور‌های مختلف در پیاده‌سازی سیاست­ هدایت اعتبار می‌تواند در بهبود سیاست گذاری اقتصادی کشور موثر واقع شود. به همین منظور در این یادداشت تجربه اجرای برنامه هدایت اعتبار در «کشور‌های صنعتی» تبیین می‌گردد.

 

 

برنامه‌های هدایت اعتبار در کشور‌های صنعتی

 

پس از جنگ جهانی دوم اکثر کشور‌های صنعتی در برخی ادوار و اغلب بین سال‌­های ۱۹۴۵ تا دهه ۱۹۸۰ کنترل­‌های مستقیمی بر حجم وام­دهی بانک­‌ها اعمال کردند.

این موضوع در بریتانیا با عنوان «lending ceilings»، «corset»، «credit control»، در آلمان و اتریش با «kredit-plafondierung»، در ایالات متحده با «credit controls» و در فرانسه با «encadrement du credit» شناخته می‌شد.

همچنین اشکال مختلفی از کنترل­‌های وام­دهی در کشور‌هایی مانند ایتالیا، سوئد، هلند، آفریقای جنوبی و نیوزلند در دهه‌­های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ گسترش پیدا کرد.

 

 
ملّی‌سازی اعتبار اولویت اول اقتصادی فرانسه
 

در بین کشور‌های اروپایی و علاوه بر آلمان،  فرانسه از جمله موفق­‌ترین و گسترده­‌ترین مجموعه‌های­ کنترل­ اعتباری را به اجرا گذاشت که بخشی از رویکرد کلی دولت به سیاست صنعتی (به ویژه در دوران طلایی رشد اقتصادی فرانسه در طی ­سال­‌های ۱۹۷۴-۱۹۵۴) بود. پس از جنگ جهانی دوم سیاستمداران فرانسوی، سرمایه­‌گذاری و ملّی­‌سازی اعتبار را دو اولویت اقتصادی و سیاسی خود قرار دادند.

 

نیاز ضروری به سرمایه­‌گذاری برای بازسازی اقتصاد، تبدیل به مطالبه ثابت دهه‌­های ۵۰ و ۶۰ میلادی برای حمایت از تولد صنایع جدید شد و اغلب سیاستمداران فرانسوی بر موضوع ملّی­‌سازی اعتبار، اجماع داشتند.

 

اگرچه چهار بانک بزرگ تجاری و نیز بانک مرکزی فرانسه در دسامبر ۱۹۴۵ ملّی شدند، اما ملّی­‌سازی اعتبار به معنای ملّی‌کردن سیستم بانکی نبود؛ بلکه به معنای آن بود که دولت باید شبکه‌­ای از نهاد‌های عمومی، خصوصی و سازمان‌­های نظارتی را سازماندهی کند که تامین مالی اولویت‌­های اجتماعی و اقتصادی را مورد ضمانت قرار دهند.

 

 

هدایت اعتبار در بریتانیای معاصر

 

بانک مرکزی بریتانیا در سال ۲۰۱۲ سیاستی را به نام «منابع مالی برای طرح وام­دهی [۴]» معرفی کرد که وام­دهی به بخش واقعی اقتصاد (مصرف خانوار‌ها و سرمایه گذاری بنگاه‌­ها) را هدف گرفت.

 

این برنامه، بانک‌­ها را به عرضه بیشتر اعتبار ترغیب کرد؛ بطوری که اگر بانک­‌ها وام­دهی بیشتری می‌کردند، بانک مرکزی ذخیره (پایه پولی) بیشتر و ارزان قیمت­‌تری در اختیار آن‌ها قرار می‌داد. بانک مرکزی بریتانیا بمنظور ارزیابی اثرات مستقیم و غیرمستقیم طرح مذکور، مجموعه‌­ای از شاخص‌­های بانکی را نظارت می‌کرد.

 

 

سیاست اعتباری نهاد‌های پولی بین المللی

 

بانک مرکزی اروپا نیز اقدامات مشابهی را اتخاذ و در سال ۲۰۱۴ برای تشویق افزایش وام­دهی بانک‌­ها به بخش واقعی، برنامه‌­ای را با نام «وام­دهی به بخش غیرمالی ناحیه یورو» معرفی کرد [۶].

حتی صندوق بین­‌المللی پول (IMF) نیز در طول زمان حیاتش، در هدایت مستقیم اعتبار بانکی به بخش‌­های خاصی از اقتصاد فعال بوده است. بطور مثال یک روش معمول IMF در برنامه تأمین مالی بر این اساس بود که اطلاعات مربوط به خلق اعتبار در کشور موردنظر توسط کارمندانش خُرد می‌شدند و تخصیص خلق اعتبار به بخش‌­های مختلف اقتصادی مقید به اجرای شروط IMF از جمله عدم تخصیص به بخش‌­های نامولد بودند.

ارسال‌ نظر