به گزارش خبرنگار ایبِنا، نیکول گراجوسکی پژوهشگر ارشد رویترز و عضو کارگروه امنیت بینالملل در مرکز علوم و امور بینالملل بلفر در مدرسه کندی هاروارد است. این تحلیلگر، پس از عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای، تحلیلی قابل تامل نسبت به منافع ایران، تغییر آرایش منطقهای و آینده مواضع قدرتهای جهانی در آسیا و خاورمیانه و چگونگی رویارویی ایران با این مواضع نگارش کرده است که خواندن آن خالی از لطف نیست.
ایران عضو دائمی سازمان همکاری شانگهای شد و از این به بعد، رویکردهای این سازمان رنگ و بوی ضد آمریکایی به خود خواهد گرفت. زمانی که ایران از سال ۲۰۰۵ به عنوان عضو ناظر به پیمان شانگهای پیوست، زمزمههای مواضع ضد غربی در برخی بیانیههای سازمان نمایان گشت؛ البته با وجود پاکستان و هند به عنوان بازویهای اجرایی و تصمیم گیری ایالات متحده در پیمان شانگهای، این مخاطرات جزئی، محلی از اعراب نداشت، اما امروز که پای ایران به عنوان بازیگر اصلی به این کارزار سیاسی و اقتصادی باز شده است، شرایط جلوهای دیگر خواهد یافت؛ بنابراین به نظر میرسد ارزیابی منافع، پیامدها، عواقبت، مزایا و محدودیتهای واقعی پیوستن ایران به پیمان شانگهای موسوم به "پیمان ضد ناتو"، میتواند به سیاستگذاران کمک کند تا درک بهتری از آنچه تهران، چین، روسیه از نشستهای خود به دست میآورند، داشته باشند.
الحاق رسمی ایران با امضای تفاهمنامه و تائید همه اعضا در تاریخ ۱۶ سپتامبر در اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای واقع در سمرقند ازبکستان به وقوع پیوست. پس از تضمین تعهد و برآورده سازی پیش نیازها، ایران اسناد الحاق را برای تصویب به دبیرخانه سازمان همکاری شانگهای در پکن ارائه کرد. اگرچه ممکن است چنین الزاماتی روی کاغذ سخت به نظر برسد، اما واقعیت این است که ظرفیت سازمانی پیمان شانگهای برای اطمینان از تحقق این توافقات به دو نهاد دائمی یعنی دبیرخانه در پکن و ساختار منطقهای ضد تروریسم در تاشکند محدود میشود؛ بنابراین به نظر میرسد، الحاق عملی و نهایی ایران یک سال دیگر زمان میبرد و این کشور احتمالاً در تابستان ۲۰۲۳ به عضویت کامل پیمان شانگهای در همه سطوح عملکردی و تصمیمگیری در خواهد آمد.
از زمان تشکیل این پیمان موسوم به ضد ناتو تا به امروز، سازمان همکاری شانگهای تنها یک بار در سال ۲۰۰۱، دو عضو جدید یعنی هند و پاکستان را واجد شرایط پذیرش دانست. درخواستهای هند و پاکستان در اجلاس سال ۲۰۱۵ تصویب شد و دو کشور در اجلاسیه ۲۰۱۶ اسناد تعهداتی لازم را امضا کردند و در اجلاس سال ۲۰۱۷ به طور کامل به عنوان اعضای اصلی پذیرفته شدند؛ و امروز اسنادی که ایران امضا کرد و تعهداتی که به سبب حضور دائمی خود میدهد، زمینههای مختلفی را برای فعالیت آنها ایجاد خواهد کرد. از جمله الحاق به موافقتنامهها و معاهدات سازمان همکاری شانگهای مانند منشور تأسیس سازمان و کنوانسیون مبارزه با تروریسم، افراطگرایی و تجزیهطلبی که به سبب آن، سرشاخ شدن و رویارویی قانونی ایران با قدرتهای جهانی را شاهد خواهیم بود. البته توانایی و اختیار عمل ایران در این حوزه به این راحتیها هم پا نخواهد گرفت.
درست است که سازمان همکاری شانگهای اغلب بهعنوان یک بلوک ذاتاً ضدغربی و جنبش ضد ناتو معرفی میشود، با این حال، در عمل، اختلافات بین کشورهای عضو، هماهنگی سیاستها و یکپارچگی منطقهای بلوک را از زمان پیدایش آن تا به امروز محدود کرده است. این امر تا حدی به دلیل ظرفیت بوروکراسی ناکافی و طراحی نهادی آن است؛ زیرا سازمان همکاری شانگهای با اجماع اداره میشود و این موضوع برخی همکاریهای اساسی و بنیادین را محدود میکند. از این رو، این سازمان بیشتر به عنوان یک انجمن برای بحث و تعامل نظر عمل میکند تا یک اتحادیه رسمی منطقهای مشابه ناتو یا اتحادیه اروپا.
کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای در اجلاس سمرقند نیز از این رویه خود عدول نکردند و همچنان اعضای این سازمان بر سر بزرگترین مسئله امنیت جهانی امروز یعنی جنگ روسیه در اوکراین اختلاف نظر دارند. البته انتظار میرفت با توجه به این موضوع امنیتی مهم، این نشست چیزی فراتر از لفاظیهای معمول سازمان همکاری شانگهای در مورد تروریسم، افراطگرایی و ظهور یک نظام بینالمللی چندقطبی باشد که نبود. با این حال، سازمان همکاری شانگهای احتمالاً از الحاق ایران برای تغذیه گفتمان خود درباره وضعیت رو به رشد جهانی سازمان در حوزه امنیت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی استفاده خواهد کرد.
علی رغم این واقعیت که سازمان همکاری شانگهای فاقد هر گونه مکانیسم رسمی برای تقویت تجارت بین اعضا است، اما آنچه در واقعیت رخ میدهد، تقویت نظام اقتصادی و توسعه دیپلماسی سیاسی بین الملل ایران در جامعه جهانی خواهد بود.
این موضوع قابل چشم پوشی نیست مگر اینکه مقامات غربی باز هم بخواهند خود را به خواب زده و واقعیتهای قابل وقوع را مشاهده نکنند که قطعا تبعات سنگین سیاسی و اقتصادی و بر هم خوردن زمین بازی در مناسبات منطقهای را برایشان به همراه خواهد داشت. زیرا که مقامات ایرانی نیز به نوبه خود خاطرنشان میکنند که روند الحاق در حال حاضر وضعیت اقتصادی کشورشان را تقویت کرده است.
روحالله لطیفی، سخنگوی سابق گمرک ایران اعلام کرده است طبق آمارهای منتشر شده، صادرات غیرنفتی ایران به کشورهای سازمان همکاری شانگهای در سهماهه دوم سال ۲۰۲۲، ۲۰ درصد افزایش یافته و در مجموع به ۵.۵ میلیارد دلار رسیده است. این مقام مسئول بیان میکند که تصویب اولیه عضویت ایران در سال گذشته با مجموعهای از مبادلات دیپلماتیک ایران با تاجیکستان، قزاقستان و ازبکستان در بهار و تابستان ۲۰۲۲ همراه بوده است. همچنین سازمان توسعه تجارت ایران نیز اعلام کرده که تهران میزبان چندین رویداد مختلف تجاری با موضوع عضویت در سازمان همکاری شانگهای و حضور برخی اعضای دائم و ناظران این پیمان بوده است؛ لذا به نظر میرسد با توجه به بن بست ادامه دار با غرب بر سر مذاکرات هستهای و تحریمهای فراگیر، مقامات ایرانی از حضور دائمی در سازمان همکاری شانگهای به عنوان ابزاری برای سرعت بخشیدن به سیاست "نگاه به شرق" استفاده خواهند کرد؛ سیاستی که روابط دیپلماتیک ایران با چین و ایران با روسیه را بیش از پیش تحکیم خواهد بخشید و این یعنی بر هم خوردن توازن قدرت در سطح بین الملل. به همین خاطر است که تحلیل گران، این موافقت اعضای دائم با حضور قطعی ایران به عنوان عضو اصلی سازمان همکاری شانگهای را اغلب به عنوان نتیجه روابط ایران با روسیه و چین اعلام کرده اند.
اخیراً، جنگ اوکراین باعث تعمیق روابط تهران با مسکو شده است و روابط با پکن نیز در دوران ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی جلوه برجستهای به خود گرفته است. با این حال، دولت ایران، سازمان همکاری شانگهای را به عنوان بستری برای گسترش روابط با قدرتهای کمتر توسعه یافته جهانی نیز میبیند. در واقع، سازمان همکاری شانگهای به تهران یک مجمع دیپلماتیک برای پیگیری روابط نزدیکتر با منطقه میدهد، روندی که قبلاً توسط سیاستهای دولتهای غربی مختل شده بود، اما حالا عدم انسجام و محدودیتهای داخلی در دولتهای آسیای مرکزی، ایران را مبدل به یک مرکز حمل و نقل بالقوه و جایگزینی برای وابستگی به غرب خواهد کرد.
در آخر باید به این موضوع توجه کنیم که مطمئناً حضور و الحاق نوپای ایران به سازمان همکاری شانگهای نشان دهنده راه حلی نهادی برای دور زدن تحریمهای غربیها در سطح بین الملل و خروج از بن بستهای سیاسی و اقتصادی برای این کشور نخواهد بود. با این حال، این تحولات بهعنوان شاخصهایی از مشارکت و همکاری رو به رشد تهران با کشورهایی که در حوزه نفوذ سازمان همکاری شانگهای قرار دارند، مثمر ثمر خواهد بود که این امر، زنگ خطری است برای ایالات متحده و اروپا که اگر هوشیار نباشند، ممکن است صدمات جبران ناپذیری را در آسیا، خاورمیانه و حتی در سطح جهان تجربه کنند.