به گزارش خبرنگار ایبِنا، رنان کالری، پژوهشگر ارشد مطالعات خاورمیانه در موسسه اشپیگل به طور ویژه به این موضوع ورود کرده و تبعات این عضویت و نزدیکی ارتباط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایران، چین و روسیه را مورد بررسی قرار داده است.
پذیرش ایران به عنوان عضو کامل و دائم سازمان همکاری شانگهای در اجلاس سمرقند در ۱۶ سپتامبر ۲۰۲۲، افق جدیدی از چندجانبه گرایی داخلی، منطقهای و جهانی را خواهد گشود که این امر نه تنها برای ایران بلکه برای کشورهایی که روابط و منافع مشترکی با ایران دارند، مفید خواهد بود.
خبر عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای توسط رسانههای ایرانی به عنوان دلیلی بر نزدیکی تنگاتنگ ایران، چین و روسیه عنوان میشود. با این ادعا، به نظر باید پذیرفت که فشار احتمالی چین و روسیه، عاملی مهم برای پذیرش دائم ایران در این سازمان بوده است.
به همین دلیل است که بسیاری از تحلیلگران استدلال میکنند که حتی اگر ایران نتواند فواید زیادی از پیوستن به سازمان همکاری شانگهای در کوتاه مدت کسب کند، اما این امر نشان دهنده تمایل ایران برای پیشرفت و توسعه روابط قویتر با چین و روسیه، دو تن از قدرتمندترین اعضای سازمان خواهد بود.
لذا، پیوستن به سازمان همکاری شانگهای موفقیتی برای ایران هم در بعد اقتصادی و هم در بعد سیاسی خواهد داشت؛ ابعادی که میتواند فشارهای اقتصادی و سیاسی آمریکا و هم پیماناش بر روی ایران در منطقه و جهان را با کمک چین و روسیه، قدری کاهش دهد. از سال ۲۰۱۸، هنگامی که ایالات متحده در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ از توافق هستهای تهران با قدرتهای بزرگ جهان خارج شد، اقتصاد ایران آسیب جدی در حوزه داخلی و بین المللی را متحل شده است. به خاطر همین است که عضویت در سازمان همکاری شانگهای راههای جدیدی را برای تجارت و همکاری با کشورهای همسایه باز خواهد کرد که در ازای آن به ایران برای حل چالشهای اقتصادی و سیاسی نیز کمک خواهد کرد.
ما پیش بینی میکنیم که افزوده شدن ایران به ساختار دائم سازمان همکاری شانگهای، ارزش قابل توجه این سازمان به عنوان یک نهاد منطقهای را افزایش خواهد داد، زیرا سازمان همکاری شانگهای هم اکنون تمامی بازیگران لازم را برای حل چالشهای منطقهای مانند امنیت، حمل و نقل و توسعه اقتصادی در کنار هم خواهد داشت.
اکنون که عربستان سعودی نیز به عنوان یک شریک تعاملی به این نهاد پیوسته است، سازمان همکاری شانگهای میتواند بستری مناسب برای حاکمیت ایران و پادشاهی عربستان فراهم کند تا بر سر اختلافات فی ما بین کار کنند و شاهد بهبود روابط دیپلماتیک خود باشند. از سوی دیگر، حضور دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای، فرصتی برای پاکستان و ایران خواهد بود تا پای میز مذاکره بیایند و در مورد مسائل اختلافی که بین کشورهای همسایه وجود دارد، بحث و گفتگو کنند؛ بنابراین میبایست قبول کرد که الحاق ایران به سازمان همکاری شانگهای پیام یکپارچگی منطقهای را منعکس میکند و نماد آغاز دوره جدیدی از منطقه گرایی است.
علیرغم بحرانهای جاری منطقه ای، اجلاس سازمان همکاری شانگهای در سمرقند، ارزش ها، اصول و سرنوشت مشترک و همکاری برد-برد را برای منطقه مورد تاکید قرار داد. با این حال، با توجه به تجربیات قبلی، نباید نسبت به تغییر چشمگیر فضای منطقه بیش از حد خوش بین بود. در سال ۲۰۱۷، زمانی که هند و پاکستان به سازمان همکاری شانگهای پیوستند، بسیاری دوران جدیدی از دوستی بین دو کشور را در بوق و کرنا کردند، اما سازمان همکاری شانگهای نتوانست اصطکاک بین رقبا را کاهش دهد. به همین دلیل بود که رهبران هند و پاکستان در آخرین اجلاس سران در سمرقند حتی به صورت غیررسمی نیز با هم ملاقات نداشتند، اما حال باید منتظر ماند و پیامدهای حضور ایران در نقش جدید را نظاره گر شد.
ایران به دنبال دسترسی به منطقه آسیای مرکزی به عنوان مارکتی قابل توجه برای محصولات و کالاهای خود خواهد بود. سازمان همکاری شانگهای هم شامل بزرگترین تولیدکنندگان سوخت و هم بزرگترین خریداران هیدروکربن است؛ بنابراین بستری جذاب هم برای ایران و هم برای کشورهای منطقه خواهد بود. از طرف دیگر بسیار بعید است سازمانی که بیشتر بر امنیت و ثبات در منطقه وسیع اورآسیا متمرکز است، چنین فرصتی را برای ایران فراهم نکند. ایران هم قطعا تمایل دارد این فرصت را مغتنم بشمارد، اما تحلیل رسانههای داخل ایران، از چند پارگی این تفکر خبر میدهد.
برخی منتقدان در ایران اشاره دارند که پیوستن به این سازمان معضل اقتصادی کشور را برطرف نمیکند. روزنامه محافظه کار کیهان تا آنجا پیش رفت که به مقامات هشدار داد "از تبدیل ایران به بازار محصولات شرق خودداری کنند" که اشارهای به کالاهای چینی دارد.
برخی دیگر از تحلیلگران ایرانی از دولت خواسته اند که مذاکرات سازنده هستهای با غرب را دنبال کند و از مقررات کارگروه مبارزه با پولشویی جهانی برای رسیدگی به مشکلات تجاری کشور پیروی کنند. ایران در لیست سیاه گروه ویژه اقدام مالی (FATF) قرار دارد، اما در این مدت به دلیل ملاحظات امنیتی و سوء ظن به عملکرد آن، از تصویب لوایح مورد نیاز این نهاد ناظر خودداری کرده است؛ بنابراین حاکمیت داخل ایران با ۳ جریان غالب در موضوع پیوستن به پیمان شانگهای روبرو هست؛ یک جریان قدرتمند، موافق این رویداد سیاسی و اقتصادی و دو جریان نسبتا کم قدرت، مخالف افزایش فعالیت ایران در این سازمان. اما به نظر میرسد خواست و قدرت جریان حاکم که حمایت رئیس جمهور و رهبری ایران را در پشت خود دارد، موجب حضور هر چه قدرتمندتر ایران در فعالیتهای سازمان همکاری شانگهای خواهد شد.
موضوع دیگری که ایران میتواند با همراهی و کمک کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای بر آن فائق آید، افغانستان و پیامدهای تسلط طالبان بر منطقه است که موضوع اصلی مورد بحث در نشست تاجیکستان بود. خروج ایالات متحده از افغانستان چشم انداز منطقه را تغییر داد. از سوی دیگر، ایران، جایی که در حال حاضر ۲ میلیون افغانی قانونی و غیرقانونی در آن زندگی میکنند، مرز طولانی با افغانستان دارد و هزاران پناهجوی جدید بعد از حمله طالبان به این کشور سرازیر شدهاند. یک مقام نظامی ایرانی اعلام کرد که از زمان تسلط طالبان بر افغانستان، دولت روزانه ۲۰۰۰ پناهجوی افغان را از عبور غیرقانونی از مرز شمال شرقی تایباد به ایران منع کرده است.
همین موضوع باعث شد که وزرای خارجه چین، روسیه، پاکستان و ایران در روز ۱۶ سپتامبر، در اولین روز اجلاس، نشستی اختصاصی برای گفتگو درباره پیامدهای حضور طالبان در افغانستان برگزار کنند و تدابیر لازم برای کنترل این شرایط را اندیشیده و اتخاذ کنند. همه کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای، نگران ثبات افغانستان هستند و خروج ایالات متحده، فرصتی برای یک همکاری خوب امنیتی در اختیار آنها قرار میدهد.
منفعت دیگری که ایران از این عضویت دائم میبرد، استراتژی این کشور در استفاده از روابط با چین و روسیه به عنوان اهرم فشاری علیه پایتختهای غربی است که تا حدودی در طول سالها جواب داده است. با این حال، ایران هرگز از شعار خود، یعنی "نه شرقی، نه غربی" که از انقلاب ۱۹۷۹ ستون سیاست خارجی این کشور بوده است، منحرف نشد. اما زمانهای مختلف نیاز به سیاستهای متفاوتی داشته است.
با این حال، تحلیلگران در ایران استدلال میکنند، اصرار ایران برای داشتن یک صندلی دائمی بر سر میز اصلی پیمان شانگهای، اهرم بیشتری برای قدرتمندی تهران، مسکو و پکن ایجاد خواهد کرد.
در پایان توجه به این نکته اهمیت دارد که برخی مواقع این تصور غلط در سیاست خارجی ایران وجود دارد که صرفاً عضویت در بدنههای مختلف نهادهای منطقهای و جهانی میتواند به خودی خود دیوار تحریمها را بشکند و به روابط خارجی متنوع و پربار منجر شود. این مسئله قرار نیست لزوما به از بین رفتن تحریمها کمک کند، اما قطعا شرایط را در آینده بهتر خواهد کرد.