به گزارش روز یکشنبه شبکه خبری اقتصاد و بانک ایران (ایبِنا)، اگرچه در بسیاری از کتب اقتصادی، مفاهیم در قالب تعاریف نهادها، ابزارها، بنگاهها، خانوار و غیره میگنجد و جایگاه سختافزاری برای رسانهها در نظر گرفته نمیشود، اما به صراحت میتوان ادعا کرد که مبحث افکار و انتظارات از جمله کلیدیترین مفاهیم در اقتصاد هر کشور است که بر تمامی ارکان اقتصاد ملی تاثیرگذار خواهد بود.
در این راستا، توجه به این نکته ضروری است که عنصر کلیدی جهتدهنده انتظارات، اطلاعات است که اثربخشی اطلاعات در اقتصاد، در گرو جایگاه رسانههای فعال در این حوزه است. اگرچه سایتها، روزنامهها و رسانههای جمعی بسیاری در کشور در حوزه پول و بانک فعال هستند، اما عملکرد این گروه، از وضعیت مطلوب فاصله بسیاری دارد. بر این اساس در ادامه، به دو آسیب شایع در این رابطه اشاره میشود.
الف- اعتبار علمی-تحلیلی
یکی از عواملی که باعث شده جامعه علمی کشور به نگارش یادداشتها و مقالات تحلیلی در سایتها و روزنامههای اقتصادی کشور رغبتی نداشته باشد، نظام اعتباردهی وزارت علوم در برخورد با این رسانههاست. یکی از اقدامات کلیدی کشورهای توسعهیافته، برخورد علمی با رسانههایی است که گستردگی انتشار آنها تاثیر بسیاری در آگاهی و سواد عمومی و اختصاصی مردم دارد.
از این رو در این کشورها، اساتید اقتصاد و سایر رشتههای مرتبط باید در یک دوره زمانی مشخص، حداقل یک مقاله کوتاه تحلیلی در یکی از ژورنالهای معتبر چاپ کنند. این مساله به محتوای علمی سایتها و روزنامههای اقتصادی هر کشور، غنای بیشتری بخشیده و تاثیر شگرفی در ارتقای سواد عموم مردم و فعالین اقتصادی دارد. نقطه عطفی که خلا آن در کشور ما کاملاً محسوس است.
به بیان دقیقتر، اگرچه اساتید و دانشجویان دانشگاه پرچمداران پیشرفت در کشور هستند، اما ثمرات و نظرات علمی آنها منحصراً در مقالات علمی پژوهشی، ترویجی و تخصصی چاپ میشود؛ چرا که این نوع مجلات مقدمات ارتقای رتبه علمی اساتید و دانشجویان را فراهم میآورند و انتشار نظرات آنها در رسانههای گروهی (روزنامهها و سایتهای تخصصی) تاثیری در پیشرفت رتبه علمی آنها ندارد. از جمله آسیبهای این ناکارآمدی میتواند شامل موارد ذیل باشد:
• عدم بهرهمندی از نظرات و راهکارهای طیف گستردهای از کارشناسان
• انحصار فضای رسانه اقتصادی کشور در دست طیف معدودی از فعالان سابق این حوزه و رشد نفوذ این افراد در جهتدهی انتظارات و تصمیمات بازیگران اقتصادی کشور
• استفاده گروهی معدود از خوانندگان مجلات علمی-پژوهشی، علمی-ترویجی و علمی-تخصصی از نظرات اساتید و دانشجویان نخبه کشور
• پیدایش فقر علمی در محتوای سایتها و روزنامههای فعال در حوزه بازارهای پول، سرمایه، بیمه و دیگر حوزههای مرتبط
• انحراف موضوعات پژوهش و ذهن جامعه دانشگاهی کشور از مسائل روز اقتصادی کشور
• ناتوانی اساتید و پژوهشگران در ارائه تحلیلها و یادداشتهای کوتاه، غیرفنی و قابل فهم برای عموم مردم
• ناتوانی وزارت علوم در ایجاد ارتباط بین خبرگان دانشگاهی و عموم مردم
• انباشته شدن کتب و مقالات علمی-پژوهشی در کتابخانههای دانشگاهها و اثرگذاری پائین آنها در حل مشکلات اقتصادی و ارتقا دانش عموم مردم
ب- استقلال و اخلاق حرفهای
یکی از اصلیترین دلایل حمایت مردم از گسترش رسانهها در سراسر جهان، اعتماد به آنها و پیگیری مطالب مرتبط به منافع عمومی توسط آنهاست که این امر مستلزم استقلال حرفهای رسانهها میباشد. از این رو، از آسیبهای شایع در حوزه پول و بانک در کشور، میتوان به وابسته بودن رسانهها و عدم استقلال آنها در برخی موارد اشاره کرد.
به بیان دقیقتر، نهادهای اقتصادی کشور با توجه به درآمدزایی، در برخی موارد اقدام به تاسیس پایگاههای خبری و انتشار روزنامه میکنند؛ یا به شکل غیرمستقیم (و با حمایت مالی از روزنامهها و سایتهای خبری و تحلیلی معروف) اقدام به جهتدهی رسانهها کنند.
البته داشتن حامی مالی برای یک رسانه نه تنها عیب به حساب نمیآید، بلکه میتواند یک نقطه مثبت تلقی شود. آنچه در این زمینه مایه نگرانی به نظر میرسد آن است که حمایت مالی باعث شود مسئولین پایگاه خبری و یا روزنامه از بیان حقیقتهایی که مورد علاقه حامی مالی نیست، خودداری کنند و طبعا این مسئله با استقلال و اخلاق حرفهای یک رسانه در تعارض است و زمینه ریزش مخاطبها در بلندمدت را فراهم میکند.
در واقع، اگر مردم واقعیت جامعه را متفاوت از اخبار منتشره از سایتها و روزنامههای اقتصادی علیالخصوص رسانههای فعال در حوزه پول و بانک حس کنند، اعتماد ملی (که بزرگترین سرمایه هر حکومتی است) میتواند مخدوششده و صدماتی با هزینههای گزاف بر اقتصاد تحمیل خواهد شد.
در مجموع به نظر میرسد رسانههای اقتصادی که اخبار و مسائل بازار پول (به عنوان بزرگترین بازار مالی کشور) را دنبال میکنند، از جایگاه بسیار حساسی برخوردارند. بر این اساس، ضرورت دارد نظارت درونی در روزنامهها و پایگاههای فعال در حوزه پول و بانک، در زمینه انتشار یادداشتها و تحلیلهای علمی کوتاه با کیفیت بالا، وجود داشته باشد. زیرا ارزش و اثرگذاری این محصولات علمی اگر از مقالات علمی-پژوهشی بالاتر نباشد، پائینتر نیست. علاوه بر این، لازم است مسئولین روزنامهها و پایگاههای مذکور همواره به استقلال حرفهای و اخلاقی خود پایبند باشند و به دلیل ملاحظات سیاسی و سازمانی، از بیان حقیقت شانه خالی نکنند. در کنار نظارت درونی، نظارت بیرونی توسط سیاستگذاران فضای علمی کشور نیز ضروری به نظر میرسد.
میثم کریمی؛ کارشناس اقتصادی