به گزارش خبرنگار ایبِنا، اهمیت خلق پول از طریق وام دهیهای بانکها، میطلبد که نیم نگاهی دوباره به چگونگی فرایند خلق اعتبار نظام یا سیستم بانکی داشته باشیم.
مراد آن است که نشان دهیم بانکهای تجاری از سپرده مردم چگونه به کمک «ضریب فزاینده پولی» کارخانه تولید اعتبار با پول را به کار میاندازند. منظور ما از اعتبار، اعطای وام و تسهیلات کوتاه مدت بانک است که به عموم عرضه میشود.
منظور از خلق پول یا اعتبار چند برابر شدن آن وامها و تسهیلات است.
در یادداشت قبلی گفته شد «هر وامی یک سپرده خلق میکند» وحالا به آن اضافه کنید که: «بانکها صرفاً عرضه کننده و تأمین کننده پول نیستند، بلکه همچنین، از جهتی مهم، تولیدکنندگان پول هستند.»
بانکها از طریق قرضدهی سپردهسازی میکنند. به جای آنکه وام را به صورت نقد به شما بدهند، اصلاً این کار نشدنی است. بانک، چکی به نام شما که قرض گیرندهاید صادر میکند و شما آن را در حساب خود میخوابانید و به طلبکار خود چکی میدهید که او آن مبلغ را در حساب پس انداز خود میگذارد. بر پایه علم و تجربه بانکداران میدانند مبالغی که سپردهگذاران برداشت کردهاند بهزودی به بانک آنان برمی گردد.
بهعلاوه بانکها میدانند که تمامی سپرده گذاران در شرایط عادی اقتصاد برای برداشت تمامی سپرده خود به بانک مراجعه نمیکنند. برای پاسخ گویی به تعهدات بدهی و داشتن نقدینگی کافی، بانکها مقداری مشخص از سپردههای مردم را ملزم هستند نزد بانک مرکزی نگه دارند. فرض کنید این درصد که به آن «حداقل قانونی ذخیره نقدی» میگویند ۱۰ درصد باشد؛ بنابراین بانکها میتوانند تا ۹۰ درصد سپردههای مردم را به مردم وام دهند.
برای مثال؛ ابتدا فرض میکنیم بانکها دو نوع دارایی دارند: نسبت حداقل ذخیره قانونی نقدی و وامها و تسهیلات کوتاه مدت عرضه شده به عموم (برای کسب سود). فرض کنید به قول اقتصاد کلانیها سیستم هیچگونه «نشتی» (Leakage) برای پول نقد ندارد (یعنی، هیچ مجاری برای خروج نقد به خارج سیستم بانکی وجود ندارد.) به اضافه فرض کنید معاملات و داد و ستدها با چک صورت میگیرد.
فرض کنید چند نام آشنا برای ما مثلاً محمود، حسن و ابراهیم صاحب وجوه مازادند. محمود ۱۰۰۰ ریال (برای سهولت بحث) در بانک «الف» سپرده گذاری کرده است که نسبت ذخیره قانونی آن ۱۰ درصد است. پس بانک مرکزی ۱۰۰ ریال از آن سپردهها را نزد خود نگه میدارد و بانک مزبور میتواند ۹۰۰ ریال باقیمانده را به حسن قرض دهد. حسن هم این مبلغ را صرف خرید کالاهایی به ارزش ۹۰۰ ریال از ابراهیم مینماید و او نیز آنرا در بانک «ب» به سپرده میگذارد. این قصه ادامه دارد تا سپردهها آنقدر تقلیل یابند که قدرت وام دهی خود را از دست بدهند.
جدول زیر فرایند خلق اعتبار (پول) را در سیستم بانکی به عنوان یک کل به نمایش میگذارد.
این فرایند به عرضه پول کشور در کل چقدر میافزاید؟
(به رابطه عرضه پول و تورم در یادداشتهای آینده خواهیم پرداخت.) به اندازه (∆M)، بخاطر یک سپرده گذاری اولیه ۱۰۰۰ ریالی چگونه؟
بنابراین، با یک ذخیره نقدی ۱۰ درصدی یک سپرده اولیه ۱۰۰۰ ریالی میتواند ۱۰.۰۰۰ ریال به عرضه پول کشور اضافه کند. پس ضریب فزاینده اعتبار یا پول ۱۰ است و میتوان فرمول آنرا به صورت زیر نوشت:
که در آن ∆D مبین سپرده اصلی و r بیانگر و نمادی برای نسبت حداقل ذخیره نقدی قانونی است. بدیهی است هر چه r کوچکتر باشد مقدار ضریب فزاینده اعتبار بزرگتر میشود. اگر بانک مرکزی r را بالا برد ضریب فزاینده اعتبار یا سپرده ضعیفتر خواهد شد. در یک کلمه، بانکها به شدت نیاز به نظارت کارا و سیستمی دارند، چرا که قدرتی خاص خود دارند که مثل هر قدرت میتواند مصیب بار باشد و بحرانهای مالی را سبب شوند یا ممد آنها باشند. یعنی میتوانند با قرض دهی بسیار بیشتر از میزان سپردههای اصلی و اولیه خود سپرده خلق کنند.
در کلاس پول و بانک از راههای دیگری هم به همان نتایج بالا میرسیم از جمله از روش «ذخیرههای مازاد» یعنی تفاوت ذخیره واقعی و عملی و ذخیره قانونی. به هر پولی که بانک بیشتر از ذخیره قانونی معین شده بانک مرکزی نگه دارد و بتواند وام دهد «ذخیره مازاد» میگویند.
عملیات جبری آن اینجا لازم نیست و ملاحظه حوصله مخاطبان لازم است. نکته مهم بحث مفهوم فرایند خلق اعتبار یا پول بود با موتور ضریب تکاثری یا فزاینده پول و سپرده و اینکه سپرده اولیه یک اثر «فزاینده» بر عرضه پول کشور دارد و ضریب فزاینده اعتبارات که سیاست ساز پولی باید چهار چشم مواظب آن باشد (خرد جمعی) که میتوان آنرا بصورت کل افزایش عرضه پول تقسیم بر افزایش سپردهها تعریف کرد. یعنی همان رابطهای که اشاره شد:
نتیجه منطقی و توصیه سیاستی بحث آنکه:
تبیین و نظارت مجلسیان و مقام پولی در r و مدیریت عرضه پول در نزولی نمودن روند تورم کارساز مهمی میتواند باشد.
احمد یزدان پناه / استاد دانشگاه الزهرا(س)