This is a modal window.
به گزارش روز سهشنبه شبکه خبری اقتصاد و بانک ایران(ایبِنا)، نظام بانکی کشور در حال حاضر با مشکلات متعددی روبهرو است و بیم آن میرود که در آینده نه چندان دور، با بحرانهای جدی روبهرو شود. این مشکلات در حالی رخ داده است که همه ساله همایشهای متعددی پیرامون نظام بانکی برگزار میشود و دهها پژوهش در هر یک از این همایشها ارائه میشود. از سوی دیگر، پایاننامهها و مقالات دانشجویی متعددی در دانشکدههای اقتصاد، حسابداری و مدیریت پیرامون مسائل نظام بانکی به رشته تحریر درمیآید. با تداوم مشکلات نظام بانکی و حتی افزوده شدن آنها، این سوال به ذهن خطور میکند که چرا این حجم بالای پژوهش نتوانسته است کمک شایانی به برطرف شدن مشکلات نظام بانکی کشور کند؟
به نظر میرسد دهها همایش و صدها پایاننامه و مقالهای که در حوزه نظام بانکی تاکنون برگزار و تدوین شده، تاکنون دستاورد کافی برای نظام بانکی کشور نداشتهاند و نتوانستهاند به کاهش مشکلات آن کمک کنند. دلایل بروز این مشکل نیاز به بررسیهای دقیق و علمی دارد و باید به عنوان یک موضوع مهم پژوهشی مطرح شود و با کار دقیق و علمی به بررسی ریشههای این پدیده خطرناک پرداخته شود. اما با نگاهی گذرا به پژوهشهای انجام شده مشاهده میکنیم که اکثر آنها دارای یک ضعف مشترک هستند. ضعفی که میتواند به عنوان یکی از دلایل عدم کاربردی شدن این پژوهشها شناسایی شود.
به طور کلی میتوان گفت اکثر پژوهشهایی که در حوزه نظام بانکی ایران انجام شدهاند از دو روش: مدلهای اقتصادسنجی و پرسشنامه استفاده کردهاند. در روش اقتصادسنجی با استفاده از دادهها و گزارشهای آماری، مدلهای اقتصادی با استفاده از نرم افزار تخمین زده میشود و در نهایت نتایج به دست آمده مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد.
در روش پرسشنامهای نیز در مورد موضوعی خاص، پرسشنامهای مناسب طراحی و با مراجعه به مشتریان نظام بانکی و یا کارمندان و کارشناسان بانکی، این پرسشنامهها پر میشود. سپس با استفاده از نرمافزارهای آماری، نتایج بدست آمده تحلیل میشود. با این حال، بهنظر میرسد این مطالعات از حیث روششناسی دارای مشکلات جدی باشند.
در واقع، آنچه در گام اول پژوهش باید مشخص گردد، مبانی نظری و چارچوب تحلیلی پژوهش است. به عبارت دیگر، ابتدا باید مشخص شود که محقق در چه چارچوب تحلیلی و بر پایه کدام نظریه علمی قصد تحلیل و پاسخگویی به سوالات پژوهش را دارد. پس از عبور از این مرحله، در گامهای بعدی به تحلیل موضوع پرداخته شده و برای بررسی صحت یافتههای تحلیل نظری، از مدلهای اقتصادسنجی یا پرسشنامه استفاده میشود.
بر این اساس، کاربرد مدلهای اقتصادی، استفاده از دادهها و گزارشهای آماری و نیز پرسشنامه، باید جهت بررسی صحت یافتههای تحلیل نظری باشد؛ اما در پژوهشهای داخلی معمولا به این نکته توجه نشده است و مدلهای اقتصادی و پرسشنامه به تنهایی و بدون اتکا به چارچوب نظری مورد استفاده قرار گرفتهاند. لذا روششناسی بسیاری از پژوهشها دارای نقص و ایراد اساسی به نظر میرسند. بدین معنا که در این پژوهشها پس از بیان سوالات و فرضیههای تحقیق، بلافاصله به سراغ دادههای آماری یا طراحی پرسشنامه رفته و تلاش کردهاند با استفاده از این دو، به بررسی فروض تحقیق و پاسخگویی به سوالات آن بپردازند.
با توجه به آنچه مطرح شد، روش صحیح پژوهش بدین صورت است که در گام اول، سوالات و فرضیههای تحقیق مشخص میشود. در گام بعدی، چارچوب نظری پژوهش مشخص میشود و دلایل انتخاب آن چارچوب و تناسب آن با موضوع پژوهش شرح داده میشود. سپس با استفاده از چارچوب نظری، به تحلیل پرداخته و برای پاسخگویی به سوالات پژوهش تلاش میشود. در گام بعدی بر پایه تحلیل نظری، به طراحی پرسشنامه و یا استفاده از مدلهای اقتصادی و تخمین پرداخته میشود. اما این روش در بسیاری از پژوهشهای داخلی رعایت نشده و پژوهش محدود به بررسی آماری و استفاده از مدلهای اقتصادی شده است. بنابراین، تحلیل نظری و استفاده از چارچوب علمی متقن را میتوان حلقه مفقوده بسیاری از پژوهشهای حوزه بانکی دانست.
در پایان لازم به ذکر است که اگر یک تحقیق دارای روششناسی درست و علمی نباشد، نمیتواند به نتایج دقیق، علمی و کاربردی دست پیدا کند. چنین پژوهشی حتی اگر از نظر آماری نتایج دقیقی به همراه داشته باشد، توانایی پاسخگویی دقیق و صحیح به سوالات پژوهش را ندارد و نمیتواند در عمل مورد استفاده واقع شود. برای بهبود پژوهشهای حوزه بانکی و افزایش کارایی آنها در صحنه عمل، ضروری است که به روششناسی صحیح علمی و استفاده از چارچوب نظری علمی و متقن توجه ویژه شود و پژوهشگران با استفاده از روشهای علمی و به کارگیری اصول پژوهشی صحیح، صحت و کارایی نتایج پژوهش خود را افزایش دهند.
سعید مسگری؛ کارشناس اقتصادی
This is a modal window.