مهدی میرزایی؛ کارشناس اقتصادی در گفتگو با خبرنگار ایبِنا، بیان کرد: بحث تعیین نرخ ارز، موضوعی چند وجهی است، که یکی از مولفههای اثرگذار بر آن، تراز تجاری است. نکته قابل توجه این است که آیا بازاری واجد شرایط که کارایی اقتصادی داشته باشد، وجود دارد یا خیر؟ تا زمانی که چنین بازاری وجود نداشته باشد، تاثیر مولفههایی مثل تراز تجاری بر نرخ ارز به صورت مقطعی خواهد بود.
این کارشناس اقتصادی خاطرنشان کرد: بازار ارز ایران کارا نیست، به دلیل اینکه دارای ویژگیهایی همچون ساختار انحصاری در سمت عرضه، پوشش تقاضای قاچاق، وجود تقاضای سفتهبازی و غیرمولد، پوشش تقاضای خروج سرمایه است، در نتیجه پیگیری سیاست تقویت ارزش پول ملی، در گامهای نخست مستلزم حرکت به سمت کاراتر شدن ساختار بازار است.
وی افزود: همانطور که گفته شد در صورت ایجاد ساختار درست، بهبود تراز تجاری و بازگشت ارز حاصل از صادرات، میتواند به عنوان یکی از مولفههای تقویتکننده سمت عرضه ارز در اقتصاد، به سهم خود زمینه مهار نرخ ارز و بهبود وضعیت ارزی را به همراه داشته باشد.
میرزایی با بیان اینکه عوامل دیگری نیز در تعیین نرخ ارز اثرگذار است، تاکید کرد: چند سال گذشته تراز تجاری بهبود داشت، اما باید بررسی کرد که آیا ارز حاصل از صادرات به چرخهء اقتصاد داخلی و فعالیتهای مولد بازگشته یا خیر؟ در صورتی که این ارز برنگردد، در عمل اثر خاصی بر بهبود وضعیت ارزی نخواهد گذاشت، بلکه با فروش کالاها به خارج از کشور، زمینهء کمبود در داخل و افزایش قیمت داخلی نیز ممکن است ایجاد شود.
این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: امروز بر اساس واقعیات عملی نرخ ارز یکی از مولفههای اثرگذار در تعیین نرخ تورم است، بیش از ۸۰ درصد از واردات کشور، نهادههای واسطهای و کالاهای سرمایهای است که در چرخههای ابتدایی تولید قرار میگیرند، بنابراین ارز مشخصکننده هزینه تولید است. در صورتی که نرخ ارز جهش داشته باشد، هزینه ریالی واردات و در نتیجه هزینه تولید افزایش پیدا میکند و زمینه افزایش نرخ تورم را به وجود خواهد آورد. اما اگر بهبود تراز تجاری و بازگشت ارز حاصل از صادرات با بازاری کارا رخ دهد، قاعدتا با مهار نرخ ارز، زمینهء مهار هزینههای تولید نیز فراهم میشود که خود باعث مهار تورم خواهد شد.
وی در پاسخ به این پرسش که چه اقداماتی برای افزایش صادرات به کشورهای هدف لازم است؟ گفت: افزایش صادرات به کشورهای هدف، هم مجاری سیاسی و هم مجاری اقتصادی رو طلب میکند. بالاخره امروز قابل انکار نیست که بخش قابل توجهی از اقلام صادراتی کشور، به صورت خامفروشی یا کالاهایی است که چندان پردازش پیچیده صنعتی بر آنها وجود ندارد. بهبود صادرات نیازمند تدوین یک نقشهراه صنعتی همراه با یک نقشهراه تجاری است.
میرزایی تصریح کرد: کیفیت تولیدات داخلی و تنوع آنها باید به نحوی باشد که بازارهای کشورهای هدف را تحت تاثیر قرار دهد. نکته دیگر مربوط به مجاری سیاسی است، یکی از عناصر کلیدی در وقوع صادرات، بهرهگیری از دیپلماسی اقتصادی است تا با این عنصر امکان تبادل با کشورهای هدف، به وجود بیاید.
او ادامه داد: یک نکته زمینهای وجود دارد؛ اینکه تا زمانیکه ثبات در اقتصاد ایجاد نشود، سخنگفتن از رشد پایدار صادرات و تراز تجاری، سراب است. رشد پایدار مستلزم وجود چشمانداز مثبت در لایههای مختلف اقتصادی است و تا زمانی که ثبات نباشد، فعالان اقتصادی سعی میکنند به صورت مقطعی در مورد صادرات تصمیمگیری کنند. با این تفاسیر، باید دید که در سال جاری و سال آینده، وضعیت تراز تجاری و صادرات به چه نحو خواهد شد. رشد پایدار از وجود احتمالی سیاستها برای بهبود تراز تجاری خبر میدهد.
این کارشناس اقتصادی در پایان تاکید کرد: بحث تعیین قیمت ارز، موضوعی چند وجهی است. همانطور که قبلا نیز گفتم، تحت تاثیر عناصر مختلفی قرار دارد که یکی از آن تراز تجاری است. اولا اگر ما یک بازار کارای ارز نداشته باشیم، آن وقت نمیتوان انتظار داشت که لزوما با افزایش تراز تجاری، نرخ ارز کاهش پیدا کند. ثانیا در مورد بازار کارا، یک نکته کلیدی مربوط به بازگشت ارز صادرات به چرخه فعالیتهای قانونی در اقتصاد کشور وجود دارد، اگر کشوری ۱۰۰ میلیارد دلار هم صادرات کند، اما ارز صادراتش به اقتصاد داخلی و فعالیت مولد بازنگردد، تاثیری بر نرخ ارز نخواهد داشت.