به گزارش خبرنگار ایبِنا، یکی از مهمترین مباحث مرتبط با ائتلاف اقتصادی بریکس در ماههای اخیر، مسئله افزایش درخواستهای رسمی و غیر رسمی کشورهای مختلف جهان نظیر ایران برای پیوستن به این گروه است. کشورهایی مانند ایران، عربستان سعودی و اندونزی عضو این سازوکار نیستند، ولی از مهمانان ویژهی دعوت شده به نشست سال ۲۰۲۲ این گروه بودند؛ همچنین در اجلاس بریکس پلاس در تاریخ ۲۵ ژوئن ۲۰۲۲ (۴ تیر ۱۴۰۱)، سخنگوی وزارت خارجه روسیه تأیید کرد که دو کشور ایران و آرژانتین به عنوان اولین اقتصادهای در حال توسعه، درخواست خود را برای پیوستن به این گروه ارائه کردهاند.
در این بین، آنچه که حائز اهمیت است، تبیین دلایل کشورهای جهان از رغبت و تمایل برای پیوستن به این گروه و بررسی متغیرهایی است که حضور در بریکس را برای اقتصادهای نوظهور و کشورهای در حال توسعه و حتی به نظر میرسد در آیندهای نه چندان دور، کشورهای پیشرفته و توسعهیافته، جذاب میکند.
در حالی که زمان زیادی تا برگزاری نشست سالانهی ائتلاف اقتصادی بریکس در آفریقای جنوبی نمانده است، ۱۹ کشور جدید علاقه خود را برای پیوستن به گروه کشورهای بریکس ابراز کردهاند. این میزان درخواست برای حضور دائمی به عنوان یکی از اعضا در این ائتلاف از زمان تاسیس آن بی سابقه بوده است.
طبق گزارشهای مشاهده شده، کشورهای عضو بریکس شامل برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی در تاریخ دوم و سوم ژوئن ۲۰۲۳ در شهر کیپ تاون گرد هم خواهند آمد تا در مورد گسترش این ائتلاف گفتگو کنند.
رئیس هیئت آفریقای جنوبی در گروه بریکس، آنیل سوکلال، اعلام کرد آنچه که در اجلاسیه جدید مورد بحث جدی قرار خواهد گرفت، چگونگی امکان توسعه حضور کشورهای دیگر در بریکس است. ۱۳ کشور به طور رسمی درخواست پیوستن به این گروه را داده و ۶ کشور دیگر به طور غیر رسمی، درخواست و تمایل خود را اعلام کردهاند.
ایران، عربستان، آرژانتین، امارات متحده عربی، الجزایر، مصر، بحرین، اندونزی از جمله اقتصادهای تاثیرگذاری هستند که تمایل خود را برای پیوستن به بریکس به طور رسمی ابراز کردهاند. وزرای خارجه پنج کشورعضو همگی تایید کرده اند که در مذاکرات پیش رو، مهمترین مسئله، بررسی پیوستن این کشورها به بریکس خواهد بود.
ائتلاف اقتصادی بریکس از معدود تشکلهایی است که توانسته است طی مدت زمان نسبتا مناسبی به محبوبیت حقیقی مبتنی بر منفعت همه جانبه برای کشورهای عضو دست یابد. بسیاری از گروههای اقتصادی و سیاسی جهان امروز، به دلیل تعارض منافع، دچار اختلافات شدید بلند مدت شده و توازن قدرت در بستر آنها به هم میخورد؛ اتفاقی که از سال ۲۰۰۹ یعنی از زمان تشکیل بریکس تا به امروز کمتر دیده شده و اعضا سعی کرده اند با هدف بیشینه کردن منافع هر ۵ کشور، مناسبات خود را به پیش ببرند؛ لذا چنین ساختاری قطعا مورد نظر و تمایل کشورها برای همکاریهای منطقهای و جهانی خواهد بود.
از طرف دیگر، بریکس که حدود یک پنجم اقتصاد جهان را به خود اختصاص داده است، به عنوان جایگزینی قدرتمند و قابل اتکا در مقابل سازوکارهای ناعادلانه و منفعت طلبانه آمریکا و جهان غرب ظاهر شده است. در حال حاضر، پنج عضو بریکس ۱۶ درصد به تجارت بین الملل و حدود ۲۴ درصد به تولید ناخالص جهانی کمک میکنند. چنین شرایطی نیز رغبت کشورهای دیگر جهان را برای پیوستن به بریکس، بر میانگیزد.
گروه بریکس ظرفیتهای فراوانی برای ایجاد ائتلاف جدید و اثرگذاری بر ترتیبات بین المللی دارد و با نظر به نقشه راه اجرایی این گروه میتوان گفت بریکس با آنکه هنوز در مراحل اولیه توسعهی فراگیر خود قرار دارد، اما اقدامات یکپارچه و مدون این ائتلاف در سطح مبادلات اقتصاد جهانی موجب شده که بتواند در آیندهای نزدیک در زمرهی قدرتهایی قرار گیرد که امکان ایجاد نظم اساسی و بنیادین نوینی را در بستر تجارت بین الملل داشته باشد.
به همین دلیل است که بریکس در سالهای اخیر، برنامههای اجرایی خود را بر جاری ساختن اراده کشورهای عضو در چارچوبهای ائتلافی و اصلاح نرم ترتیبات بین المللی قرار داده است.
همین عوامل موجب شده که بازاریابی صحیح و جهان شمول از مزایای پیوستن به بریکس در ویترین جهانی این گروه، خودنمایی جذابی برای سایر کشورها بکند.
یکی از مسائل و یا شاید بتوان گفت چالشهای مهم جهان امروز بویژه ایالات متحده و کشورهای غربی نظیر برخی قدرتهای هم پیمان با آمریکا، الحاق کشورهای جدید به بریکس است. این مسئله زمانی به چالش مبدل گشته است که قدرتهای منطقهای مانند جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی پس از بهبود روابط سیاسی و آغاز دور جدیدی از همکاریهای گستردهی خود در مدت اخیر، درخواستهای رسمی خود را به دبیرخانه ائتلاف بریکس ارسال کرده اند. واکنش مثبت اعضای فعلی بریکس نسبت به حضور ویژهی این دو کشور، نشان از عضویت قریب الوقوع ایران و عربستان سعودی در این گروه دارد. چنین اتفاقی برای ایالات متحده و کشورهای اروپایی قطعا موضوع خوشایندی نخواهد بود.
چالش اول این است که پیوستن ایران و عربستان به عنوان غولهای انرژی در جهان، سهم بریکس از منابع انرژی در سطح بین الملل را به شدت افزایش میدهد. چنین وضعیتی، توازن جهانی مدنظر آمریکا در حوزه انرژی را قطعا بر هم خواهد زد؛ زیرا ۳ کشور غنی از نفت و گاز که بیش از ۷۵ درصد از مخازن اصلی سوختهای فسیلی را در اختیار دارند، در یک ائتلاف قرار میگیرد و این شرایط، قطعا میتواند تأثیرات ژئوپلیتیکی مهم و حیاتی را در پی داشته باشد.
چالش بعدی این است که اگر کشورهای هم پیمان با چین در این ائتلاف پذیرفته شوند، خطر بزرگتری بیخ گوش غرب و آمریکا قرار خواهد گرفت. تولید ناخالص داخلی چین بیش از دو برابر مجموع هر چهار عضو دیگر بریکس است و تشدید و تحکیم مرکزیت اقتصادی چین با حضور کشورهایی که مراودات تجاری بالایی با آن داشته و دارند، در نظم جدید، تعادل قدرتهای اقتصادی در جهان را از بین خواهد برد.
این امر اقدامات اقتصادی و سیاسی ایالات متحده بویژه در موضوع تحریمهای بین المللی را به شدت خنثی خواهد کرد. همچنین تدابیر جدید پولی کشورهای عضو نظیر تشکیل پیمانهای پولی، خلق ارز مشترک، توسعه یک رمز ارز مشترک و انجام مبادلات تجاری با ارزهای ملی، قطعا جایگاه دلار در عرصه جهانی را متزلزل خواهد کرد.