به گزارش ایبنا، طرح مالیات بر عایدی سرمایه که به پایههای مالیاتی کشور اضافه میکند، میتواند در دو بخش کمککننده باشد. اول آنکه به درآمدهای مالیاتی کشور اضافه میشود و سیاستگذار میتواند پول به دست آورده را صرف فعالیتهای توسعهای و زیرساختی کند. دومین ویژگی طرح یاد شده نیز تنظیمگری بازارهایی است که در آن فعالیتهای سوداگرانه وجود دارد. با توجه به ویژگیهایی که در طرح مالیات بر عایدی سرمایه نهفته است، میتوان انگیزههای سفتهبازانه افراد عادی را مهار کرد. در حقیقت در بخشهایی که سیاست گذار دوست ندارد سفتهبازی رخ دهد، این قانون بسیار اثرگذار است. البته برخی از افرادی که در بازارهای ارز و طلا هستند متخصص نوسانگیری شدهاند، اما گروهی دیگر که در رده مبتدیها هستند فقط از موقعیتها استفاده میکنند، در نتیجه این طرح میتواند روی رفتار سفتهبازانه مبتدیها و مردم عادی در بازار، تاثیر بگذارد.
ارز و سکه به عنوان یک دارایی جذاب برای عامه مردم تلقی میشود، از اینرو باید این باور تغییر کند و سرمایههای خرد مردمی به سمت تولید و سایر فعالیتهای مولد هدایت شود. مشکلی که با مساله مالیاتها وجود دارد، این است که نرخ تورم بالا، اختلال در نظام مالیاتی ایجاد میکند. مالیات قیمتهای نسبی را تغییر میدهد که با این تغییر، میزان کارایی اخذ مالیاتها در نظام بازار کاهش پیدا میکند. در رابطه با طرح مالیات بر عایدی سرمایه نیزهمین نکته نهفته است، چرا که نمیتوان عایدی بر سرمایه را به صورت واقعی تشخیص داد. ممکن است یک دارایی افزایش قیمت داشته باشد، اما این بدان معنا نیست که فرد به صورت واقعی عایدی و کسب سود کرده است. به عنوان مثال خودرو شما همان خودرویی است که به خاطر تورم در اقتصاد، با افزایش قیمت روبرو شده است، بدین جهت تشخیص عایدی و سود واقعی در شرایط تورمی خیلی سخت است و احتمالا مُمیزان مالیاتی که میزان مالیات بر عایدی سرمایه را محاسبه میکنند، دچار مشکل میشوند. این اشتباهات میتواند نظام بازار را تغییر دهد. از همین رو در تصویب آیین نامه طرح مالیات بر عایدی سرمایه، باید به این موارد توجه شود تا مشکلات به حداقل برسد و قانون یاد شده به خوبی اجرا شود.
مساله بعدی این است که خیلی از کالاها و داراییهایی که در اقتصاد مبادله و خرید و فروش میشوند، در جایی ثبت نمیشوند. بدین ترتیب شما متوجه نمیشوید که فروشنده چقدر عایدی کسب کرده است تا شامل مالیات شود، به ویژه در بازار ارز و طلا و سایر بازارها که همین روال در آنها جریان دارد. بدین جهت شناسایی مشمولان و مودیان مالیاتی کار سختی است.
در جمع بندی این بحث باید گفت طرح مالیات بر عایدی سرمایه که برای تصویب نهایی در شورای نگهبان است، منافع متعددی دارد که مهمترین آنها تنظیم بازار و کاهش انگیزه سفتهبازانه است و این اثرگذاری در صورت کاهش نرخ تورم دو چندان خواهد شد. در آخر باید تاکید کنم که طرح مالیات بر عایدی سرمایه باید صحیح و به درستی اجرا شود تا اثربخش شود و بواسطه آن بازارهای طلا، ارز، خودرو و مسکن به آرامش طولانی مدت برسد.
کامران ندری؛ اقتصاددان و استاد دانشگاه