سیدعلی مدنی زاده در گفتگو با خبرنگار ایبِنا در این خصوص که استقلال بانک مرکزی چه نشانههایی دارد؟ گفت: اگر بخواهیم وضعیت کشورهای دیگر را ببینیم، در حال حاضر دایره کشورهایی که قوانین بانک مرکزی خود را به روز می کنند و استقلال بانک مرکزی در حال حفظ شدن است، گسترده شده و از سویی قوانین نیز مدرن تر شده است.
مدیر گروه مدلسازی پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی اظهارداشت: حتی در مورد کشورهای متکی به درآمد نفت نیز این اتفاق افتاده و نگاه به قوانین برخی کشورها مانند عراق، آذربایجان و افغانستان نیز حاکی از آن است که قوانین کاملا جدید و مترقی بوده که در آن استقلال بانک مرکزی به صورت مناسبی تامین شده و این می تواند منجر به این شود که هدف اصلی بانک مرکزی در کنترل تورم تامین شود.
مدنی زاده افزود: در ایران هنوز این اتفاق نیفتاده و در دوره های مختلف وابستگی بانک مرکزی به دولت را داشته ایم و تا قبل از سال ۷۹ دولت به صورت مستقیم از بانک مرکزی استقراض می کرد و این بانک مجبور بود منابع در اختیار دولت قرار دهد، ولی بعد از این سال دولت از طریق تسهیلات گرفتن از بانک ها وارد شد و عملا منابع بانک ها تخلیه می شد و به صورت غیرمستقیم این کار صورت پذیرفت و این وضعیت علاوه بر استمرار وابستگی، باعث شد تا بانک ها نیز دچار مشکل شوند.
وی تاکید کرد: موضوع بعدی فروش درآمدهای ارزی است که دولت بانک مرکزی را مجبور می کند که با قیمت مشخص آن را خریداری کند و چون حجم خرید بالا است، عملا کنترل در این بخش دشوار می شود. در زمانی که قیمت نفت بالا می رود این موضوع در ترازنامه بانک مرکزی نیز وارد شده و باعث ایجاد تورم می شود و متاسفانه دیدیم که در ایران تورم بالا و بحران ارزی ایجاد شد و بانک مرکزی در مقاطعی همواره مجبور به انجام کارهای ارزی دولت بود.
مدیر گروه مدلسازی پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی افزود: مسئله بعدی نداشتن قائده مالی در دولت است؛ در این شرایط اقتصاد از دلار پُر می شود و بانک مرکزی به عنوان بازیگر دوم تنها مجبور است در این مسیر حرکت کند و دنبال کننده می شود و نداشتن قائده مالی در بخش بدهی های دولت مسئله اساسی را ایجاد کرده است.
به گفته مدنی زاده، دولت وقتی که کسری بودجه دارد، بدهی ایجاد می شود و مجبور به انتشار اوراق می شود، این اوراق در بازار نرخ ها را بالا می برد و بانک مرکزی دوباره مجبور به خرید این اوراق برای مدیریت بازار می شود؛ بنابراین دولتی که استقلال ندارد عملا بانک مرکزی را تحت الشعاع قرار می دهد. موضوع دیگر که استقلال بانک مرکزی را از بین برده موضوع دخالت های دولت در نظام بانکی است و اگر بانک مرکزی بخواهد بانکی را مجازات کند و یا شفافیت کارها را بالا ببرد، عملا دولت مانع می شود و با دخالت خود اجازه فعالیت درست به بانک مرکزی را نمی دهد در نتیجه به این دلایل استقلال بانک مرکزی تحت الشعاع قرار گرفته است.
وی در خصوص دلایل مخدوش شدن استقلال بانک مرکزی، افزود: سه دلیل اصلی در این زمینه وجود دارد. یک مورد اینکه ما صندوقی نداریم که درآمدهای نفتی را مدیریت کند از این بابت که چقدر باید وارد اقتصاد شود و چه میزان در صندوق ذخیره شود. دوم اینکه قانون قائده مالی دولت را نداریم به نحوی که دولت چقدر اجازه دارد کسری بودجه نفتی یا غیرنفتی داشته باشد و عملا نبود این قوانین باعث می شود استقلال بانک مرکزی از بین برود.
مدیر گروه مدلسازی پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی تصریح کرد: البته نمی توان در بحث ایجاد صندوق، وجود صندوق توسعه ملی را در نظر گرفت، چون این صندوق درآمدها را تقسیم می کند و نمی گوید تا چه میزان دلار می تواند وارد اقتصاد شود و در این قالب وقتی درآمدهای ارزی بالا برود، سهم دولت نیز بالا می رود و منابع بیشتری وارد اقتصاد می شود.
مدنی زاده بیان داشت: نکته سوم اینکه قانون بانک مرکزی استقلال را برای بانک تامین نکرده و ساختار بانک مرکزی باید به نحوی باشد که پرسنل و اعضا مستقل انتخاب شوند و دارای فرایندی در این بخش باشیم و در بخش دوم کار نیز بانک مرکزی باید به لحاظ بودجه ای مستقل باشد، چون بانک های مرکزی دارای درآمد هستند.
وی خاطرنشان کرد: موضوع بعدی استقلال ابزاری است و بانک مرکزی باید بتواند در سیاست گذاری ها قدرت انتخاب داشته باشد و همه این موارد باید از طریق قانون بانک مرکزی تامین شود. بنابراین نبود این موارد باعث وابستگی بانک مرکزی شده و نمی توانیم تورم را کنترل کنیم و از آنسو نیز چون نظام بانکی قابل مدیریت نیست، مرتبا دچار بحران های ارزی و بانکی می شویم و از طرفی هم مرتبا با کاهش و افزایش درآمدهای نفتی، اقتصاد کشور دچار بیماری هلندی می شود و با کاهش درآمد نیز وارد رکود می شویم.