به گزارش ایبِنا، تامین مالی خُرد (microfinance) یکی از شیوههای تقویت دسترسی گروههای پائین درآمدی به خدمات پولی، بانکی و اعتباری محسوب میشود. علت اصلی توسعه این صنعت را میتوان ناتوانی بانکها و نظامهای پولی و مالی متعارف در ارائه خدمات مالی به فقرا و گروههای پائین درآمدی در نظر گرفت.
در واقع، نظام بانکی و مالی نوین بر دو پایه اعتبار و وثیقه بنا نهاده شده است و به دلیل آنکه فقرا معمولا به هیچ یک از این دو مورد دسترسی ندارند، در عمل از دستیابی به خدمات مالی محروم میشوند. این محرویت سبب افزایش فقر، نابرابری و بیعدالتی اجتماعی در جوامع میشود.
در منابع علمی و مباحث مطرح شده توسط سازمانها و نهادهای گوناگون بینالمللی، تعاریف مختلف و متفاوتی از تامین مالی خرد ارائه میشود. معمولا علت این تفاوتها آن است که شخص یا نهاد ارائه کننده تعریف، معیارهای خاصی (مانند گروههای هدف یا ضوابط ارائه اعتبار) را در تعریف مورد توجه قرار میدهد و بر مسائل مشخصی تاکید میکند. هر چند ارزیابی این تعاریف در جای خود نیاز به بررسی دارد، اما به نظر میرسد میتوان این تعریف را کاملتر از سایر تعاریف در نظر گرفت: تامین مالی خرد عبارت است از ارائه خدمات مالی (مانند امکان پس انداز، سپردهگذاری و دریافت تسهیلات) به فقرای کارآفرین؛ که به هردلیل جهت دریافت تامین مالی به شبکه بانکی یا سایر روشهای متعارف دسترسی ندارند.
هدف نهایی تامین مالی خرد توانمندسازی فقرای کارآفرین در راستای نجات پایدار و دائمی آنها از فقر است. در این تعریف توجه به سه کلید واژه دارای اهمیت است که عبارتند از: تاکید بر خدمات مالی (و نه صرفا دریافت تسهیلات)، فقرای کارآفرین (و نه کلیه فقرا) و در نهایت مسئله توانمندسازی به عنوان هدف غایی.
در واقع این سه کلید واژه، ویژگیهای اصلی موسسات تامین مالی خرد را تشکیل میدهند و به همین دلیل تامل در رابطه با آنها مفید به نظر میرسد. در رابطه با کلید واژه اول (خدمات مالی) لازم به ذکر است که هر چند در نگاه نخست این طور احساس میشود که نیاز فقرا صرفا دریافت تسهیلات و اعتبار است، اما دقت در این مسئله نشان میدهد که نیاز جدی به سایر خدمات مالی مانند: مشاوره پیوسته، تنظیم صحیح شیوه پرداخت اقساط، فراهم نمودن امکان پساندازهای کوچک و غیره نیزدارای اهمیت است.
در واقع اگر تامین مالی خرد با سایر خدمات مالی و اعتباری همراه نشود، امکان اثرگذاری پائینی خواهد داشت. در رابطه کلید واژه دوم (فقرای کارآفرین) به نظر میرسد میتوان کلیه فقرا را به دو گروه فقرای کارآفرین و فقرای غیرکارآفرین (بسیار فقیر) تقسیم کرد. اعضای گروه اول از این توانایی برخوردارند که با مشغول شدن در فعالیتهای اقتصادی خرد و کسب درآمد، به تدریج به خط فقر و یا بالاتر از آن منتقل شوند.
فقرای کارآفرین حتی ممکن است مقداری دارایی داشته باشند (مانند زمین)، اما جهت راهاندازی کسب و کار خود و ورود به فرآیند ایجاد درآمد، نیازمند حمایت هستند. اما اعضای گروه دوم هیچ امکانی برای انجام فعالیت های اقتصادی ندارند؛ زیرا هم فاقد تخصص و مهارت هستند و هم اینکه نیازمندی شدیدی دارند. این خانوارها به خاطر عدم توان مالی برای تامین نیازهای اساسی (مانند: غذا، سرپناه و پوشاک) و امنیت اقتصادی (برای حمایت از دارایی ها و درآمد خانوار در برابر شوکهای احتمالی) در پایین ترین سطح معیشتی روزگار سپری می کنند و مستحق دریافت صدقه یا هدیه هستند.
به هر حال گروه هدف تامین مالی خرد، فقرای کارآفرین (گروه اول) هستند و گروه دوم به صورت جدی در بحث تامین مالی خرد وارد نمیشود. در واقع فقرای مخاطب تامین مالی خرد میتوانند حداقلهای معیشت خود را به صورت روزانه تامین کنند، اما برای ایجاد درآمد و راهاندازی کسب و کار خود نیازمند حمایت هستند. در نهایت در رابطه با کلید واژه سوم (توانمندیسازی) لازم است توجه شود که هدف تامین مالی خرد صرفا حمایت موقت از فقرای کارآفرین و فراهم نمودن زمینه خروج دائمی آنها از فقر است که این مهم از طریق توانمندسازی آنها فراهم میشود. در واقع، موسسه تامین مالی خرد به صورت موقت از فقرای کارآفرین حمایت میکند تا کسب و کارهای خود را راهاندازی کنند و پس از عبور از این مرحله و تثبیت درآمدزایی، بتوانند بدون حمایت بیرونی به فعالیتهای مولد خود ادامه دهند.
محمد حسن حقیقی- کارشناس اقتصادی