رقابت در بانکداری، خوب یا بد؟

تمرکز و یا قدرت انحصاری یک بانک می‌تواند تاثیر عمیقی بر عملکرد و پرتفوی آن داشته باشد.
کد خبر : ۸۰۴۱۱
بانکداری

به گزارش ایبِنا، در ادبیات اقتصادی تاکید فراوانی بر مفهوم رقابت مشاهده می‌شود. از نقطه نظر ایستا، رقابت رفاه را افزایش می­ دهد؛ چون رقابت قیمت­ ها را کاهش و مقدار عرضه شده توسط بازار را افزایش می­ دهد. از منظر پویا رقابت در صورتی استاندارد زندگی را افزایش می­ دهد که انگیزه­ بنگاه‌ها برای نوآوری را افزایش دهد.


بر خلاف این مطالب، اقتصاددانان و سیاستگذاران اعتقاد دارند رقابت در بخش بانکداری متفاوت است. وجود شکست ­های بازاری توضیح می­ دهد که چرا رقابت به طور مستقیم در بخش بانکداری کاربرد ندارد. باید در نظر داشت که اطلاعات نامتقارن، وجود اثرات جانبی و هزینه­ های ضمنی و نوع ارتباطات در بازارهای مالی می‌تواند اثرات بسیاری بر رقابت در بانکداری داشته باشد و مشخص کننده سازوکار رقابت در بانکداری باشند.


دو دسته کاملا متناقص از نظریات در این زمینه وجود دارد. در یک دسته فرض بر این است که افزایش رقابت و کاهش تمرکز در شبکه بانکی، ثبات را افزایش می ­دهد و در دسته دیگر فرض بر این است که برعکس؛ افزایش رقابت و کاهش تمرکز در شبکه بانکی ثبات را کاهش می ­دهد و منجر به شکنندگی شبکه بانکی می ­شود.


در دیدگاه تمرکز-ثبات، تکیه بر مواردی همچون توانایی قابل توجه در افزایش ذخایر سرمایه، ارزش ساختار، توانایی قابل توجه در صرفه‌های ناشی از مقیاس، نظارت و کنترل قابل توجه به چشم می‌خورد. همچنین در دیدگاه تمرکز-ثبات، بانک ­های بزرگ توانایی بیشتری در تحمل شوک ­های نقدینگی و بی­ثباتی کلان اقتصادی دارند.


زیرا با استفاده از مزایای ناشی از تمرکز بیش­تر و بهتر قادرند سود خود را افزایش دهند. بنابراین با تقویت ذخایر سرمایه، شکنندگی مالی کاهش می ­یابد. در واقع، طرفداران نظریه تمرکز-ثبات نشان می‌دهند که بانک های بزرگتر در سیستم بانکداری متمرکز (انحصاری) سودهای خود را افزایش می ­دهند و با تأمین سرمایه پشتیبان بالاتر (که محافظ شوک­ های کلان اقتصادی خارجی و شوک­ های نقدینگی است) شکنندگی مالی کاهش می ­یابد. همچنین در این دیدگاه تاکید بر آن است که در سیستم ­های مالی متمرکزتر بحران­ های مالی با احتمال کم­تری رخ می ­دهند.


به نظر می‌رسد در اینجا بحث اصلی در ارتباط با پویایی­ های بلندمدت است. در واقع در غیاب رقابت، بانک­ ها با مدیریت مناسب ذخایر خود در واکنش به شرایط نامساعد، ظرفیت بالاتری در مدیریت دارائی ­ها پیدا می‌کنند. همچنین می‌توان بیان کرد که افزایش قدرت بازاری پس از ادغام بانک­­ها به دلیل برخورداری از مزایای متنوع‌سازی، منجر به برقراری ثبات بیشتر در بانک می­ شود. بنابراین، تمرکز یک مکانیزم برقرارکننده ثبات است و رقابت احتمال بحران بانکداری را افزایش می­ دهد و در محیط­ های رقابتی­ تر طول دوره بحران بانکداری بیش­تر است.


دلیل دیگری که از دیدگاه تمرکز-ثبات حمایت می­کند، این است که کنترل و نظارت یک سیستم مالی متمرکز که بانک­های خیلی بزرگ اندکی دارد، ساده­تر از سیستم مالی کمتر متمرکز با بانک­های کوچک خیلی زیاد است. این بدین معنی است که از دیدگاه قانونی، نظارت بر این قبیل مؤسسات مالی اثربخش­تر است و ریسک سرایت بهتر قابل کنترل است.


در مقابل، دیدگاه تمرکز-شکنندگی بر مواردی همچون، تشدید مسئله مخاطرات اخلاقی، افزایش نرخ­های بهره، ناکارآمدی تنوع ریسک، پیچیدگی فرایندها و تشکیلات اشاره دارد.


در دفاع از این دیدگاه می‌توان این طور مطرح کرد که به طور عام  قانونگذاران تمایل دارند توسط شبکه امن حمایتی دولت، به بانک ­های بزرگ یارانه ها و ضمانت ­های بزرگتری اعطا نمایند؛ که این مسئله مدیران را به ریسک‌پذیری­ های بزرگتر تشویق می­ کند که در اثر آن، مخاطرات اخلاقی تشدید می ­شود.


افزایش بهره وام­ ها از جانب بانک­ ها در بازار متمرکز بیشتر مشاهده می‌شود. زمانی که نرخ ­های بهره بالاترند، احتمال اینکه وام­ ها درآمدزایی نداشته باشند، بالاتر است. بنابراین ریسک نکول وام­ ها در این زمینه، احتمال ورشکستگی ­های بانکی را افزایش می­ یابد. همچنین بازارهای متمرکز از درجه بزرگتری از «نارکارآمدی در تنوع­ ریسک» رنج می­برند و به طور عمده از نظر کارایی، کنترل داخلی و ریسک‌های عملیاتی با مشکل روبرو هستند.    


در نهایت بحث «پیچیدگی سازمانی» در حمایت از دیدگاه تمرکز-شکنندگی ارائه می‌شود. مخصوصاً اینکه اندازه یک بانک با شفافیت رابطه معکوس دارد. اندازه بزرگتر به بانک این امکان را می‌دهد که با استفاده از ابزارهای مالی پیچیده، فعالیت­ ها و خطوط تجاری خود را میان بازارهای چندگانه جغرافیایی گسترش دهد. نظارت بر یک سازمان حقوقی پیچیده به علت ساختار آن، به مراتب سخت ­تر از یک بانک کوچک است.    


بنابراین، باید توجه داشت که بانک‌ها در فضای رقابتی یا انحصاری در اقتصاد کلان رفتارهای متفاوتی از خود نشان می‌دهند. تمرکز و یا قدرت انحصاری بالا در شبکه بانکی می‌تواند تاثیرات عمیقی بر عملکرد و پرتفوی بانک‌ها داشته باشد. درهم پیچیدگی‌های بانکی و قدرت بانک‌های بزرگ در شبکه بانکی و میزان نظارت بانک مرکزی بر فعالیت‌های بانکی می‌تواند تاثیرات بسزایی در بازارهای مالی داشته باشد. برای جلوگیری از بحران و ریسک‌های پیش روی شبکه بانکی، باید بیش از پیش به مدیریت قدرت انحصاری بانک‌ها توجه شود.


مهشید شاهچرا؛ صاحب‌نظر پولی و بانکی 


ارسال‌ نظر