به گزارش خبرنگار ایبِنا، بازار متشکل ارزی مکانی برای عرضه و تقاضای بیواسطه ارز است که بر معاملات آنی و نقدی اسکناس متمرکز شده است. با ایجاد این بازار فشارهای بیرونی برای تعیین نرخ ارز به حداقل رسیده و بانک مرکزی به عنوان ناظر و بازیگردان، نرخ ارز را مدیریت میکند.
دومین قسمت از مصاحبه با وحید شقاقی شهری؛ اقتصاددان و استاد دانشگاه خوارزمی به نحوه مدیریت ارز با توجه به اینکه ارزهای بلوکه شده در حال ورود به کشور هستند، اختصاص دارد که او در این قسمت برتقویت بازار متشکل ارزی برای مدیریت بهینه ارزهای وارداتی تاکید کرده است.
حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی را مثبت میبینید یا منفی؟
ارز ۴۲۰۰ تومانی یک قصه طولانی دارد. زمانی که شروع شد، نه تنها نظارتها کافی نبود، بلکه ساختارها هم معیوب بود. در نتیجه تخصیص آن رانت بزرگی در کشور برای گروهی اقلیت به وجود آورد که هنوز هم این پرونده در جریان است. دولت گذشته با پی بردن به ایرادات این تخصیص، ۲۵ قلم کالا را به تدریج کاهش داد و امروز به هفت قلم کالا رسیده است. اما باید به این نکته اشاره شود تا زمانی که شرایط ثبات، تورم و کفایت منابع ارزی - ریالی به دست نیاید، حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی میتواند یک شوک تورمی در کشور ایجاد کند.
این هفت قلم کالای کلیدی یعنی دارو، گندم، کنجاله، دانههای روغنی، ذرت، در سبد معیشت مردم قرار دارد. زمانی برای گوشیهای تلفن همراه هم ارز ۴۲۰۰ تومانی پرداخت میشد که یک فاجعه بود و اتفاق افتاد، ولی این هفت قلم کالا خیلی مهم است. علاوه بر این مسئله در نظر بگیرید در سه سال اخیر تورمهای بسیار بالایی هم داشتیم که سبد معیشت مردم را به شدت تحت تاثیر قرار داد، بنابراین ارز ۴۲۰۰ تومانی بد ایجاد شد، حذف آن هم چنانچه با بیتدبیری همراه شود، برای مردم در این شرایط حساس گرفتاری ایجاد میکند. دولت باید با مدارا، تدبیر، نظارت و در نظر گرفتن شرایط اقتصادی آن را لحاظ کند و در صورتیکه شرایط اقتصاد به سمت ثبات پیش رفت، میتوان آرام آرام و به صورت تدریجی این بحث را شروع کرد.
مجلس مصوب کرده که دولت اختیار دارد، ولی در قبال آن باید از طریق یارانه یا مسیر دیگری این شوک را جبران کند. به نظر شما راهکار مناسبی است؟
دولت باید با در نظر گرفتن شرایط به صورت تدریجی در مسیر حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی حرکت کند، فرض کنید برجام به نتیجه نرسد؛ شوکی ایجاد خواهد شد که در این شوک یا تکانه صلاح نیست، ارز این هفت قلم کالا بدون معادل ریالی آن حذف شود. حتی چگونگی تخصیص معادل ریالی آن هم جای بحث دارد زیرا درصورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات فاقد توان معادلسازیاش خواهیم بود، یعنی هر زمان درصدد برآمدیم معادل حذف را در قالب یارانه، سبد کالایی یا هر روش دیگری، به کار ببریم به دلیل عدم اشراف بر آن جامعه هدف یا ایراد در روش تخصیص یک هدررفتی در منابع به وجود آمده که با نارضایتی همراه شده است. مجلس اختیار حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی را به دولت داده است، دولت هم باید همه این تدبیرها را در نظر بگیرد که شوک تورمی کمتری بر کشور تحمیل شود.
راهاندازی سامانههایی مانند نیما و بازار متشکل ارزی چقدر در ایجاد شفافیت و حذف تقاضاهای غیرواقعی موثر بوده است؟
هراندازه که بازار غیررسمی را کوچکتر کنیم یا سهم و نقش بازار غیررسمی را کمتر سازیم، به شفافیت و کنترل هدررفت منابع ارزی کشور و سیاستگذاریهای اصولی در مصرف ارزی کمک خواهیم کرد. سامانه نیما در این خصوص بسیار موثر بود یا بازار متشکل ارزی میتواند بخشی از ابهام یا انحراف و بخشی از آن بازار غیررسمی را از بین ببرد و شفافتر کند؛ بازار غیررسمی یک بازار هیجانی است و دستهای پشت پرده هم در آن میتوانند حضور پیدا کنند. در برهههای مختلف شاهد بودیم که بازار غیررسمی تحتالشعاع حرف و حدیثهای مختلف قرار داشته و شاید شیطنتهای بیرون مرزها هم در بازار غیررسمی کشور ما خود را نمود داده است. یک جایی هم واردات غیررسمی یا قاچاق از کانال بازار غیررسمی صورت گرفته، از این منظر هر اندازه بتوانیم بازار متشکل را تقویت کنیم و عمق ببخشیم، به شفافیت منجر خواهد شد.
با توجه به اینکه طبق گفته مسئولان ۸۵ درصد ارز حاصل از صادرات به کشور بازگشته است، آیا میتوانیم مانند شش ماهه دوم سال گذشته یک ثباتی را مشاهده کنیم؟
صادرات نفت بیشتر شده و قیمت جهانی آن بالاتر رفته و قیمت فرآوردههای غیرنفتی دارای رشد بوده است که سهم عمدهای را در صادرات غیرنفتی دارد، قیمت فلزات جهانی هم افزایش پیدا کرده است که اینها جزو اقلام صادراتی کشور به حساب میآیند، از فشار تحریمها هم به نحوی کاسته شده، بالاخص جنگ اوکراین و روسیه به این اتفاقات کمک کرده است. وضعیت بازگشت منابع ارزی هم در کنار این موارد خیلی بهتر شده و دست بانک مرکزی را برای مدیریت ارزی در ۱۴۰۱ بازتر میکند، ولی باید نسبت به تمام سناریوهای غیرخوشبینانه یا بدبینانه در ماههای آینده مراقب بود. کارهای بانک مرکزی در مقولههایی مانند مصرف منابع ارزی کشور و کنترل انتظارات تورمی، مدیریت منابع ارزی، انسجامبخشی در شفافیت بازار ارزی کشور بسیار حیاتی است تا تکانهای احتمالی آینده به خوبی مدیریت شود و ما را به تقویت نقشه ارزی کشور هدایت کند. سال ۱۴۰۱ انتخابات کنگره و سنا را در پیش داریم که میتواند هیجانات را به بازار برگرداند. بنابراین از منابع ارزی برگشته به کشور باید خیلی مراقبت کرد تا با مصرف بهینه برای تمام سناریوهای بدبینانه آماده باشیم.
دقیقا به چه صورت باید مدیریت کرد؟
مفهوم مصرف بهینه منابع ارزی این است که بانک مرکزی باید با وزارت صمت و دیگر دستگاههایی که به نحوی هم در واردات رسمی کشور نقش دارند؛ هم با ستاد مبارزه با کالا و قاچاق کالا و ارز در بحث واردات غیررسمی در ارتباط هستند، مرتبط باشد. نیاز است تا منابع ارزی را مثل گلولههای توپ و تفنگ برای خودمان در نظر بگیریم زیرا حیاتی هستند. ممکن است دوباره سناریوهای بدبینانهای پیش آید، بنابراین حیف است که این منابع را به سادگی از دست دهیم. در شش ماه دوم سال گذشته و احتمالا در شش ماه اول سال ۱۴۰۱ وضعیت منابع ارزی کشور به دلیل مسائل بینالمللی و افزایش قیمت نفت و فرآوردههای نفتی و فلزات بهتر خواهد شد، از شدت تحریمها کاسته میشود و امیدوار هستم برجام نیز به نتیجه برسد که این وضعیت به بهتر شدن اوضاع کمک میکند. مسئله مهم مصرف بهینه منابع ارزی با هماهنگی وزارت صمت در واردات کالاها و با دیگر نهادهای نظارتی در کنترل قاچاق و واردات غیررسمی است. برفرض خیلی تلاش شد که واردات خودروهای لوکس انجام نشود، زیرا ۷۰ هزار واحد خودروی لوکس هیچ تاثیری هم بر قیمت خودروهای داخلی نداشت و فقط هدررفت منابع ارزی کشور به حساب میآمد.
مهمترین وظیفه بانک مرکزی در این شرایط چیست؟
یکی از مهمترین برنامههای بانک مرکزی که من و دیگر اعضا در هر دو جلسه اقتصاددانان، بیشتر بر آن تاکید کردیم، این بود که بانک مرکزی باید به عدم شفافیت ترازنامههای بانکها ورود پیدا کند زیرا نظارت، مدیریت و سیاستگذاریاش با بانک مرکزی است. بانکها با یک ناترازی مواجه هستند که شاید ماحصل انباشت سالیان مختلف این ناترازی است. بنابراین تفکیک بین بانکهایی که خوب عمل کردند از بانکهایی که بد یا ضعیف بودند با اقدامات یا سیاستهای سختگیرانه باید مورد توجه قرار گیرد. بانک مرکزی برای انجام این کار از کانالهای مختلف میتواند ورود پیدا کند، محدودیت بر رشد ترازنامههایشان تا تفاوت در نرخها مثلا نرخ ذخیره قانونی یا کنترل اضافهبرداشت. بنابراین تفکیک بین بانکهای بد و خوب، رتبهبندیشان و رفتارهای مختلف با این بانکها؛ از رفتارهای سهل تا سختگیرانه یک کار بسیار بزرگی است که چنانچه به معنای واقعی آقای صالحآبادی و همکارانش به آن ورود پیدا کنند، خیلی هنر کردهاند.
آیا در سال ۱۴۰۱ به لحاظ اقتصادی شرایط نسبت به قبل بهتر میشود؟ شما بهعنوان یک اقتصاددان چه برداشتی دارید؟
قطعا در سال ۱۴۰۱ نسبت به سه سال گذشته شرایط بهتر خواهد شد. هم از این منظر که وضعیت منابع ارزی کشور مناسب تر شده، هم از این حیث که فشار تحریمها خواسته یا ناخواسته کاسته شده است، عوامل بیرونی هم دست به دست هم داده که این شرایط بهبود، تقویت شود و چنانچه مدیریت بانک مرکزی هم با همین قوت و قدرت پیش رود، با توجه به اینکه آقای صالحآبادی و تیم مدیریت بانک مرکزی سعی کنند استقلال بانک مرکزی را حفظ کنند و جلوی ولنگاری در مصرف منابع ارزی را بگیرند، جلوی دستدرازی به منابع بانکها گرفته خواهد شد و تقویت نظارت بانک مرکزی و شبکه بانکی گسترش پیدا می کند و در عمل بانکها منضبطتر و شفافتر می شوند. احتمالا تورم در سناریوی خوشبینانه بین ۲۰ تا ۲۵ درصد خواهد بود که با تقویت انضباط بانکی و ایجاد مانع برای افزایش نرخ ارز، یعنی تقویت ذخایر ارزی و مدیریت بهینه منبع ارزی کشور روبرو میشود، بنابراین سال ۱۴۰۱ به طور قطع نسبت به سه سال گذشته وضعیت بهتر خواهد شد. بانک مرکزی برای دستیابی به این مهم کار بزرگ و سترگی را در پیش رو دارد هم در مدیریت و انضباطبخشی به سیستم بانکی کشور و هم در مبارزه با این جنگ ارزی که با دشمنان خارجی وجود دارد و ظاهرا تمامی هم ندارد. سال آینده انتخابات آمریکا را در پیش داریم که ممکن است هرگونه شیطنتی اتفاق افتد، ابرچالشهای شدیدی هم در پیش رو موجود است. امیدوارم مدیریت کنونی بانک مرکزی بتواند با درایت، تدبیر و برنامه بر این مصائب و مشکلات چیره شود.