عضو هیات علمی و استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه در قانون برخی وظایف به بانک مرکزی محول شده و نمی توان انتظار رسیدگی به آنها را از این نهاد مالی نداشت، اظهار کرد: اگرچه متغیرهای مهم و کلان اقتصاد مانند تورم و نرخ ارز و نقدینگی و ... که تاثیر بسزایی هم در اقتصاد دارند بر عهده بانک مرکزی است، اما منصفانه نیست که توفیق یا عدم توفیق این وظایف را در شرایط حساس کنونی فقط از بانک مرکزی بخواهیم.
وحید محمودی در گفت و گو با ایبِنا تصریح کرد: هر سیاستگذاری، بستر مناسب می خواهد که در حال حاضر بخشی از آن خارج از حیطه اختیارات بانک مرکزی است که مشکل نقل و انتقالات پول یکی از این مشکلاتی است که دشواری های بسیاری را با خود به همراه دارد.
وی با تاکید بر اینکه چنین موضوعاتی به سیاست مرتبط است، گفت: متاسفانه فربگی سیاست، اقتصاد را خفه کرده و راه تنفس را بر آن بسته است. در حکمرانی سیاسی ضررها و فشار مضاعفی بر بخش اقتصادی تحمیل شده که این فشارها هم سیاستگذار و بنگاه های اقتصادی را و هم مردم را دچار چالش می کند.
این اقتصاددان ادامه داد: اما فارغ از این موضوع، بخش دیگری از مسائل کنونی اقتصاد مربوط به مدیریت بانک مرکزی است که البته منظور مدیریت کنونی نیست چرا که متغیرهای اقتصادی با تاخیر اثر خود را بر اقتصاد می گذارد.
محمودی با اشاره به اینکه با حجم بالای نقدینگی مواجه هستیم، تصریح کرد: اگر بپذیریم ریشه اصلی تورم در نقدینگی است؛ بنابراین بانک مرکزی باید قدرت داشته باشد و پای وظایف خود بایستد تا اجازه خلق پول را به بانک ها و نهادهای مالی دیگر ندهد. این موضوع به اقتدار بانک مرکزی و ذهن توسعه گرایی مقامات ارشد دولت ارتباط مستقیم دارد.
عضو هیات علمی و استاد دانشگاه تهران اظهار کرد: به اعتقاد اقتصاددانان نوکلاسیک اگر بخواهیم یک وظیفه برای بانک مرکزی قائل باشیم، آن کنترل تورم است و زمانی بانک مرکزی می تواند این متغیر کلان اقتصادی را کنترل کند که از نوسانات نرخ ارز بکاهد و آن را ساماندهی کند.
به گفته او، بانک مرکزی ناظر پول است و خلق پول که در حال حاضر غیرمولد است نیز در نظام بانکی شکل می گیرد که بانک مرکزی باید آن را کنترل کند تا آثار تورمی را کاهش دهد.
محمودی به ارتباط نرخ ارز و تورم اشاره می کند و می گوید: با اینکه باید بیشتر کالاهای تجاری متاثر از نرخ ارز باشند، اما در حال حاضر همه کالاها اعم از تجاری و غیرتجاری از این مولفه تاثیر می پذیرند که نشان از عدم مدیریت صحیح دولت دارد. متاسفانه اقتصاد دلاریزه شده و تغییرات نرخ ارز به سرعت تاثیر خود را بر تورم می گذارد که هم قدرت عملکرد تولید را می گیرد و هم قدرت خرید مردم را کاهش می دهد.
این اقتصاددان تاکید کرد: زمانی که اقتصاد در تحریم است و حالت رکودی به خود گرفت، ظرفیت جذب در بخش عرضه هم پایین است و نقدینگی که به بازار پمپاژ می شود تورم زا خواهد بود؛ اما اگر هزینه مبادله پایین بود بخش واقعی اقتصاد می توانست نقدینگی را جذب و به درستی آن را هدایت کند.