به گزارش خبرنگار ایبِنا، آنچه که در این مقاله میخوانید، یادداشت "امی برایان"؛ تحلیل گر سیاسی و خبرنگار نیویورک تایمز و انستیتو خاورمیانه از پیامدهای عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای است؛ اضطراب و نگرانی موجود در ادبیات و جای جای این گزارش، نشان از اهمیت حضور ایران در پیمان شانگهای و بر هم زدن معادلات غربیها در این باب دارد. در واقع تصویب و تائید پیشنهاد عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای، جلوه دیگری از قدرت راهبردی ایران در پیشبرد اهداف بین المللی را نمایان میسازد که قطعا به مذاق غربیها شیرین نخواهد بود.
خاورمیانه در ۱۶ سپتامبر شاهد رویداد مهم و در عین حال نگران کنندهای در تاریخ اقتصادی خود بود؛ رویدادی که علی رغم تلاش اقتصادهای بزرگ دنیا برای جلوگیری از آن، به وقوع پیوست. حالا باید شاهد فعالیتهای اقتصادی خارج از عرف جمهوری اسلامی در عرصه بین الملل نیز باشیم. ایران به خواسته خود رسیده است و از این بابت خوشحال خواهد بود، اما صلح آمیز نبودن فعالیتهای ایران در حوزه اقتصادی نیز ما را نگران میکند.
آمریکا اعلام کرد که ما خواهان توقف روند بررسی حضور و عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای بودیم، اما هم پیمانان ما نتوانستند با همه تلاشهای صورت گرفته، از این چالش مهم با موفقیت خارج شوند و ۱۵ سال پس از اولین درخواست، ایران بالاخره در هفتههای گذشته با تصویب پیشنهاد خود، به عضویت کامل سازمان همکاری شانگهای (SCO) درآمد. این سازمان که شامل چین، روسیه، هند، تاجیکستان، قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان و پاکستان به عنوان اعضای اصلی است، حدود یک سوم خشکی جهان و نزدیک به یک چهارم تولید ناخالص داخلی جهانی را تشکیل میدهد. انتظار میرود روند الحاق حدود دو سال به طول انجامد و در این مدت ما امیدواریم که کشورهای عضو نظیر هند و پاکستان، بتوانند جلوی فعالیتهای لجام گسیختهی اتحاد چین-ایران و روسیه-ایران را بگیرند و گرنه پیش بینی میشود اقتصاد جهانی و منطقهای طی ۵ سال آینده با گشوده شدن دربهای تجارت آزاد بر روی ایران، دستخوش تغییرات چالش برانگیز و تا حدودی غیر قابل کنترل شود.
رسانههای ایرانی از این تصمیم اعضای سازمان همکاری شانگهای به عنوان "پیروزی بزرگ" ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور جدید که در ماه آگوست روی کار آمد، استقبال کردند. رئیس جمهور راست گرای ایران که قبل از شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل (که به نظر حضور خود را در آنجا ضروری نمیدید)، برای نشست سازمان همکاری شانگهای به دوشنبه، تاجیکستان رفت تا قبل از امضا و تائید نهایی حضور ایران به عنوان عضو اصلی در اجلاس سمرقند، از هر هشت کشور عضو به خاطر همراهی با ایران برای پیوستن به این سازمان به عنوان یک عضو کامل تشکر کند.
رئیس جمهور ایران با بیان اینکه هژمونی و یکجانبه گرایی در حال شکست است، گفت: جهان وارد دوره جدیدی شده است. او در بازگشت به تهران عضویت در سازمان همکاری شانگهای را یک "حرکت استراتژیک" خواند.
به نظر میرسد در حالی که ایران ممکن است در کوتاه مدت، منفعت چندانی از حضور در این سازمان نبیند، اما این اقدام زمینهساز روابط نزدیکتر با چین، یکی از قدرتمندترین کشورهای عضو سازمان و همچنین روسیه خواهد بود. رسانههای ایرانی این عضویت را دلیلی بر این موضوع توصیف کردند که ایران و چین " به شدت به هم نزدیک خواهند شد" و مدعی شدند که همکاری و همراهی (در واقع قدرت گرایی و فشار) چین و روسیه در پذیرش ایران در این سازمان بلا تاثیر نبوده است.
ایران به طور سنتی تمایل داشته جهت شراکتهای تجاری و سرمایه گذاریهای عظیم با تمامی کشورهای جهان بویژه اروپاییان، دیپلماسی اقتصادی برقرار کند. با این حال، به طور فزایندهای در چند سال اخیر از کشورهای اروپایی که با سیاستهای "فشار حداکثری" دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا بر ایران، همکاری نمودند، ناامید شده و به فکر دیگری فرو رفته است. شاید یکی از دلایل گرایش و پافشاری حاکمیت ایران برای حضور جدیتر در بدنه اصلی سازمان همکاری شانگهای همین امر یعنی عدم همراهی اروپاییان در مناسبات سیاسی و اقتصادی باشد؛ بطوریکه هم رئیس جمهور و هم رهبر جمهوری اسلامی بارها تاکید کردهاند که ایران میبایست نه تنها در جهت مقاومت در برابر انزوای اقتصادی خود از غرب فاصله بگیرد، بلکه باید برای یافتن متحدان راهبردی جدید "به شرق نگاه کند". این مسئله میتواند به مشکلات بانکی و تجاری که تحریمهای آمریکا علیه ایران تحمیل کرده است رسیدگی کند و نقش این کشور را در خاورمیانه و آسیا تقویت کند.
در طول چند دهه گذشته، چین و ایران یک مشارکت گسترده و عمیق با محوریت نیازهای انرژی چین و منابع ایران و همچنین روابط قابل توجه اقتصادی در حوزههای غیر از انرژی نظیر فروش تسلیحات و همکاریهای دفاعی و موازنه ژئواستراتژیک در برابر ایالات متحده ایجاد کرده اند. نگاهی به روابط ایران و چین، اهمیت این عضویت دائمی برای ایران را نمایانتر میکند.
ایران و چین منافع منطقهای متفاوتی دارند، اما یک دشمن مشترک، یعنی آمریکا، دو کشور را به همکاری با یکدیگر ترغیب کرده است. چین به مشتری شماره یک نفت و شریک تجاری ایران تبدیل گشته و در مقابل، چین دانش فنی را برای توسعه منابع انرژی، مدرن سازی سخت افزار نظامی و توسعه زیرساخت هایش در اختیار ایران قرار داده است. روابط اقتصادی چین با ایران، حکومت ایران را در برابر بخشی از اثرات تحریمهای بین المللی مصون نگه داشته است.
بهار گذشته، ایران و چین اعلام کردند که دو کشور در حال کار بر روی جزئیات یک توافقنامه ۲۵ ساله هستند. این خبر پس از آن منتشر شد که تحریمهای مجدد آمریکا توانست اقتصاد ایران را با ترساندن سرمایهگذاری خارجی که به شدت مورد نیاز بود، دچار بحران کند. تحریمها دسترسی ایران به سیستم بانکی بین المللی یا هر شرکتی را که در آنجا تجارت میکرد، قطع میکند. صادرات و تجارت نفت ایران کاهش یافت. در نتیجه، درآمدهای حاصل از بزرگترین منبع درآمدی این کشور به شدت رو به افول رفت.
چین به سرعت از این موقعیت استفاده کرد و نیاز منطقهای و بین المللی ایران، آن را به آغوش پکن سوق داد. چین و ایران هر دو در مورد جزئیات توافق با احتیاط عمل کرده اند. سندی که نیویورک تایمز به دست آورد نشان داد که دو کشور بی سر و صدا پیش نویس یک مشارکت اقتصادی و امنیتی گستردهای را تنظیم کردند که راه را برای میلیاردها دلار سرمایه گذاری چین در انرژی و سایر بخشها باز میکند. این مشارکت که در یک سند ۱۸ صفحهای به تفصیل شرح داده شده است، حضور چین را در بانکداری، مخابرات، بنادر، راه آهن و دهها پروژه دیگر به شدت گسترش میدهد. در ازای آن، چین در ۲۵ سال آینده عرضه نفت ایران را به طور منظم و به گفته یک مقام ایرانی و یک تاجر نفت با تخفیف خوب در اختیار خواهد داشت.
حضور ایران در سازمان همکاری شانگهای به عنوان عضو اصلی، این رابطه تنگاتنگ اقتصادی را به شدت پویاتر خواهد کرد. به همین دلیل است که نگرانی ما از قدرت منطقهای و جهانی ایران رو به افزایش هست. بسیاری نگرانند که این توافق به طور بالقوه به چین در منطقهای که دههها سال دغدغه استراتژیک ایالات متحده بوده است، جای پای مستحکم بدهد.
پیشنهادهایی مبنی بر اینکه ایران میتواند توافقی مشابه با روسیه امضا کند نیز مطرح شده است که باز هم عضویت دائمی ایران در شانگهای این شرایط را برای ایران بهتر و برای ایالات متحده و هم پیمانانش بدتر خواهد کرد؛ و سخن آخر اینکه پیش بینی میشود که عضویت ایران در این سازمان موفقیت آمیز خواهد بود، اما گستره آن احتمالا در کوتاه مدت محدودیت خواهد داشت.