به گزارش خبرنگار ایبِنا، جایزه نوبل اقتصاد ۲۰۲۲ میلادی روز دوشنبه ۱۰ اکتبر به بن شالوم برننکی، رئیس سابق بانک مرکزی آمریکا (فدرال رزرو) و ۲ هموطن او داگلاس. دبلیو دایموند استاد اقتصاد مالی مدرسه کسب و کار بوث در دانشگاه شیکاگو و فیلیپ. اچ دیبویگ استاد اقتصاد مالی مدرسه کسب و کار اُولین در دانشگاه واشنگتن واقع در سنت لویی به دلیل تحقیقاتشان در زمینه بانکها و بحرانهای مالی اهدا شد. هیئت داوران نوبل اعلام کرد که این سه نفر به طور قابلتوجهی درک ما را از نقش بانکها در اقتصاد، به ویژه در زمان بحرانهای مالی و همچنین نحوه تنظیم بازارهای مالی بهبود بخشیدند. در ادامه این بیانیه تاکید شده است که یافتهای مهم در تحقیقات این سه نفر این است که چرا اجتناب از سقوط و ورشکستگی بانکها حیاتی است و بر همین اساس، آنها توانایی ما را برای اجتناب از بحرانهای جدی افزایش دادهاند.
در این مقاله به بررسی تحلیل مشترک مجله تایمز و مجله اکونومیست از انتخاب آکادمی نوبل ۲۰۲۲ اقتصاد که تا حدودی بحث برانگیز نیز شده است، میپردازیم.
مجلات معتبر تایمز و اکونومیست ۲ روز بعد از اعلام اسامی برندگان نوبل اقتصاد ۲۰۲۲، پژوهش و تحلیلی مشترک با نام "نوبل اقتصاد ۲۰۲۲ برای سردمداران بانکداری جهان در سایه سیاست" منتشر کردند که در نوع خود جالب توجه است که در ادامه مطالعه میکنید:
انتخاب امسال آکادمی بی شک تحت تاثیر قدرت و نفوذ حاکمیتی فدرال رزرو صورت گرفته. زیرا سالهاست که کشورهای مختلف جهان بویژه ایالات متحده با بحرانهای مالی و بانکی روبرو هستند، اما آکادمی در چند سال اخیر، به سراغ پژوهشهای اقتصاد رفتاری و اقتصاد کلان برای انتخاب برندگان خود رفته است. حال اینجا سوالی تامل برانگیز از این چرخش ناگهانی مطرح میشود. اینکه چگونه پس از این همه سال، بحرانهای مالی مورد توجه هیئت داوران آکادمی قرار گرفته است، جای تعجب و بحث دارد. ما دلایل مختلفی را برای این انتخاب امسال آکادمی قائل هستیم:
-دلیل اول اینکه این انتخاب میتواند هشداری برای شروع بحران مالی دیگری باشد که نسبت به وقایع ناگوار و چالش برانگیز پولی و مالی گذشته، قدرت سهمگین تری دارد و این انتخاب به نوعی جامعه اقتصاد جهانی را برای همگرایی و همفکری اقتصادانان پولی و مالی آماده میکند؛ دلیلی که با توجه به انتخاب امسال آکادمی، میتواند وزن نسبتا زیادی را به آن نسبت داد.
-دلیل دوم اینکه، برخلاف تحلیلها و ستایشهای جناحهای موافق سیاسی و اقتصادی ایالات متحده، عملکرد برننکی، رئیس وقت فدرال رزرو و یکی از برندگان نوبل امسال در پیشگیری از بحران مالی ۲۰۰۸ همچنان زیر سوال است. وی از سوی گروه عمدهای از معماران مالی و بانکی در جهان، متهم به عدم توانایی صحیح و به موقع در پیش بینی مشکلات اقتصاد بانکداری ایالات متحده در سال ۲۰۰۸ بوده است که عواقب و پیامدهای آن همچنان بخش اعظمی از موسسات مالی و اعتباری ایالات متحده را در احاطه خود دارد. رویکرد تزریق پول بدون پشتوانه در زمان بحران مالی ۲۰۰۸ با دستور و تائید برننکی انجام گرفت که همان سال نیز به شدت مورد انتقاد اقتصادانان ایالات متحده قرار گرفت؛ بطوریکه برخی از آنها، چنین عملکردی را فاجعهای تمام عیار تلقی کرده که حتی در هنگامه بحران مالی ۱۹۴۰، انجام نشده بود.
-دلیل سوم نیز باز معطوف به برننکی میشود. حضور یکی از مهرههای قدرتمند سابق فدرال رزرو که مخالفان جدی در عملکردهای بانکی و مالی خود دارد در مؤسسه بروکینگز، جنجالهای حاکمیتی و رسانهای را در چند سال اخیر در آمریکا به همراه داشته است. مؤسسه بروکینگز نهادی غیر دولتی در ایالات متحده هست که "اتاق فکر" در زمینه تحلیل مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است. این نهاد در سال ۱۹۱۶ میلادی تأسیس شده و یکی از قدیمیترین موسسات در نوع خود میباشد. بر اساس گزارش دانشگاه پنسیلوانیا در سال ۲۰۱۲، این مؤسسه تأثیرگذارترین اتاق فکر در جهان شناخته میشود. با توجه به اینکه عملکرد بروکینگز، به عنوان یک نهاد تاثیرگذار در تولید فکر و ایده و تزریق آن به بدنه جامعه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایالات متحده مطرح است، حضور شخصی با این کارنامه ناموفق در مهار بحرانهای مالی در بدنه اصلی آن، بسیار چالش بر انگیز خواهد؛ لذا تعلق این جایزه به برننکی میتوانست تا حدودی از فشارهای رسانهای بکاهد.
با تمامی این تفاسیر، همچنان بخش چالش برانگیز جایزه نوبل اقتصاد امسال، حضور برننکی در بین برندگان هست که آن هم دلایلی دارد:
۱. نظریه محوری که موجب اعطای جایزه نوبل شده است، مدل Diamond-Dybvig که در پژوهشی مشترک توسط داگلاس. دبلیو دایموند و فیلیپ. اچ دیبویگ به سرانجام رسیده است. مدل Diamond-Dybvig، در تحقیقات تکمیلی و همزمان در مورد رکود بزرگ توسط برننکی فقط مورد استناد قرار گرفت؛ لذا اثری از حضور برننکی در بستر بنیادین موضوعی که آکادمی نوبل جایزه را به آن اعطا کرده، به چشم نمیخورد.
۲. برخی اقتصاددانان جایزه آقای برننکی را به عنوان افزودن جزئیات کمی به کتاب میلتون فریدمن و آنا جی. شوارتز در سال ۱۹۶۳ میدانند.
۳. با دقت بیشتر در پژوهشهای قبلی برننکی، میتوان گفت برننکی در بین اقتصاددانان برنده جایزه نوبل، سهم بسیار کمتری در نشان دادن دلیل شکست بانکها داشته است.
۴. نشست خبری برندگان نوبل ۲۰۲۲ اقتصاد با سخنرانی داگلاس دایموند همراه بود که در سراسر فضای پرسش و پاسخ خبرنگاران، صحبتی از تاثیرگذاری برننکی در این تحقیقات به گوش نمیرسید.
اینها دلایلی است که ما فکر میکنیم تعلق این جایزه به برندگان امسال بویژه برننکی، دلایلی غیر از دلایل علمی داشته است.
با همه این موارد ذکر شده، ابعاد دیگری نیز قابل تامل است. ما نمیتوانیم ویژگیهای مثبت پژوهش این محققین در تحلیل عوامل موثر شکست ساختارهای بانکی را نادیده بگیریم.
تحقیقات سه برنده این جایزه به توضیح اینکه چرا بانکها به شکلی که امروزه وجود دارند، پر از چالش اند و چرا آنها دارای شکنندگیهایی هستند که میتواند برای اقتصاد ویرانگر باشد، کمک شایان کرده است. کمیته نوبل در اطلاعیه ۱۰ اکتبر خود اعلام کرد که بینش حاصل از پژوهش این ۳ دانشمند اقتصادی برای توانمند ساختن بانک ها، دولتها و موسسات بین المللی در مقابله با همه گیری کووید-۱۹ با کمترین عواقب اقتصادی فاجعه بار ضروری بوده است.
دایاموند را باید بنیانگذار نظریه بانکداری مدرن دانست. او به دلیل تحقیقاتش در مورد واسطههای مالی، بحرانهای مالی و نقدینگی شناخته شده است. دستور کار تحقیقاتی او در ۴۰ سال گذشته این بوده است که توضیح دهد بانکها چه میکنند، چرا این کار را انجام میدهند و پیامدهای این ترتیبات چیست.\
دین ماداو راجان در کنفرانس خبری که در انجمن دیوید روبنشتاین در شیکاگو برگزار شد، با معرفی دایاموند گفت: " ایدههای پیشگامانه او به معنای واقعی کلمه نظریه بانکداری مدرن را ایجاد کرد. کار و بینش او تأثیر جهانی داشته است و واقعاً طرز فکر ما را در مورد بانکداری متحول کرده است"
پل آلیویساتوس، رئیس دانشگاه شیکاگو، در این باره گفت: "پروفسور دایموند کمکهای خارقالعادهای در زمینه اقتصاد و درک جمعی ما از نقش مؤسسات مالی در جامعه، بهویژه در مواقع بحرانهای مالی داشته است".
در کنفرانس مطبوعاتی پس از اعلام این خبر، از دایموند پرسیده شد که آیا با توجه به افزایش نرخ بهره و پیشبینی کاهش رشد اقتصادی، هشداری برای بانکها، مؤسسات و دولتها دارد یا خیر. دایموند پاسخ داد: "بحرانهای مالی، به شیوهای که دیبویگ و من درباره آن فکر میکنیم، زمانی بدتر میشود که علاوه بر شکنندگی پایداری در نظامهای مالی، مردم اعتماد خود را به ثبات سیستم بانکی از دست بدهند؛ بنابراین در دورههایی که اتفاقات غیرمنتظرهای رخ میدهد، من فکر میکنم مردم شگفتزده میشوند که چرا نرخهای بهره اسمی در سراسر جهان به سرعت افزایش مییابد. این مسئله میتواند همان چیزی باشد که باعث ایجاد برخی ترسها در سیستمهای بانکی برای مردم است. ما برخی از این موارد را در بریتانیا مشاهده کرده ایم؛ بنابراین من حدس میزنم بهترین توصیه برای اطمینان از سلامت و آمادگی ساختارهای بانکی در مقابل بحرانهای مالی، تغییرات در سیاست پولی به شیوهای سنجیده و شفاف است"
وی در پاسخ به این سوال که آیا بحران مالی دیگری را پیشبینی میکند یا خیر؟ گفت: "جهان نسبت به سال ۲۰۰۸ بسیار بهتر آماده شده است و پیشرفتهای نظارتی، نظام بانکی را کمتر آسیبپذیر کرده است. به نطر میرسد بخش بانکی، خود در وضعیت بسیار مستحکم با ارزش خالص خوب و مدیریت ریسک بالا قرار دارد. اما مشکل اینجاست که این آسیبپذیریها، ترس ها، جابجایی و بحرانها میتوانند در همه جا ظاهر شوند. پس ممکن است باز هم با چنین شرایط بحرانی روبرو شویم"
دایموند در ادامهی صحبتهای خود در کنفرانس اضافه میکند که: " بینشی که من و دیبویگ تلاش کردیم ارائه دهیم این بود که مهم است ساختار بانکی بتواند بدهیهای نقدشونده کوتاهمدت، مانند سپردهها یا سهام، که نقدشوندگی بیشتری نسبت به داراییهای اساسی دارند را منتشر کند"
او مجدداً به بخش بیمه و بانک در بریتانیا اشاره کرد و گفت: "عدم تطابق زمانی رخ داد که درخواستهایی برای وثیقه بیشتر از سوی شرکتهای بیمه وجود داشت. بانک انگلستان مجبور به مداخله برای کاهش آشفتگی بازار و حمایت از صندوقهای بازنشستگی در پی بودجه جنجالی دولت شد که بحران مالی دامن زد"