04 ارديبهشت 1402 - 11:48
آنچه که از جهان پسا دلار باید بدانیم (۲)

گزارش تحلیلی بلومبرگ؛ شکست هژمونی دلار در آینده نزدیک اجتناب‌ناپذیر است

گزارش تحلیلی بلومبرگ؛ شکست هژمونی دلار در آینده نزدیک اجتناب‌ناپذیر است
یورش بی‌وقفه چین برای دستیابی به عنوان ابر قدرتی جهان از طریق فعال کردن یوان چین در مناسبات تجاری خود، در کاهش ارزش دلار موثر بوده است.
کد خبر : ۱۴۹۴۴۰

به گزارش خبرنگار ایبِنا، در بخش چهارم از پرونده "آنچه که از جهان پسا دلار باید بدانیم" به سراغ مقاله مارکوس اشورث، تحلیلگر ارشد اقتصادی و ستون‌نویس بخش اقتصاد سیاسی منطقه آمریکای شمالی و لاتین در نشریه بلومبرگ می‌رویم. اشورث در مقاله خود، با تحلیل شرایط موجود ارز دلار و مباحث چالش‌برانگیز پیرامون آن، به طرح مسئله نظم جدید اقتصاد جهانی در دوران پسا دلار می‌پردازد و تبیین می‌کند که چگونه شکست هژمونی دلار در آینده نزدیک اجتناب‌ناپذیر است.

 

 

آیا اقتصاد جهان برای ورود به عصر پسادلار، آمادگی دارد؟

 

برای پاسخ به این سوال مهم، کافی است که چند خط آتی در این مقاله را با دقت مطالعه کنید تا بفهمید که چرا اقتصاد جهان نمی‌تواند به راحتی از کنار نظام ارزی دلاری عبور کند:


نقش‌آفرینی ویژه امروز دلار در سطح جهان تصادفی نیست. در قرن نوزدهم تا اوایل قرن بیستم، این پوند استرلینگ بریتانیا بود که ارز غالب جهانی محسوب می‌شد اما پس از جنگ جهانی دوم، اقتصاد ایالات متحده تحولی شگرف را تجربه کرد و ظرف مدت کمتر از سه سال از پایان جنگ بین‌الملل دوم، در تولید جهانی، تجارت و امور مالی بین‌الملل مسلط گردید. در آن زمان، تولید ناخالص داخلی آمریکا تقریباً نیمی از تولید ناخالص جهانی را تشکیل می‌داد، لذا منطقی بود که دلار آمریکا به عنوان ابزار اصلی مبادله جهانی، واحد حسابداری و ذخیره ارزش باشد.


بنابراین با این توضحیات می توان دریافت که دلار آمریکا، در صد سال اخیر، قدرتمندترین و پویاترین واحد پولی در بین همه ارزهای جهانی بوده است و کشوری وجود ندارد که بخواهد به بازرگانی بپردازد اما از دلار بی نیاز باشد.


این یعنی چی؟

 

یعنی این فقط دلار است که به این حجم از محبوبیت و فراوانی، ارز انتخابی برای اکثر فعالیت‌های اقتصادی غیر آمریکائیان در سراسر جهان محسوب می‌شود. هیچ رویداد تجاری در سطح بین الملل وجود ندارد که دو طرف مبادله حاضر باشند بدون بکارگیری دلار وارد آن شوند.

 

 

چه عواملی کنار گذاشتن نظام اقتصادی دلارمحور را با چالش همراه می‌کند؟

 

از جمله فعالیت‌های اساسی و بنیادینی که با محوریت دلار توسط نهادهای غیر آمریکایی انجام می‌شود و عبور پرشتاب و بدون چالش از نظام اقتصادی دلارمحور را سخت و طاقت‌فرسا می‌کند عبارت است از:

  • بیش از ۹۰ درصد از کالاها و خدمات تجاری در سطح بین‌الملل به دلار قیمت‌گذاری می‌شوند
  • حدود ۸۸ درصد از مبادلات جهانی با دلار تسویه می‌شود
  • دلار تقریباً بخش عمده‌ای از تمام زنجیره معاملات ارزی در جهان را تشکیل می‌دهد
  • بانک‌های جهانی عمدتاً به دلار وام می‌دهند و به دلار سپرده می‌پذیرند
  • بیش از ۷۵ درصد از شرکت‌های غیرآمریکایی در سطح جهان، تمایل به تسهیلات دلاری دارند
  • بانک‌های مرکزی، سه پنجم ذخایر ارزی خود را به صورت دلار نگهداری می‌کنند
  • بیش از دو سوم بانک‌های مرکزی جهان، ارزهای ملی خود را به دلار میخکوب کرده‌اند

در حالی که بیشتر ارزهای ملی کشورها فقط در داخل کشور و در معاملات برون مرزی که مستقیماً صادرکننده ارز را درگیر می‌کنند استفاده می‌شوند، تنها دلار به طور گسترده در خارج از کشور صادرکننده آن استفاده می‌شود. نزدیکترین رقیب دلار، یوروی اتحادیه اروپا با ۲۰ درصد از ذخایر بانک‌های مرکزی جهان در مقایسه با دلار ۶۰ درصد دلار است و پس از آن ین ژاپن با ۴ درصد از حجم ذخایر فعلی بانک‌های مرکزی قرار دارد. یوان چین با حدود ۲ درصد ذخایر ارزی در حال حاضر بسیار عقب‌تر از رقیبان قرار گرفته است.
شاید به همین دلایل باشد که جامعه جهانی تا به امروز، شرایط سخت تصمیم‌گیری برای عبور از نظام ارزی دلاری در پیش روی خود می بینید

 

 

نظم جدید اقتصاد جهانی برای ورود به دوران پسادلار

 

با همه آنچه که به عنوان عوامل قدرتمندساز دلار در بستر تجارت بین‌الملل در این سال‌ها شاهد بوده‌ایم، اما باید بپذیریم که نظم جدید اقتصاد جهانی در حال تغییر ساختاری و بنیادین برای شکست هژمونی دلار است و کم کم باید شاهد افول سلطه مطلق این ارز انحصارگر در سال های نه چندان دور باشیم. زبرا شواهد تجربی و میدانی چیزی جز این را نشان نمی دهد. اما چگونه؟؟ با من همراه باشید.

 

 

زمان زیادی تا نابودی مطلق دلار و محو کامل از عرصه جهانی نمانده است

 

در دهه ۱۹۶۰، رئیس جمهور سابق فرانسه، والری ژیسکار دستن، ادعا کرد که صادرکننده ارز ذخیره جهانی، یعنی آمریکا، یک امتیاز گزاف مطلق بابت داشتن این ارز نسبت به سایر کشورها دارد. دلار آمریکا به این کشور اجازه می دهد تسهیلات ارزان از کشورهای دیگر اخذ کند، کسری های تجاری و بودجه مزمن داشته باشد، و فراتر از توانش زندگی کند.


با اینکه گفته ژیسکار به ظاهر درست بود، اما تنها نیمی از داستان بود. جنبه منفی این مرجعیت مطلق که سال‌هاست همچون موریانه اقتصاد داخلی ایالات متحده را از دورن خالی می کند، نادیده گرفته شد.


این امتیاز گزاف مطلق که تقاضای خارجی بیش از حد برای دلار را بالا می برد، صادرات ایالات متحده را به طور مصنوعی گران‌تر کرده. همین امر، سال‌هاست که به تولیدکنندگان داخلی این کشور آسیب شدید و جدی رسانده، بیکاری آمریکایی‌ها را افزایش داده، نظام تنظیم دستمزدهای کارگران آمریکایی را سرکوب کرده، حباب‌های سوداگرانه را تقویت می‌کند و نابرابری را در این کشور افزایش داده است.


به همین دلیل است که طی ۳۰ سال اخیر، علی‌رغم سلطه مطلق دلار بر نظام ارزی جهان، برتری اقتصادی آمریکا به شدت کاهش یافته و سهم آن از تولید جهانی، کسر ناچیزی از میزان بالا در دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی شده است.


همین امر موجب شده که بسیاری در طول دهه‌ها درباره پایان قریب الوقوع برتری دلار هشدار دهند.

 
 
شکست هژمونی دلار در آینده نزدیک اجتناب ناپذیر است

 

در حال حاضر و بویژه از سال ۲۰۱۹ تا به امروز، سیگنال‌های متعددی در سطح اقتصاد جهانی صادر شده که به ما نشان می دهد کم کم به عصر پسادلاری نزدیک می شویم و سقوط و نابودی جایگاه قدرتمند و انحصارگر دلار به عنوان ارز مرجع و ذخیره جهانی، اجتناب ناپذیر است.


از بحران‌های پی در پی وال استریت در سال‌های اخیر و سقوط بانک‌هایی نظیر سیلیکون ولی و سیگنیچر تا تحرکات شدید مسکو و پکن برای ایجاد پیمان‌های پولی و بلوک‌های ارزی جدید، همه و همه دلایل متعددی است که نشان می دهد می‌بایست آماده شکست هژمونی دلار باشیم.


رشد راکد بهره‌وری آمریکا، هزینه‌های مالی خارج از کنترل، محرک‌های پولی بی‌سابقه، بار بدهی رو به رشد، تورم بی‌سابقه، سیاست‌های تجاری حمایت‌گرایانه و بیش از حد امپریالیستی و چالش‌های ناشی از فناوری‌های مخرب مانند دارایی های رمزنگاری شده، دلار را به دشمن شماره یک ژئوپلیتیکی ایالات متحده مبدل کرده است.


تا به حال، یکی از دلایل اصلی سلطه بی‌رقیب دلار بر اقتصاد جهان، خلاء گزینه های ارز ذخیره جایگزین در دنیای تک قطبی دلاری بوده است. اما با افزایش سریع بدهی عمومی و افزایش کسری بودجه ایالات متحده، شاهد کنار گذاشتن فزاینده دلار آمریکا توسط کشورهای خارجی در مبادلات بین‌المللی بوده‌ایم که همین امر موجب شده پویایی قدرت دلار به سرعت در حال تغییر باشد.

 

 

کنش‌های فعالانه چین، روسیه و هند، دلار را به پرتگاه برده است

 

یورش بی وقفه ی چین برای دستیابی به عنوان ابر قدرتی جهان از طریق فعال کردن یوان چین در کلیه مناسبات تجاری بوده است؛ بطوریکه به گزارش تحریریه اقتصاد بین الملل بلومبرگ، در سال ۲۰۲۲، یوان چین جایگزین دلار آمریکا به عنوان پرمعامله‌ترین ارز در روسیه شده است. در این گزارش با استناد به داده های معاملات روزانه بورس مسکو، یوان در ماه فوریه امسال نیز بار دیگر از دلار آمریکا در حجم معاملات ماهانه پیشی گرفت و این روند درمارچ و آوریل ۲۰۲۳ نیز ادامه داشته است.

 

روسیه پس از اعمال تحریم‌های آمریکا علیه این کشور در بحبوحه جنگ با اوکراین، از اواسط سال ۲۰۲۲ تجارت خارجی خود با ۲۵ کشور را در قالب پیمان پولی دو جانبه با ارزهای ملی کشورهای مبدا و مقصد انجام می دهد و تسهیلات تشویقی بسیار جذاب و تحریک کننده ای در حوزه بازرگانی بین الملل برای کشورهایی قرار داده است که دلار را به عنوان ارز مبادلاتی از قاموس تجاری خود با روسیه حذف کنند.


همچنین ماه گذشته میلادی، بانک مرکزی هند اعلام کرد که به بازرگانان و تجار ۱۸ کشور، اجازه معامله و خرید و فروش کالا با پرداخت و دریافت مستقیم روپیه را داده است و برای تشویق شرکای تجاری خود، مبادله برخی خدمات و کالاها با روپیه را معاف از مالیات، عوارض گمرکی و ارائه تسهیلات ویژه کرده است.



لذا به نظر می رسد دلار ایالات متحده، به زمستان بی بازگشت خود نزدیک شده و چیز زیادی تا محو کامل این قدرت بلامنازع ارزی باقی نمانده است.

نویسنده: سید مهدی میرحسینی
ارسال‌ نظر