احمد مجتهد؛ اقتصاددان در گفت‌وگو با خبرنگار ایبنا با بیان اینکه معمولا ابزار اختصاصی بانک مرکزی نرخ بهره یا سود بانکی است، اظهار کرد: بقیه ابزار‌ها همچون مالیات و هزینه‌ها در دست دولت، وزارت اقتصاد و سازمان برنامه بودجه است. به نظر من با اینکه بانک مرکزی تلاش زیادی می‌کند، نمی‌تواند بدون هماهنگی ارگان‌های دیگر موفقیت زیادی بدست آورد.
وی افزود: اگر سایر سازمان‌ها با بانک مرکزی هماهنگ نباشند، موفقیت‌های اقتصادی کوتاه مدت خواهد بود و سیاست‌های بانک مرکزی را خنثی می‌کند. در موضوع صدور قطعنامه هم بانک مرکزی در آن دخیل نیست و در زمینه ایجاد مسائل سیاسی همچون جنگ اوکراین و جنگ غزه و اثر آن بر کشور، نقشی ندارد.
این اقتصاددان تصریح کرد: تاکید می‌کنم که بانک مرکزی یک تنه قادر به حل همه مشکلات اقتصادی نیست و اینکه انتظار داشته باشیم این نهاد همه مسائل کشور را حل کند، به دور از واقعیت است. برنامه‌های بانک مرکزی مشخص است که یکی از آن‌ها حذف ۴ صفر از پولی ملی بود و افرادی که اشرافی با مسائل اقتصادی ندارند، بدون دلیل با این قبیل تصمیمات مخالفت می‌کنند.
مجتهد با بیان اینکه اختیار بانک مرکزی باید به گونه‌ای باشد که سایر ارگان‌ها نتوانند در تصمیمات اقتصاد پولی دخالت کنند، ادامه داد: فروش بی سابقه نفت در سال ۱۴۰۲ اثر مثبتی بر رشد اقتصادی داشته است و در کنار آن، سیاست‌های کنترل رشد نقدینگی بانک مرکزی هم از شدت تورم کم کرد و این سیاست اثرگذار بود، اما به دلیل اینکه سایر ارگان‌ها به خوبی هماهنگ نبودند، اثرش را کم کرد.
وی تاکید کرد: کارشناسان بازار سرمایه معتقد هستند که سیاست افزایش نرخ بهره بانک مرکزی، باعث خراب شدن وضع بورس شده است. هرکسی که چند کلمه از اقتصاد هم بیشتر نداند، متوجه می‌شود وقتی تورم ۳۵ درصد است، انتظارات تورمی مردم باعث می‌شود که به سمت دارایی‌هایی بروند تا ارزش آن پایین نیاید. در این شرایط مردم سراغ طلا، ارز و ملک می‌روند و بانک مرکزی با سیاست‌های مناسب خود، جلوی این فعالیت‌ها را گرفت و نرخ ارز را تثبیت کرد، قیمت مسکن بالا نرفت و نوسانات طلا درحال حاضر فقط تحت تاثیر بازار‌های جهانی است، بنابراین سیاست‌های بانک مرکزی در این زمینه موفق بود.
این اقتصاددان گفت: اما اگر نرخ بهره را کاهش دهیم، مطمئن باشید که اثرات افزایش تورمی آن بر بخش‌هایی چون طلا، ارز و مسکن ظاهر خواهد شد. به نظر من حتی اگر نرخ بهره بانکی کاهش یابد، مسئله و چالش‌های بورس باز هم حل نمی‌شود؛ چرا که بورس باید مسائل خودش را جداگانه حل کند.
