به گزارش ایبِنا، هنگامی که یادداشت «افت و خیز بازار بورس و شرایط آتی، سکانس اول: نقش رشد نقدینگی» در رسانه ایبِنا منتشر شد، بازار بورس روندی نزولی به خود گرفته بود و برخی از ترکیدن حباب بازار سخن میگفتند، در حالی که در آن یادداشت نشان دادیم بخش بزرگی از افزایش شاخص بورس از ابتدای سال کاملا منطبق بر کاهش ارزش ریال ناشی از رشد نقدینگی و حفظ ارزش حقیقی بازار است و نه حبابی که باید منتظر ترکیدن آن بود.
بازگشت روند بورس نشان داد تحلیل وجود حباب تحلیل درستی نبوده است و عوامل بنیادینی موثر بر رشد قابل توجه شاخص از ابتدای سال بودهاند.
حال سوالی که باید بدان پاسخ بگوییم این است که آیا افت شدید شاخص کل بورس غیرممکن است؟ آیا رشد نقدینگی رشد همیشگی بورس را تضمین میکند؟ آیا عوامل دیگری بر بازدهی بازار سرمایه اثرگذار نیستند؟ پاسخ بدین سوالها از منظر یک فعال بازار سرمایه و یا یک اقتصاددان به صورت بدیهی یک نه واضح است. بازار بورس تحت تاثیر عوامل متعددی است که ارزش ریال تنها یکی از این عوامل است.
بررسی سهم بازار صنایع مختلف در بازار بورس میتواند در شناسایی عوامل متعدد موثر بر عملکرد آن یاریرسان باشد. به طور مثال محصولات شیمیایی که یکی مهمترین صنایع بورس ایران است، از جمله صنایعی است که بخش اعظم بازار آن صادراتی است و یا رقابت بالایی با واردات دارد. صنعت فلزات اساسی و استخراج کانههای فلزی نیز چنین ویژگیای دارند. این صنایع به شدت وابسته به روابط تجاری خارجی کشور دارند. در صورتی که امکان صادرات به سادگی برای صنعتگران ایران فراهم باشد، افزایش نرخ ارز حتما به فروش بیشتر و درآمد بیشتر منجر خواهد شد.
بدین واسطه با افزایش نرخ ارز افق سودآوری این صنایع مثبت شده و سیل تقاضا به سمت سهام این شرکتها سرازیر میشود. از سوی دیگر با سختتر شدن شرایط در روابط اقتصادی خارجی، سودآوری این شرکتها تحت تاثیر قرار میگیرد و کاهشهایی در آن مشاهده میشود.
خبر تحریمهای جدید اقتصادی بر نفت و فرآوردههای نفتی، پالایشگاههای کشور را به شدت تحت تاثیر میگذارد. در ابتدا آمریکا مُصر است که تمامی صادرات را متوقف خواهد کرد و در نتیجه افتهای قابل توجه در بازار مشاهده میشود. با نزدیک شدن موعد شروع تحریمها به نظر میرسد استثناها و راههایی برای عبور از این محدودیتها در حال گشایش است و قیمتهای کاهش یافته تصحیح میشوند.
بدینترتیب میبینیم یکی از عوامل بسیار موثر بر وضعیت آتی بورس که نشانگری از وضعیت کل اقتصاد کشور است، وضعیت روابط خارجی کشور است.
کشور در وضعیت نامناسبی به لحاظ روابط خارجی به سر میبرد. از یک سو ایرانستیزترین رئیسجمهور در آمریکا بر سر کار است و از سویی دیگر به نظر میرسد هنوز در داخل کشور به اجماعی در مورد سیاستهای اساسی روابط خارجی نرسیدهایم. با ادامه این وضعیت پیشبینی وضعیت آتی بورس بسیار دشوار است.
با هر خبر منفی کوچکی بازار افت قابل توجه خواهد داشت و خبرهای کوچک مثبت این کاهشها را جبران خواهند کرد. در این شرایط ورود به بازار به قصد سرمایهگذاری فعال (که روزانه در حال خرید و فروش است) فعالیتی بسیار پرریسک است. چه بسا با آگاهی سریع از اخبار و برداشت صحیح از آنها فردی بتواند از نوسانات بازار سود قابل توجهی برای خود کسب کند و چه بسا متحمل زیان شدیدی در آن سوی این فعالیت ریسکی باشد.
از آنجایی که بورس ایران لزوما به گستردگی تمام فعالیتهای اقتصادی کشور نیست، لزوما هم بازتابدهنده تمامی تحولات اقتصادی نیست. به طور مثال یکی از نتایج بدتر شدن روابط خارجی، افزایش شدید نرخ ارز است، ولی همانطور که ذکر شد افزایش نرخ ارز برای صنایع صادراتی باعث سودآوری است و اگر تنشهای روابط خارجی این صنایع را به شدت کل اقتصاد تحت تاثیر قرار ندهد، بدتر شدن روابط خارجی اگرچه بر کلیت اقتصاد کشور تاثیر منفی دارد ولی میتواند سودآوری در بخشی از بورس را افزایش دهد. البته طبیعی است که چنین رشدی نامتناسب باشد و کاهش سودآوری در بخشهای دیگر بازار بورس باعث کاهش شاخص کل گردد.
با این حال گشایش کلی در روابط خارجی باعث رشد متناسب بورس به صورت کلی خواهد شد و در نتیجه در وضعیت فعلی برای فعالان بورس پیگیری اخبار روابط خارجی به ویژه سخنان مقامات داخلی، اخبار وزارت خارجه و نیز سخنان مقامات آمریکا و کشورهای اروپایی و حتی روسیه و چین مهمتر از تحلیلهای اقتصاد کلان خواهد بود.
در این یادداشت به بررسی اثر نامتقارن وضعیت روابط خارجی بر اقتصاد ایران به ویژه بورس پرداختیم. دیدیم به علت تاثیرپذیری بسیار تجارت خارجی از وضعیت روابط سیاسی، پیشبینی وضعیت آتی بورس بیش از تحلیلهای اقتصادی و مالی وابسته به پیگیری اخبار و تحلیلها و پیشبینیهای سیاسی است. در یادداشت بعدی به تاثیر تصمیمات اقتصادی داخلی بر نوسانات بازار سرمایه خواهیم پرداخت.