This is a modal window.
به گزارش خبرنگار ایبنا و به نقل از الجزیره، ارزهای دیجیتال به عنوان انقلابی در نظر گرفته میشوند که معنای پول را در عصر کنونی ما بازتعریف کرده است.
به جای داشتن اسکناس یا سکه در کیف پول شما، ارزهای دیجیتال کاملاً به صورت دیجیتالی ذخیره میشوند.
معروفترین این ارزها بیت کوین است. اما نمیتوان از انواع ارزهای دیگر مانند اتریوم چشم پوشی کرد، زیرا همه ارزهای دیجیتال به دنبال تغییر قوانین بازی مالی جهانی هستند.
اما اهمیت ارزهای دیجیتال در کجا نهفته است؟ به زبان ساده، ارزهای دیجیتال جایگزین سیستم مالی سنتی متکی به بانکهای مرکزی میشوند.
چگونه ارزهای دیجیتال را درک کنیم؟
با توسعه فناوری در اواخر قرن بیستم، ما شاهد امواج تکنولوژیکی زیادی بودیم که نحوه تعامل ما با جهان را تغییر داد.
موج اول با کشف اینترنت آغاز شد که راه ارتباط مردم را به طور اساسی تغییر داد و امکان برقراری ارتباط آسان با مردم در سرتاسر جهان را فراهم کرد که به ابزارهای ضروری برای تعامل تبدیل شدند و این عصر فناوری راه را برای بسیاری از نوآوریها هموار کرد.
موج دوم با ظهور اینترنت و امکان تعامل مستقیم و آنی آنلاین فراهم شد و شبکههای اجتماعی به وجود آمدند که شیوه ارتباط افراد با یکدیگر را به طور اساسی تغییر دادند.
موج سوم با توسعه اینترنت و فناوریهای جدید ایجاد شد که شاهد رونق در زمینه تجارت الکترونیکی بودیم و خرید کالاها و خدمات را به صورت آنلاین آسان شد.
این موج نشان دهنده دگرگونی دیگری در دنیای تجارت و اقتصاد بود، زیرا فناوریها به هم پیوستهتر و گستردهتر شدند و امکان مقابله با پول و تجارت در همه اشکال آن از طریق برنامههای الکترونیکی فراهم شد.
با پیشرفت این امواج تکنولوژیک، ارزهای دیجیتال شروع به ظهور کردند که نشان دهنده تحول جدیدی در دنیای پول و اقتصاد است.
در سال ۲۰۰۸، به دنبال بحران مالی جهانی، یک مقاله تحقیقاتی توسط فردی به نام "ساتوشی ناکاموتو" در اینترنت منتشر شد که حامل پیام آزادی مالی، اجتماعی و سیاسی بود.
ناکاموتو با اشاره به اینکه دولتها برای نجات بانکها در بحرانهای اقتصادی وارد عمل میشوند، که فساد مالی را تشدید میکند، نوشت: «سیاستمداران بانکها را با بهایی که معمولاً مردم عادی میپردازند، نجات میدهند.»
این مقاله بیت کوین را به عنوان اولین ارز دیجیتال رمزگذاری شده معرفی کرد که در ژانویه ۲۰۰۹ معامله شد و بر فناوری بلاک چین متکی است.
هدف این ارزها، به گفته مخترع این ایده، خلاص شدن از شر دلالی است که سانسور کننده هم هست و میتواند شرایط متغیر خود را مطابق با سیاست خود تحمیل کند و همچنین از زیر بار هزینهها رها شود و مشمول سیاست اقتصادی و سیاسی او که بر قیمت ارز تأثیر منفی میگذارد، قرار نگیرد.
بلاک چین چیست؟
بلاک چین نوعی دفتر کل الکترونیکی است که در آن تمامی تراکنشها به صورت ایمن و شفاف ثبت میشود تا امکان دستکاری در آنها وجود نداشته باشد.
تصور کنید که همه جا یک دفتر کل وجود دارد و هر بار که بین دو نفر مبادله پول صورت میگیرد (مثل ارسال یا دریافت بیت کوین)، این صرافی در صفحه خودش در داخل این دفتر ثبت میشود.
زیبایی بلاک چین در این است که در یک مکان ذخیره نمیشود، بلکه در صدها یا هزاران رایانه در سراسر جهان کپی میشود، به این معنی که دستکاری در آن غیرممکن است.
بلاک چین راه حلی برای معادلات ریاضی است و بر اساس نحوه حل یک فرد این معادلات، در ازای حل آنها پاداش دریافت میکنید و بیت کوین به شما داده میشود.
بلاک چین چگونه کار میکند
تراکنش ها:
هر تراکنش (مانند ارسال یا دریافت بیت کوین) در یک «بلاک» مانند یک صفحه جدید در دفتر کل ثبت میشود.
تایید:
قبل از اینکه یک بلاک به دفتر کل (بلاک چین) اضافه شود، باید تایید شود که با حل معادلات پیچیده ریاضی انجام میشود.
ضبط:
پس از تأیید، بلوک به زنجیره اضافه میشود و بنابراین نمیتوان آن را تغییر داد.
کلمه "بلاک" به چه معناست؟
«بلاک» به سادگی مجموعهای از تراکنشها (مانند انتقال پول) است که با هم گروهبندی شدهاند و با وقوع تراکنشهای جدید در یک بلوک (مانند صفحه) گروهبندی میشوند و پس از تأیید به زنجیره اضافه میشوند.
مدل ساده برای نشان دادن ایده
تصور کنید در مدرسهای هستید و باید نمرات دانش آموزان را در «دفترچه» هر دانش آموز ثبت کنید.
هر بار که یک امتیاز جدید ثبت میشود، به یک "صفحه" جدید از دفترچه یادداشت اضافه میشود.
معلم نمیتواند هر نمرهای را پس از ثبت در این دفترچه تغییر یا حذف کند، زیرا بین افراد زیادی در مدرسه توزیع میشود و هر نفر یک نسخه از آن را دارد.
ویژگیهای عملکرد بلاک چین
عدم تمرکز در سیستم سنتی، هنگامی که شما پولی را برای شخص دیگری ارسال میکنید، تراکنش باید از طریق بانک یا موسسه مالی انجام شود که آن را تأیید کرده و در دفتر خود ثبت میکند.
اما در بلاک چین شخص ثالثی مانند بانک وجود ندارد و تراکنشها توسط افرادی که در سیستم شرکت میکنند تأیید میشوند و از معتبر بودن تراکنش مطمئن میشوند، هر دستگاهی که در سیستم شرکت میکند برای تأیید آن کار میکند.
رمزگذاری و حفاظت از دادهها
در بلاک چین، دادهها با استفاده از تکنیکهای رمزگذاری پیشرفته محافظت میشوند، به این معنی که تغییر یا هک تراکنشها پس از اضافه شدن برای هر کسی دشوار است، زیرا اطلاعات رمزگذاری شده است.
اضافه شدن تراکنشها
هنگامی که یک تراکنش انجام میشود، مانند ارسال ارز دیجیتال از یک شخص به فرد دیگر، یک بلوک جدید به بلاک چین اضافه میشود.
شفافیت و حریم خصوصی
همه میتوانند تراکنشهایی را که در سیستم انجام میشود مشاهده کنند، در حالی که تراکنشها قابل مشاهده است، جزئیات هویت افراد درگیر در تراکنشها پنهان میماند.
نمونههای بلاک چین
تصور کنید یک فایل مهم در Google Drive دارید، این فایل میتواند بین شما و افراد زیادی به اشتراک گذاشته شود.
هر کسی میتواند فایل را مشاهده کند، به آن اضافه کند، و آن را ویرایش کند، اما هیچ کس نمیتواند فایل را ویرایش کند، مگر اینکه اجازه داشته باشد، تغییرات به طور دقیق ثبت میشوند و نمیتوان آنها را تغییر داد یا بعداً تغییر داد.
پس از بررسی و توضیح قسمت فلسفه ارزهای دیجیتال و بلاک چین، در قسمت بعدی به نکات مختلفی میپردازیم که توسط افراد عادی در مورد این سیستم مالی جدید، مزایا، معایب و اثرات آن مطرح میشود.
بیت کوین به دلیل اینکه محبوبترین ارز در جهان است و متکی بر یک سیستم غیرمتمرکز در مبادلات مالی است، به علاوه ارزش بازار آن بیش از ۱.۷ تریلیون دلار است، بنابراین لازم بود تا مهمترین صاحبان این ارز از سوی کشورها، موسسات و سرمایه گذاران روشن شود.
بهره برداری سیاسی از ارزهای دیجیتال
تاثیر ترامپ بر ارزهای دیجیتال: از انتصابات سیاسی تا شکست ترامپ کوین
یکی از اصلیترین موارد مناقشه در صنعت ارزهای دیجیتال، مداخله سیاسی است.
هنگامی که ترامپ روی کار آمد، شروع به تغییر چشمگیر سیاست در قبال ارزهای دیجیتال کرد و با انتصاب پل اتکینز، وکیلی که متحد قوی این بخش به حساب میآید، به عنوان رئیس کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده (SEC) تأثیر مستقیمی بر صنعت کریپتو گذاشت.
این انتصاب فشار نظارتی بر شرکتهای ارزهای دیجیتال را کاهش داده و به آنها اجازه میدهد بدون رژیمهای نظارتی سختگیرانهای که قانونگذاران در دولت بایدن از آن حمایت کرده بودند، گسترش پیدا کنند.
سکه ترامپ: سقوط و زیان هنگفت برای سرمایه گذاران
مداخله سیاسی تنها به انتصابات محدود نشد، ترامپ شخصاً ارز دیجیتال خود را به نام «آزادی مالی جهانی» راهاندازی کرد و به او سهم شخصی در موفقیت این بخش داد.
این حرکت برای حمایت از ارزهای رمزنگاری شده صرفاً حمایت سیاسی نیست، بلکه به دلیل منافع شخصی او انجام شده است، زیرا در ادامه این بخش ارزش افزودهای برای شخص او ایجاد شد.
آنچه که ضربه بزرگی برای سرمایه گذاران ارزهای دیجیتال بود، شکست ترامپ کوین بود.
با گذشت زمان، ارزش این ارز به شدت کاهش یافت و ضررهای زیادی را برای سرمایه گذارانی که روی موفقیت پروژه شرط بندی میکردند، به همراه داشت.
ترامپ از ارز دیجیتال در پلتفرمهای رسانهای خود دفاع کرده بود، اما زمانی که ارزش آن سقوط کرد، سرمایه گذاران شوکه شدند و بیش از ۸۰۰۰۰۰ حساب بیش از ۱۰۰ میلیون دلار به دلیل سرمایه گذاری در این ارز از دست دادند.
چهرههایی مانند دیوید ساکس، "تزار هوش مصنوعی و ارزهای دیجیتال" نشان میدهد که ترامپ به دنبال بهرهمندی از فناوری ارزهای دیجیتال و نوآوریهای فناوری برای تقویت اقتصاد آمریکا بود.
نامزد شدن چهرههایی که مستقیماً در ارزهای دیجیتال نقش دارند، مانند هاوارد لوتنیک، همچنین نشان دهنده تمایل به سوق دادن صنعت به سمت شناخت رسمی و مشارکت بیشتر در سیاست ملی است.
با این حال، تعیین میزان تعهد کامل ترامپ به ارزهای دیجیتال دشوار است، به خصوص که مواضع او در گذشته در مورد مسائل اقتصادی با نوسانات و غلبه بینش شخصی مشخص شده است.
تاثیر منفی سیاستمداران بر بازار
در کنار ترامپ، رئیسجمهور آرژانتین نیز خاویر مایلی بود که در دنیای کریپتو سروصدا به پا کرد.
این سکهها که برای اهداف بازاریابی یا نمادین به بازار عرضه میشدند، به دلیل ریسک بالای خود شناخته میشدند، اما ملی سرمایه گذاران آرژانتینی زیادی را جذب کرد که روی آن شرط بندی کردند.
با این حال، همانطور که در مورد ارزهای دیجیتالی که تحت حمایت سیاستمداران راه اندازی میشوند، سکه ملی در مدت زمان بسیار کوتاهی شاهد کاهش شدید ارزش خود بود و قیمتها به طور ناگهانی سقوط کرد و در نتیجه ضررهای زیادی را برای سرمایه گذاران آرژانتینی که تصمیم گرفتند در این سرمایه گذاری پرخطر شرکت کنند، وارد کرد.
این کاهش ناگهانی ارزش پول باعث ایجاد یک بحران سیاسی در داخل کشور شد، زیرا سرمایه گذاران متحمل زیان مالی بیش از ۲۵۰ میلیون دلار شدند.
سایر سیاستمداران و تأثیر آنها بر بازار ارزهای دیجیتال
مداخلات دیگر سیاستمداران محدود به ترامپ و میلی نبود. به عنوان مثال، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، از طریق سیاستهای اقتصادی خود، به ویژه با اظهاراتی که در مورد پذیرش فناوریهای بلاک چین و جستجوی بازارهای جایگزین برای مبادلات اقتصادی به دور از هژمونی غربی انجام داد، نقش داشت.
در چین نیز، سیاستهای دولت در نوسانات بازار نقش داشته است، اگرچه چین استخراج ارزهای دیجیتال را در سال ۲۰۲۱ ممنوع کرد، اظهارات دولت در مورد ارزهای دیجیتال باعث ایجاد احساس عدم اطمینان شده است.
در نهایت، مشخص شد که ارزهای دیجیتال دیگر فقط یک نوآوری مالی نیستند، بلکه عرصهای هستند که از بیتکوین گرفته تا ارزهای دیجیتال مرتبط با سیاستمداران، از حمایت رسمی گرفته تا قوانین محدودکننده تا دستکاری بازار، در آن تلاقی میکنند.
همانطور که ارزهای دیجیتال همچنان در حال تکامل هستند، مهمترین سوال باقی میماند: آیا آنها ابزاری برای رهایی مالی باقی خواهند ماند؟ یا تبدیل به ابزاری در دست قدرتهای سیاسی و اقتصادی میشود؟
This is a modal window.