
به گزارش خبرنگار ایبِنا، عراق به عنوان کشوری همسایه پس از سقوط صدام حسین تحولات بسیاری را پشت سر گذاشته است. این کشور پس از سقوط حزب بعث، به یکی از دوستان ایران در منطقه تبدیل شد به نحوی که در حال حاضر عراق، اصلیترین بازار صادراتی ایران است. در این میان اقلیم کردستان عراق نیز جایگاه ویژهای دارد چرا که عملا اقلیم کردستان عراق یکی از اصلیترین دروازههای ورود ایران به بازار عراق است.
با توجه به اهمیت اقلیم کردستان عراق در مناسبات اقتصادی ایران و عراق و با توجه به سطح همکاریهای اقتصادی میان ایران و دولت اقلیم کردستان عراق، با ناظم دباغ، نماینده اقلیم کردستان عراق در ایران، در خصوص وضعیت کنونی اقتصاد ِ سیاسی اقلیم، نگاه احزاب این منطقه به اقتصاد و همچنین وضعیت همکاریهای اقتصادی میان ایران و اقلیم به گفتوگو نشستیم. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید:
زمانی که صدام حسین در عراق بر سر کار بود احزاب اپوزیسیون کردی (اتحادیه میهنی کردستان عراق و حزب دموکرات) معتقد به اندیشههای اقتصادی چپگرایانه بودند. مثلا اتحادیه میهنی کردستان عراق مرکب از تعداد زیادی سازمان و گروه بود که تقریبا همگی رویکرد چپ، مارکسیستی و بعضا مائوئیستی داشتند. این احزاب نگاهشان به اقتصاد کاملا چپگرایانه و حتی کمونیستی بود. پس از سقوط صدام حسین، گروههای سیاسی کردی در عراق با وضعیت جدیدی مواجه شدند، یعنی مجبور بودند فارغ از شعارها در عمل اقلیم کردستان عراق را اداره کنند. جالب اینجاست که در این مرحله شاهد نوعی پراگماتیسم در این احزاب بودیم و نگاهها و شعارهای چپ و مارکسیستی کنار گذاشته شد. در حالی که به لحاظ تئوریک و طبق اساسنامه، این احزاب کماکان رویکردهای چپ رادیکال داشتند. این تحول چگونه رخ داد؟ آیا ناشی از جبر و واقعیتهای اداره جامعه بود یا تحولی در نگرش و بینش این احزاب به وقوع پیوست؟
حرکتها و جنبشهای مردمی در شرایط گوناگونی ایجاد میشود و تشکلهای سیاسی و گروههای سیاسی رهبری جنبشها را به دست میگیرند. مسئله گرایش احزاب کردی به اقتصاد کمونیستی، مارکسیسم لنینیسم یا مائوئیسم بعد از جنگ جهانی دوم ایجاد شد و تقریبا تا دهه هشتاد میلادی ادامه داشت. اما روی کار آمدن گورباچف در شوروی و طرح ایدههایی مانند گلاسنوست و پروستریکا که فروپاشی شوروی ختم شد، بر احزاب کردی در اقلیم کردستان عراق تاثیر گذاشت.
با نگاهی به گذشته مشخص می شود زمانی مارکسیسم و ایدههای چپ برای انقلاب و حرکت و مبارزه، تبلیغ میشد و احزاب کردستان عراق هم تحت تاثیر همین فضا بودند. اما پس از فروپاشی شوروی، شاهد فضای جدیدی بودیم و ایده سوسیالدموکرات، اوج گرفت. درست است که در اتحادیه میهنی کردستان عراق افرادی با تفکر مثلا مائوئیستی یا مارکسیست لنینیست حضور داشتند، اما کلیت این مجموعه به عنوان یک تشکیلات سیاسی، هیچ وقت مائوئیست یا مارکسیست لنینیست نبود. پس از فروپاشی هم شوروی هم اتحادیه میهنی کردستان عراق در حوزه اقتصاد به تفکرات سوسیال دموکرات گرایش پیدا کرد و اخیرا هم عضو مجموعه احزاب سوسیال دموکرات بینالمللی شد.
در واقع ضرورتهای تاریخی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی شرایطی را ایجاد میکند که گروههای سیاسی مجبور میشوند تفکرات خود را تغییر بدهند.
پس از فروپاشی حکومت صدام، طبق قانون اساسی جدید عراق، اقلیم کردستان عراق موفق شد در چارچوب عراق جدید، دولت خود را تشکیل دهد. شاهد بودیم احزاب کردی حاضر در دولت اقلیم کردستان، با کنار گذشتن افکار اقتصادی چپگرایانه گذشته، به سرعت به سمت یک اقتصاد باز و جذب سرمایههای خارجی حرکت کرد. یعنی محدودیتهای تفکر مارکسیستی در همکاری اقتصادی با کشورهای غربی کاملا کنار گذاشته شد و یک فضای کاملا باز برای جذب سرمایه شکل گرفت. فضایی رقابتی در محدوده اقلیم کردستان عراق ایجاد شد و به مولفههای اقتصاد آزاد توجه شد. مولفههایی مانند حرکت و گردش آزاد سرمایه، مالیات اندک و حمایت حقوقی و قانونی از سرمایه و مشخص بودن حقوق و تکالیف سرمایهگذاران. مجموعه این موارد باعث شد لااقل تا قبل حضور داعش در عراق، اقلیم کردستان عراق به سوی یک اقتصاد باز و جهانی در حال حرکت بود. آن شرایط را توضیح دهید.
همان طور که اشاره کردم پس از فروپاشی شوروی، روز به روز بیشتر ثابت شد که پیشرفت اقتصادی در دنیای امروز نیازمند آزادیهای اقتصادی است. کشورهایی که از آزادیهای اقتصادی و آزادی سرمایهگذاری پشتیبانی کردند به سرعت پیشرفت کردند. حتی در درون اتحادیه اروپا با کمرنگ کردن مرزها و آزادی تردد و تجارت آزاد، فعالیتهای اقتصادی رشد کرد. با تکیه به همین دلایل و با استفاده از همین تجارب جهانی، اقلیم کردستان عراق پس از سقوط صدام حسین، به سوی گسترش آزادیهای اقتصادی گام برداشت. ما حتی برای نشان دادن اهمیتی که برای آزادیهای اقتصادی قائل هستیم، تجربه و الگوی دبی امارات را مطرح میکردیم و تاکید میکردیم قصد داریم اقلیم کردستان عراق را مانند دبی به منطقه آزاد اقتصادی تبدیل کنیم.
اگر بخواهیم رفاه و پیشرفت اقتصادی و صنعتی به وجود بیاوریم مسلم است که باید برای سرمایهگذاران، فضایی امن و آزاد فراهم شود. باید این فضای ذهنی و واقعی را فراهم کنیم که سیاستهای ما به سوی اقتصاد آزاد در حال حرکت است. بنا به مستندات و آمار موجود اگر مشکلات منطقه از جمله ناامنی و حضور داعش و اختلافات دولت اقلیم با دولت مرکزی عراق ایجاد نمیشد شاید امروز وضعیت اقتصادی و آزادیهای اقتصادی در اقلیم کردستان عراق از دبی، بسیار جلوتر بود.
به هر حال فروپاشی شوروی نشان داد که رویکردهای کمونیستی به رفاه مردم منجر نمیشود. در واقع برابری کمونیستی، برابری انسانها در فقر است. به باور من تجربه اروپا که ترکیبی از بخشی خصوصی و اقتصاد بازار در کنار سیستم تامین اجتماعی است، می تواند الگوی بهتری باشد.
زمانی که تفکرات چپ و مارکسیستی داشتیم، فکر میکردیم انقلاب و پیشرفت از لوله تفنگ بیرون میآید، از این رو به فعالیت مسلحانه اهمیت می دادیم اما امروز دیگر مشخص شده، پیشرفت از لوله نفت و سرمایهگذاری در همه حوزهها به دست میآید.
پس از حضور و حمله داعش به شمال عراق در سال ۲۰۱۴ شاهد تبعات این موضوع بر اقتصاد عراق و اقتصاد اقلیم کردستان عراق بودیم. از یک سو جنگ و ناامنی، سرمایهگذاریها را متوقف کرد و از سوی دیگر با افرایش هزینههای امنیتی از بودجه عمرانی و صنعتی کاسته شد. با توجه به پایان حضور داعش در عراق، وضعیت در حال حاضر به چه نحو است؟
بله، هزینههای جنگ با داعش به نحوی بود که حتی دولت اقلیم در پرداخت حقوق کارمندان دچار مشکل شد. در حال حاضر هم داعش از لحاظ نظامی شکست خورده است اما همچنان شاهد هراس از بازگشت داعش هستیم.
در سالهای اخیر دو موضوع در خراب شدن وضعیت اقتصادی اقلیم کردستان عراق نقش مهمتری داشت. یکی افت قیمت نفت و دیگری بحران مالی که میان اقلیم کردستان عراق و بغداد به وجود آمد که به قطع بودجه اقلیم کردستان عراق منجر شد. این مسائل به عقبگرد وضعیت اقتصادی اقلیم کردستان عراق منتهی شد.
در حال حاضر هزینه جنگ با داعش وجود ندارد اما درآمدها کم شده است.
پس از برگزاری همهپرسی در اقلیم کردستان عراق، شاهد تنش میان اقلیم کردستان با دولت مرکزی عراق، ایران و ترکیه بودیم. در اثر این تنش، مرزهای تمرچین، باشماق و پرویز خان توسط ایران بسته شد. با توجه رویدادهای چند ماه گذشته، در حال وضعیت مرزها و همکاریهای اقتصادی ایران و اقلیم کردستان عراق در چه وضعیتی است؟
بعد از همهپرسی در اقلیم شاهد بودیم ایران به سرعت مرزها را بست اما ترکیه این کار را نکرد. البته مرز باشماق فقط سه روز بسته بود و در روز چهام باز شد. بقیه مرزها با ایران اما بسته ماند. در نتیجه بازرگانان اقلیم کردستان عراق به دلیل بسته بودن مرزها با ایران و باز بودن مرزهای تجاری با ترکیه، به سوی همکاری اقتصادی و تجاری با ترکیه گام برداشتند. یعنی فعالان اقتصادی که قبل از بسته شدن مرزها با ایران کار میکردند، ناچار به همکاری با ترکیه شدند. زیرا ترکیه اصلا مرزهای اقتصادی را نبست. البته مرزهای تمرچین و پرویز خان از حدود دو هفته پیش باز شدند اما بر فعالان بازرگانی اثر منفی گذاشت. زیرا ترکیه در تمام این مدت مرز خود را باز گذاشت و کالاهایی که تا پیش از همهپرسی از ایران وارد میشد با کالاهای ترک، جایگزین شد. در واقع ترکیه در این ماجرا زیرکانه رفتار کرد.
در واقع از میزان صادرات ایران به اقلیم کردستان عراق کاسته و بر صادرات ترکیه افزوده شد. آیا در خصوص میزان آن، آمار و ارقام مشخصی وجود دارد؟
من الان آمار در اختیار ندارم اما این موضوع در اقلیم کردستان عراق کاملا ملموس است. تا چند ماه پیش کالاهای ساخت ترکیه در منطقه سلیمانیه، پیدا نمیشد اما امروز کالاهای ترک در این منطقه به صورت فراوان، وجود دارد. این نشان میدهد فعالیت بازرگانان ترکیه و صادرات کالاهای ترک به اقلیم در ماههای اخیر بیشتر شده است. وقتی حضور ترکیه بیشتر شده یعنی میزان حضور ایران، کاهش یافته است. یعنی ترکیه از این موضوع هم به نفع اهداف اقتصادی خود استفاده کرد.
با توجه به این که عراق مهمترین بازار صادراتی ایران است و اقلیم کردستان عراق نیز یکی از دروازههای اصلی ورود به بازار عراق محسوب میشود، در حال حاضر وضعیت همکاری اتاقهای مشترک بازرگانی ایران با اتاق بازرگانی اربیل، سلیمانیه و دهوک در چه وضعیتی قرار دارد؟
هم اکنون وضعیت همکاری مانند گذشته نیست و کاهش پیدا کرده. جغرافیای اقلیم کردستان عراق و برخورداری از مرز مشترک و مشترکات فرهنگی، همکاریهای بیشتر را ایجاب میکند. شرکتهای ایرانی در طول سالهای گذشته یکی از تامین کنندگان اصلی بازار اقلیم کردستان عراق بوده است. امیدوارم به سرعت بتوانیم مشکلات را بر طرف کنیم و شاهد همکاریهای اقتصادی بیشتر با ایران باشیم.