به گزارش خبرنگار ایبِنا، از نقدینگی گفتن و شنیدن تکرار مکررات است، اما نه تنها از اهمیت آن کم نشده بلکه به اوجب واجبات اقتصاد تبدیل شده که باید همچنان به لزوم مدیریت بهینه نقدینگی در جامعه و جلوگیری از رشد فزاینده آن پرداخت.
اگرچه با معضل نقدینگی بالا در سطح جامعه و سرگردانی پول در دست مردم مواجه هستیم، اما واحدهای تولیدی و صنعتی با کمبود نقدینگی روبرو هستند که همین موضوع نیز بر اهمیتِ یافتن راهکارهایی برای مدیریت و کنترل نقدینگی میافزاید.
از سوی دیگر، نیاز به نقدینگی ناشی از تورم است و مادامی که کشور با تورم روبرو باشد، نیاز به سرمایه در گردش یا ضرورت در اختیار داشتن پول برای مراودات مالی افزایش پیدا میکند چرا که وقتی برای خرید کالایی نسبت به روز گذشته باید مبلغ بیشتری پرداخت کرد، نیاز به نقدینگی هم خود به خود افزایش مییابد.
طرح تامین مالی زنجیرهای یکی از همین راهکارهاست که علاوه بر هدایت نقدینگی و منابع بانکی به بخشهای مولد، نگرانی رشد نقدینگی تورمزا را هم به دنبال ندارد و میتواند فشار بر بانکها را نیز کاهش دهد. در واقع میتوان طرح تامین مالی زنجیرهای را هوشمندسازی تخصیص دانست.
با اینکه ابزارهای اعتباری تامین مالی زنجیرهای بخشی از اقلام نقدینگی هستند، اما با اقلام دیگر تفاوتی دارد. در روش سنتی ممکن است شاهد خلق پول و نقدینگی باشیم، اما لزوما منجر به تولید نشود که در روش تامین مالی زنجیرهای اینگونه نیست چرا که هیچ خلق پولی پیش از اینکه منجر به تولید شود، رخ نخواهد داد. به عبارت دیگر ممکن است یک بنگاه تسهیلات بانکی را دریافت کند، اما در تولید استفاده نکند و آن را وارد بازار داراییها و قیمتها را منبسط کند.
در این صورت علم اقتصاد میگوید اگر ظرفیتهای بخش واقعی و مولد ما کمتر از بخش اعتباری یا خلق اعتبار بیش از ایجاد ظرفیتهای بخش واقعی رشد کند، اثر قیمتی دارد و تورم ایجاد میشود. این در حالی است که در تامین مالی زنجیرهای ابتدا یک رویداد در بخش واقعی رخ میدهد؛ یعنی خریدار و فروشنده توافق میکنند و جریان تجاری رخ میدهد و بعد جریان اعتباری شکل میگیرد؛ بنابراین در روشهای تامین مالی زنجیرهای هیچ خلق پولی پیش از اینکه تولید اتفاق بیفتد، رخ نمیدهد؛ در نتیجه نقدینگی ایجاد شده در تامین مالی زنجیرهای اگرچه جزئی از اقلام نقدینگی محسوب میشود، اما آثار تورمی و بیثباتی قیمتها را به دنبال ندارد.
در همین باره، حمیدرضا آذرمند؛ مدیر اداره تامین مالی زنجیره تولید بانک مرکزی، تورم را دارای ریشههای مختلفی میداند که عموما ناشی از ناترازی مالی شکل گرفته در اقتصاد و بخشی از آن هم مربوط به ناترازی بانکهاست.
وی به خبرنگار ایبِنا گفت: در برخی از روشهای تامین مالی زنجیرهای، بانکها از روشها و ابزارهای اعتباری استفاده میکنند که در این صورت منابع بانک درگیر نیست و صرفا از اقلام زیرخط خود استفاده میکند و بازپرداخت این تعهد را در سررسید تضمین میکند. به میزانی که بانکها بتوانند از ابزارهای اعتباری و اقلام زیر خط خود استفاده کنند، میتواند کمک به رفع و کاهش ناترازی کند.
آذرمند تصریح کرد: عموم این خدمات مبتنی بر کارمزد است و به میزانی که بانکها بتوانند به ازای خدماتی که ارائه میکنند، کارمزد بگیرند به جریان درآمدی بانکها کمک میکند؛ بنابراین تامین مالی زنجیرهای با ابزارهای اعتباری میتواند به رفع ناترازی بانکها کمک کند.
وی ادامه داد: در روشهای سنتی که بنگاهها برای تامین مالی سرمایه در گردش خود به بانک مراجعه و تسهیلات دربافت میکنند، این موضوع را شاهد هستیم که در زنجیره تامین و برای تولید محصول نهایی به دفعات و به طور موازی حلقههای مختلف تولید و بنگاهها به بانکها مراجعه میکنند و تسهیلات دریافت میکنند؛ اما در روش تامین مالی زنجیرهای به ویژه با ابزارهای اعتباری، کل زنجیره با هم تامین مالی میشود که در این صورت فشار بر بانکها و تقاضا برای دریافت تسهیلات کاهش پیدا میکند و به تعادل بخشی و توزان بخشی منابع و مصارف بانکها نیز کمک خواهد کرد.
به گفته آذرمند، در نتیجه با اجرا و توسعه تامین مالی زنجیرهای ناترازی بانکها نیز به تدریج کاهش پیدا کند که از این جهت میتوان گفت تامین مالی زنجیرهای به ویژه با ابزارهای اعتباری میتواند به کاهش تورم کمک کند.
نکته مهم دیگر در این میان، استفاده صنایع بزرگ از طرح تامین مالی زنجیرهای است که به نظر میرسد بررسی دقیقتری برای این بخش لازم است تا نتیجه بهتری اخذ کرد.
در همین باره محمد قاسمی؛ رییس مرکز پژوهشهای اتاق بازرگانی ایران در گفتوگو با خبرنگار ایبِنا درباره تاثیر طرح تامین مالی زنجیرهای بر تورم و نقش آن در صنایع بزرگ؛ اظهار کرد: اگر ما در طول زنجیره تامین؛ تامین مالی به صورت زنجیرهای داشته باشیم طبیعتاً آثار تورمی بسیار کمتری خواهیم داشت نسبت به اینکه به یک شخص حقوقی وامی را اعطا کنیم که از مسیر استفاده آن هم اطمینان و اطلاع نداریم؛ در نتیجه از این جهت طرح قابل دفاعی است.
وی تصریح کرد: نکته مهم اینکه بررسیهایی باید در زنجیرههای مختلف انجام شود تا ببینیم آیا واقعا این طرح در تامین مالیهای بزرگ میتواند استفاده شود یا ابزارهای دیگری به ویژه فعال شدن تامین مالی از طریق انتشار اوراق برای صنایع بزرگ باید تکمیل شود.
با اجرایی شدن طرح تامین مالی زنجیرهای مشکل کمبود نقدینگی صنایع مختلف تا حد زیادی برطرف شده و در این شرایط هم تولید وضع بهتری پیدا خواهد کرد و هم میتوان هزینههای تمام شده را به نوعی مدیریت کرد که باعث تعادل قیمتها در بازار هم شود. به هر حال طرح تامین مالی زنجیرهای مانند یک بازی برد-برد خواهد بود که میتواند مزایای بسیاری را برای هرکدام از زنجیرههای تولید تا مصرف به همراه داشته باشد.
همچنین با تحقق تامین مالی زنجیرهای علاوه براینکه دیگر شاهد سرگردانی منابع و نقدینگی نخواهیم بود، این اطمینان ایجاد خواهد شد که منابع بانکی به سمت تولید هدایت میشود و تسهیلات بانکی هم راکد نمیماند. البته موضوع مهم دیگر نیز کاهش ریسک معاملاتی در این طرح است که باعث میشود تولیدکنندگان با اطمینان کامل به خرید و فروش اقدام کنند. در نهایت اینکه با توجه به کاهش نیاز واحدهای تولیدی به صورت مجزا به تسهیلات بانکی، فشار بر بانکها برای اعطای تسهیلات نیز به شدت کم میشود و در نتیجه یکی از مهمترین موتورهای خلق نقدینگی به مرور خاموش میشود.